کد خبر:۱۲۴۰۹۴۹
یادداشت|

اردوغان تقدیم می‌کند؛ پکیج منافق بالفطره

دیر زمانی نگذشته از ماه عسل دل‌چسب صهیونیست‌ها و جمهوری ترکیه؛ روزگاری که ترک‌ها ۱۵۰میلیون دلار از فروش قطعات پهبادی به جیب می‌زدند، ۸میلیارد دلار مبادله تجاری داشته و حدود ۵ میلیارد دلار! به سرزمین اشغالی صادرات انجام می‌دادند.

گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو- پارسا شریف‌زاده، دانشجوی حقوق دانشگاه علامه طباطبایی: دیر زمانی نگذشته از ماه عسل دل‌چسب صهیونیست‌ها و جمهوری ترکیه؛ روزگاری که ترک‌ها ۱۵۰میلیون دلار از فروش قطعات پهبادی به جیب می‌زدند، ۸میلیارد دلار مبادله تجاری داشته و حدود ۵میلیارد دلار! به سرزمین اشغالی صادرات انجام می‌دادند.

البته گمان نکنید که این یک رفاقت یک طرفه بود، چرا که تنها در سال ۲۰۲۲ اسرائیل ۵۰۰میلیون دلار تجهیزات نظامی و ۶۰۰میلیون دلار تجهیزات صنعتی و کشاورزی روانه ترکیه کرد.

خب، ثم ماذا؟

فعلا به «ثُمَّ» اش بپردازیم! 

در ماه‌های نخستین پس از ۷اکتبر ما بار‌ها شاهد تجمعات و تظاهرات ضد صهیونیستی در سرزمین ترکیه بوده‌ایم و از آن طرف، اردوغانی که چفیه به گردن رفیق شفیقش را سازمان تروریستی می‌خواند.

پارلمان ترکیه هم البته کم نیاورد، آنها اقدامات اردوغان را خنجر پنهان به آرمان فلسطین نامیدند، تا جایی که قصد داشتند قانونی را جهت بازگرداندن نیرو‌های ترک از سرزمین‌های اشغالی به تصویب برسانند و حتی امتناع سربازان از این قانون را معادل با مصادره اموال آنها قرار دهند.

ترکیه که با احیای روابط خود با رژیم در ۲۰۲۲ هدیه مورد علاقه نتانیاهو، یعنی شکستن اتحاد مسلمانان را دو دستی تقدیمش کرد، به قطع نتوانست این زهر شیرین را کنار بگذارد، هرچند که با بازی رسانه‌ای‌اش، خود را مرتد از اسرائیل می‌نامید.

یکی از جلوه‌های این سیاسات ریاکارانه اردوغان افزایش ۵۵درصدی صادرات نفت آذربایجان به اسرائیل است که از مسیر ترکیه عبور می‌کند، به این معنا که هم اکنون اسرائیل پس از ایتالیا دومین وارد کننده نفت آذربایجان در جهان است! از کدام مسیر؟ فقط خدا می‌داند!

همه اینها ادله‌ای است بر پوچی و پوشالی بودن تحریم‌های گمرکی اردوغان پس از ۷اکتبر. نقطه تأیید این مسئله، اعتراف یکی از وزرای دولت اردوغان به این مسئله بود که: «ما نمی‌توانیم از سود تجارت با اسرائیل بگذریم.»

این هم از «ماذا» اش! 

با سیاسات در پیش گرفته شده توسط ترکیهٔ اردوغانی، بر هیچ‌کس پوشیده نیست که این دولت هیچ اهمیت و ارزشی برای جبهه مقاومت قائل نبوده و بلکه در جهت حذف آن قدم برمی‌دارد. البته انتظار بیش‌تری هم از یک حکومت سکولار نمی‌رود، اما کاش حداقل ادعایی بر پایبندی به آرمان فلسطین نداشتند.

ترکیه می‌توانست با همین هیچ کاری نکردن هم لطفی به جبهه مقاومت برساند، اما در عوض بمب فتنه‌ای را در سوریه منفجر کرد که عاقبتش یک صحنه دراماتیک جذاب بود؛ ترکیه نفوذی که برای امنیت‌اش لازم داشت را به دست آورد، کُرد‌ها می‌خواهند سلاح بر زمین بگذارند، اسرائیل منطقه حائل مورد نیاز برای حفظ مرزهایش را اشغال کرد، پل ارتباطی ایران و مقاومت هم که قطع شد، دیگر بهتر از این نمی‌شد سنگی بر سر راه آرمان مقاومت قرار داد.

در بین نیرو‌های تحریرالشام و سایر شبه نظامیان مخالف اسد پرچم‌های ترکیه و تصاویر اردوغان به وضوح و کثرت مشاهده می‌شد و حتی برخی‌شان به زبان ترکی سخن می‌گفتند. حمایت‌های دیپلماتیک مسئولین ترکیه پس از وقوع تحولات سوریه، خود مهر تأییدی بر پشتیبانی همه‌جانبه جمهوری ترکیه از نیرو‌های مخالف اسد است.

در میانه جولان‌های ترکیه اما، نقش جمهوری آذربایجان را نباید فراموش کرد. برادری تنی که پا‌به‌پای ترکیه در مسیر هدفی مشترک قدم گذاشته و احتمالاً خواب‌های جالبی را برای همسایه‌هایشان دیده‌اند.

آذربایجان، روی پنهان سکه

آنچه از روابط ترکیه و آذربایجان برمی‌آید، اشتراک این دو در احیای امپراتوری ترک‌زبان در آسیا است که یادآور سودای موسولینی در احیای امپراتوری بیزانس است...

هرچند شاید چنین رؤیایی در دنیای امروز امری مضحک باشد، اما آتش این سودا، دامن ایران را هم خواهد گرفت.

جمهوری آذربایجان از سالیان گذشته بیم نفوذ مقاومت را در ذهن داشته و با اعمال زور و قدرت به سرکوب و شکنجه شیعیان و علویان آذری پرداخته است، نباید هم از یک سیستم ناسیونالیست انتظار حمایت از آرمان ملتی دیگر را داشت. البته که این تفکر ناسیونال برای استان‌های شمال غرب ایران دندان تیز کرده و با حمایت‌های اطلاعاتی موساد قطعاً تلاش‌هایی هم در این زمینه انجام داده و خواهد داد تا در بزنگاه مناسب آتش فتنه‌ای را روشن کند. هرچند که مردم غیور آذری همواره در همین بزنگاه‌ها وفاداری و پایبندی خود به این خاک را نشان داده و همواره بر دشمن فائق آمده‌اند.

در ماه‌های اخیر هم تلاش‌ها جهت انحصار کریدور زنگزور و محو نقش ترانزیتی ایران در ارتباط با اروپا، اعمال تعرفه‌های ترانزیتی علیه کامیون‌داران ایرانی پس از جنگ ارمنستان و کارشکنی در کار آنها، همگی حکایت از تقلای باکو برای فلج کردن مسیر ترانزیتی شمال غرب ایران دارد تا مسیر خزر_ترکیه_اسرائیل به پر رونق‌ترین حالت خود دربیاید. به تازگی نیز با افتتاح خط گازی ایغدیر_نخجوان بین ترکیه و آذربایجان، ترکیه رسما جایگزین ایران در تأمین گاز نخجوان شد. عاقبت این قراداد، اما کاهش نفوذ

ترانزیتی ایران در این منطقه خواهد بود. با توجه به اینکه قرارداد ۲۵ساله گازی ایران و ترکیه، سال آینده به پایان می‌رسد و شرایط سیاسی منطقه نیز در دو ماه گذشته تحولات تنش‌زایی را شاهد بوده، آینده روابط گازی این سه کشور نیز در هاله‌ای از ابهام قرار می‌گیرد.

جسارت‌های باکو به حدی رسیده که در علن برای جمهوری اسلامی رجز خوانده و شخصیت‌های برجسته ایرانی را تهدید به ترور می‌کند که یا از حماقت برمی‌خیزد یا از یک پشت‌گرمی که آنها را به دام درگیری با ایران می‌اندازد.

غفلت از خطرات آذربایجانی که حتی سفره بازتری را برای اسرائیل پهن کرده پشیمانی سختی را برای ایران به همراه خواهد داشت، از جهت نظامی که خیر، بلکه نفوذ اطلاعاتی و جنگ فرهنگی دو امر مهمی است که در طی زمان اثرات سوء بیشتری از نبرد نظامی را برای ما در پی خواهد داشت.

دنبال چه هستند؟ 

با برسی تحولات سوریه و موضع‌گیری‌های صریح و بی‌پرده دیپلمات‌های ترکیه به نتایج جالبی می‌توان دست یافت. باید توجه داشت که صرفاً عثمانی‌خواه نامیدن اردوغان حقایق اصلی را از چشم ما پنهان می‌گذارد. پس از آغاز درگیری‌های سوریه در دهه گذشته و به خصوص با فعالیت گسترده جدایی طلبان کُرد، ترکیه اقدامتش را نه جسارت و اشغال‌گری بلکه حق خود می‌داند. پس از آغاز بحران‌های سوریه از سال ۲۰۱۱، هزاران سوری به شهر‌های ترکیه پناه برده‌اند و قطعاً ما در این زمینه مشکلات مشابه این داستان را در قیاس با افغانستان به خوبی می‌توانیم درک کنیم. حال ببینید چند هزار سوری در دو ماه اخیر با هزار امید و آرزو که ما از دست علوی‌ها و اسد خلاص شده‌ایم به سوریه بازگشته‌اند!

ترکیه خوب بازی را بلد است. از طرفی با فشار‌هایی که وارد کرد، پس از ۲ماه نیرو‌های جدایی طلب سلاح به زمین گذاشتند و پشتوانه سوریه‌ای‌شان (نیرو‌های قسد) هم در همین هفته ادغام خود با نیرو‌های جولانی را اعلام کردند. البته آمریکا هم درحالی که کنترل ۸۰درصد منابع نفتی منطقه کُرد‌نشین را در اختیار دارد اجازه نفوذ بیشتر ترکیه را به این منطقه نخواهد داد.

از طرف دیگر اسرائیل چرا ساکت ننشست و فقط از سقوط اسد لذت نبرد؟ چون ترکیه را نه رفیق شفیق، بلکه همان ترکیه خطرناک قدیم می‌داند. ترکیه از بزرگ‌ترین موانع اسرائیل برای گسترش اهداف و قلمرو‌اش در دهه‌های اخیر بوده و اسرائیل قطعاً اجازه پیشروی و نفوذ آنها را تا مرز‌هایش نخواهد داد، پس چه بهتر که یک منطقه حائل ایجاد کرده و از مرز‌ها محافظت کند.

اما ما نباید فراموش کنیم که در دنیای دیپلماسی دوست و دشمن تعریف ثابتی ندارد، دولت‌ها امروز دوست و فردا دشمن شما خواهند بود؛ اظهارات هاکان فیدان در خصوص تهدید ایران خود شاهدی است که ترکیه در کنار فشار به کُرد‌ها و تنفرش از قدرت گرفتنشان، می‌تواند خیلی راحت این تفرقه را به داخل خاک ما بکشاند و ما را از سر خودش و آذربایجان بازکند.

وی در مصاحبه اخیرش اذعان داشت:

«اگر نمی‌خواهید سنگ به پنجره شما پرتاب شود، به پنجره دیگران سنگ پرتاب نکنید.»

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار