اهمیت سرمایهگذاری در انرژی بهعنوان محرک تولید و رشد اقتصاد کشور

به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، «سرمایهگذاری برای تولید»، که در سخنرانی رهبر معظم انقلاب به عنوان شعار سال ۱۴۰۴ اعلام شد، را باید راهبردی اساسی غلبه بر چالشهای اقتصادی ایران قلمداد کرد. در شرایطی که کشور با تحریمهای بینالمللی، نوسانات ارزی و ناترازی انرژی مواجه است، صنعت نفت و گاز بهعنوان ستون اصلی اقتصاد و همچنین تولید برق و انرژیهای تجدیدپذیر از اهمیت استراتژیک برخوردارند.
صنعت نفت و گاز ایران، با دارا بودن دومین ذخایر بزرگ گاز طبیعی جهان و منابع عظیم نفتی، پتانسیل بالایی برای تقویت اقتصاد ملی دارد. این صنعت بخش عظیمی از درآمدهای ارزی کشور را تأمین میکند و در تأمین انرژی داخلی، از جمله سوخت نیروگاهها، خوراک پتروشیمیها و نیازهای خانگی، نقش کلیدی ایفا میکند. با این حال، تولید کنونی گاز، حدود ۸۵۰ میلیون مترمکعب در روز، به دلیل کمبود سرمایهگذاری در توسعه میادین جدید و فرسودگی زیرساختها، با محدودیتهایی مواجه است. سرمایهگذاری در این حوزه نه تنها تولید را افزایش میدهد، بلکه با توسعه صنایع پاییندستی مانند پتروشیمی، وابستگی به خامفروشی را کاهش میدهد. اهمیت این صنعت زمانی بیشتر نمایان میشود که به میادین مشترک با کشورهای همسایه نگاه کنیم؛ برای مثال، میدان گازی مشترک با قطر یا میادین نفتی مشترک با عراق، که بدون سرمایهگذاری کافی، بخش عمده منابع آنها توسط طرف مقابل برداشت میشود. افزایش تولید در این میادین، نیازمند تزریق سالانه حداقل ۱۰ میلیارد دلار است تا هم سهم ایران حفظ شود و هم تولید ملی تقویت گردد
سرمایهگذاری در صنعت نفت و گاز، بهویژه در میادین مشترک، از منظر ژئوپلیتیک و اقتصادی حیاتی است. میادین مشترک، مانند میدان گازی کیش یا میدان نفتی آزادگان، اگر بهموقع توسعه نیابند، منابع عظیمی از دسترس ایران خارج میشود. برای مثال، میدان آزادگان، که با عراق مشترک است، ظرفیت تولید بیش از ۳۰۰ هزار بشکه نفت در روز را دارد، اما به دلیل تأخیر در سرمایهگذاری، بخش عمده برداشت توسط طرف عراقی انجام میشود. سرمایهگذاری در این میادین نه تنها تولید را افزایش میدهد، بلکه با تأمین خوراک پالایشگاهها و افزایش صادرات، درآمد ارزی کشور را بهبود میبخشد. این امر بهویژه در شرایط تحریم، که دسترسی به بازارهای جهانی محدود است، اهمیت دوچندانی پیدا میکند. توسعه این میادین همچنین میتواند با ایجاد زیرساختهای جدید، مانند خطوط لوله و تأسیسات فرآوری، به رشد مناطق محروم مرزی کمک کند و فرصتهای شغلی پایدار ایجاد نماید.
مشارکت مردمی یکی از ارکان اصلی تحقق شعار سال است و در صنعت نفت و گاز میتواند نقشی تعیینکننده داشته باشد. عرضه اوراق مشارکت یا سهام پروژههای بزرگ انرژی به مردم، راهکاری مؤثر برای تأمین مالی و تقویت حس مسئولیت اجتماعی است. برای نمونه، اگر پروژه توسعه میدان گازی کیش بهصورت عمومی عرضه شود، مردم با خرید سهام، هم در سودآوری آن شریک میشوند و هم بهطور مستقیم در تولید ملی سهیم خواهند بود. این مدل، که در بسیاری از کشورهای نفتخیز مانند نروژ تجربه شده، میتواند اعتماد عمومی را جلب کند و سرمایههای خرد را به سمت پروژههای کلان هدایت نماید. علاوه بر این، آگاهیبخشی به مردم درباره اهمیت سرمایهگذاری در انرژی، از طریق رسانهها و برنامههای آموزشی، میتواند مشارکت آنها را هدفمندتر کند و از هدررفت منابع جلوگیری نماید.
حضور سرمایهگذاری خارجی نیز برای توسعه صنعت نفت و گاز ضروری است. تحریمها و محدودیتهای مالی، دسترسی ایران به سرمایه و فناوریهای پیشرفته را دشوار کردهاند، اما با تقویت دیپلماسی انرژی و ایجاد مشوقهای قانونی، میتوان سرمایهگذاران خارجی را جذب کرد. قانون تشویق سرمایهگذاری خارجی مصوب ۱۳۸۱، که ضمانتهای دولتی و تسهیل فرآیند سرمایهگذاری را فراهم میکند، باید با جدیت بیشتری اجرا شود. برای مثال، قرارداد با شرکتهای بینالمللی برای توسعه میادین مشترک میتواند هم فناوریهای نوین، مانند روشهای افزایش برداشت (EOR)، را وارد کشور کند و هم هزینههای توسعه را کاهش دهد. همکاری با کشورهایی مانند چین یا هند، که نیاز فزایندهای به انرژی دارند، میتواند بازارهای صادراتی پایداری ایجاد کند و جریان ورود سرمایه خارجی را تسریع بخشد. این حضور، اگر با نظارت دقیق همراه باشد، میتواند به انتقال دانش فنی و ارتقای توان داخلی منجر شود.
تولید برق و انرژیهای تجدیدپذیر نیز از حوزههایی است که سرمایهگذاری در آنها با شعار سال همراستاست. وابستگی بیش از حد به گاز طبیعی برای تولید برق، ناترازی انرژی را تشدید کرده است؛ در زمستانی که گذشت، نیروگاهها نیز با کمبود سوخت مواجه شدند و این قطعیهای گسترده را به دنبال داشت. توسعه نیروگاههای خورشیدی و بادی، که ایران به دلیل موقعیت جغرافیایی خود پتانسیل بالایی در آن دارد، میتواند این فشار را کاهش دهد. سرمایهگذاری در پروژههای خورشیدی با ظرفیت ۱۰۰۰ مگاوات یا نیروگاههای بادی در مناطق بادخیز مانند سیستان، نه تنها پایداری شبکه برق را بهبود میبخشد، بلکه با آزادسازی گاز برای صادرات، درآمد ارزی را افزایش میدهد. این رویکرد، ضمن تنوعبخشی به سبد انرژی، به تولید در حوزهای جدید کمک میکند و اثرات زیستمحیطی مثبتی نیز به همراه دارد.
همونطورکه پیشتر اشاره شد صنعت نفت و گاز، بهعنوان زیربنای اصلی اقتصاد و تولید، نقشی فراتر از تأمین سوخت و درآمد ارزی دارد؛ این صنعت زیرساخت حیاتی برای توسعه سایر بخشهای صنعتی و محرک نوآوریهای فناورانه است. انرژی، بهویژه برق تولیدشده از گاز طبیعی و نفت، پایه و اساس فعالیتهای صنعتی، از کارخانههای تولیدی گرفته تا مراکز تحقیق و توسعه را تشکیل میدهد. بدون دسترسی پایدار به انرژی، زنجیره تولید در صنایعی مانند فولاد، سیمان و پتروشیمی، که بهطور مستقیم به برق و خوراک وابستهاند، مختل میشود. برای مثال، نیروگاههای گازی که بیش از ۶۰ درصد برق کشور را تأمین میکنند، به جریان مداوم گاز وابستهاند و هرگونه کمبود در این زنجیره، چرخه تولید را متوقف میکند. سرمایهگذاری در این صنعت نه تنها تضمینکننده پایداری این زیرساخت است، بلکه با تأمین انرژی مورد نیاز، بستر نوآوریهایی مانند توسعه فناوریهای پیشرفته در صنایع پاییندستی را فراهم میسازد. از سوی دیگر، صنعت نفت با تولید فرآوردههایی نظیر بنزین، گازوئیل و مواد اولیه پتروشیمی، زیربنای حملونقل، کشاورزی و تولیدات شیمیایی را تقویت میکند، که همگی در رشد اقتصادی و خودکفایی نقش دارند. اهمیت این زیرساخت زمانی آشکارتر میشود که به نقش آن در رقابتپذیری جهانی نگاه کنیم؛ کشورهایی که انرژی ارزان و پایدار دارند، مزیت قابلتوجهی در جذب سرمایهگذاری صنعتی و توسعه فناوری کسب میکنند. سرمایهگذاری در صنعت نفت و گاز، بهویژه در بهینهسازی تولید و افزایش ظرفیت، میتواند این مزیت را برای ایران تضمین کند و با پشتیبانی از تولید برق و انرژیهای پاک، زیربنای لازم برای شکوفایی صنایع نوظهور و پایداری اقتصادی را فراهم آورد. این امر، همراستا با شعار سال، تولید را بهعنوان محور توسعه تقویت میکند.
ناترازی انرژی، که ریشه در افزایش تقاضا، فرسودگی شبکه انتقال و تأخیر در توسعه میادین دارد، چالشی جدی است که سرمایهگذاری میتواند آن را برطرف کند. میدان کیش، با ظرفیت ۵۰ میلیون مترمکعب در روز، نمونهای از پتانسیلهای بلااستفاده است که با توسعه، میتواند بخشی از این ناترازی را جبران کند. سرمایهگذاری در نوسازی خطوط انتقال، که ۱۵ درصد گاز را هدر میدهد، و ساخت تأسیسات ذخیرهسازی، نیز ضروری است تا عرضه انرژی در فصول پرمصرف پایدار بماند. در میادین مشترک، افزایش تولید نه تنها از نظر اقتصادی، بلکه از منظر امنیت ملی اهمیت دارد؛ هر روز تأخیر، به معنای از دست دادن منابع و تضعیف جایگاه منطقهای ایران است.
تقویت چارچوبهای قانونی و مقرراتی، از جمله شفافسازی قراردادهای نفتی و کاهش بروکراسی در صدور مجوزها، میتواند مسیر سرمایهگذاری را هموار کند. ایجاد مناطق ویژه اقتصادی در حوزه انرژی، با هدف جذب سرمایهگذاران، و تدوین آییننامههای حمایتی برای پروژههای تجدیدپذیر، از دیگر اقدامات لازم است. در عرصه بینالمللی، دیپلماسی انرژی با کشورهای همسایه، مانند عراق و ترکیه، میتواند بازارهای صادراتی پایداری برای گاز و برق ایجاد کند.
در این میان، نقش اندیشکدهها و نهاد اندیشهورزی در تبدیل سیاستهای کلان و تحقق شعار سال به برنامههای عملیاتی و سرمایه گذاری عملیاتی در این صنعت بیش از پیش برجسته مینمایدد. از این رو نهاد اندیشکده بهعنوان حلقه واسط میان بخش خصوصی، مردم وتعاونیها با دولت و سیاستگذاران در تحقق شعار سرمایه گذاری برای تولید جایگاهی محوری دارند. در پایان، شعار «سرمایهگذاری برای تولید» فرصتی بینظیر برای بازتعریف اولویتهای اقتصادی کشور است. صنعت نفت و گاز، با تمرکز بر میادین مشترک، مشارکت مردمی و جذب سرمایه خارجی، همراه با توسعه تولید برق و انرژیهای تجدیدپذیر، میتواند ناترازی انرژی را برطرف کند و تولید ملی را تقویت نماید. تحقق این هدف نیازمند هماهنگی میان دولت، مردم و بخش خصوصی، همراه با اصلاحات قانونی و بهرهگیری از ظرفیتهای داخلی و جهانی است. با اجرای این راهبردها، شعار سال به یک تحول عملی تبدیل خواهد شد و ضمن بهبود معیشت مردم و رقم زدن آیندهای پایدار، جایگاه ایران را بهعنوان قدرت منطقهای در حوزه انرژی تثبیت میکند.
محمد قربانی راد / دبیر اندیشکده نفت وانرژی