
بی تفاوتی اجتماعی و اثرات آن بر جامعه

به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو، بی تفاوتی اجتماعی به نوعی در ترجمه واژه انگلیسی "Apathy" به بی علاقگی، خون سردی، بی احساسی، بی دردی، بی قیدی اجتماعی، دل مردگی و بی تفاوتی گفته میشود و به احساس جدایی ذهنی (شناختی) و عینی (کنشی) بین فرد با نهادها و ساختارهای اجتماعی نظیر سیاست، خانواده و مذهب برمی گردد و یا میتوان آن را به امتناع یا مخالفت در انجام تکالیف یا حقوق اجتماعی بر شمرد.
چه اثراتی در جامعه دارد...؟
وضعیت بی تفاوتی این طرز تفکر را در انسان ایجاد میکند که انجام دادن هر عملی در زندگی فاقد اثرگذاری است و نتایجی در بر نخواهد داشت و به نوعی بیهودگی و همچنین یاس و ناامیدی در این وضعیت دیده میشود.
زمانی که بی تفاوتی در بین افراد جامعه رسوخ کند، رفتارهایی نظیر نداشتن تمایل به دخالت در درگیریهای خیابانی، یاری نرساندن به مستمندان، همیاری نکردن با آسیب دیدگان، پیگیر نبودن مشکلات همسایگی، شرکت نکردن در انجمنها یا سازمانهای مردم نهاد، تمایل نداشتن به کنش فعالانه و اعتراضی در مقابل مسایل جامعه و پیگیری و مشارکت در اهداف و پیشرفتهای کلان جامعه مشاهده میشود.
چه دلایلی باعث به وجود آمدن بی تفاوتی اجتماعی در افراد جامعه میشود؟
مهمترین مسئلهای که باعث بی تفاوتی اجتماعی میشود «احساس بی قدرتی» در جامعه است. اگر افراد در جامعه حس کنند نمیتوانند تأثیرگذار باشند، قدرتی ندارند. در این الگو افراد فکر میکنند کار آنها بی نتیجه است و این نوع تفکر میتواند در حوزههای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و مدنی اتفاق بیفتد.
ریشه اصلی بیتفاوتی اجتماعی و کاهش مشارکتها در بیشتر امور یکی از پیامدهای تغییر سبک زندگی امروزی است، در گذشته افراد بیشتر در کمک به دیگران و مشارکت در امور پیش قدم میشدند و موارد بسیاری از مشارکتهای مدنی و اعتماد اجتماعی در محیط پیرامون دیده میشد، اما امروزه میبینیم بسیاری از افراد از کنار حوادث و موضوعات در جامعه با خونسردی میگذرند و تنها در صورتی به رخداد توجه میکنند که بخواهند از آن عکس یا فیلم بگیرند.
احساس عدم تعلق سرزمینی و عدم تعلق خاطر به یک مکان یا فضا هم میتواند باعث افزایش بی تفاوتی اجتماعی شود، قاعدتاً در جوامعی که مهاجرپذیر هستند این موضوع بیشتر در آن ملاحظه میشود.
مشکلات معیشتی و برخی مشکلات نیز باعث میشود فرد گوشه گیر شود، هر مشکلی که فرد را به درون گرایی سوق میدهد میتواند عامل مؤثری در زمینه بی تفاوتی اجتماعی باشد.
بی تفاوتی اجتماعی چه تأثیراتی در جامعه دارد؟
بی تفاوتی اجتماعی آسیب زاست و با این پدیده در مرحله اول به عنوان یک انحراف اجتماعی و سپس یک آسیب اجتماعی مواجه میشویم. در واقع نتایج بی تفاوتی اجتماعی در جامعه نامطلوب است، به شکلی که ما این را به نوعی یک انحراف اجتماعی تعریف میکنیم.
توجه داشتن به آنچه در اطراف ما اتفاق میافتد، یک ضرورت است. در واقع حراست از جامعه برای مراقبت از جان افراد، هنجارها و یا ارزشهای اجتماعی است. اگر ما نسبت به پدیدههای اطراف خود بی تفاوت شویم، باعث به وجود آمدن آسیبهایی در جامعه میشود که آن آسیبها به سادگی قابل برطرف کردن نیست.
بی تفاوتی اجتماعی باعث استهلاک سرمایه اجتماعی میشود، سرمایه اجتماعی را ما در واقع از حاصل ضرب اعتماد افراد به هم و میزان روابطی که در یک جامعه وجود دارد، به دست میآوریم. وقتی بی تفاوتی در جامعه رایج شود به طور طبیعی میزان روابط کاهش پیدا میکند و همین امر موجب میشود برخی از سرمایههای اجتماعی مستهلک شوند و در نهایت بزرگترین مشکل و مسئلهای که ایجاد میکند این است که بی تفاوتیها در به خطر انداختن جان و مال مردم مؤثر است.
اگر افراد تمایلی به فعالیت در حوزههای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی نداشته باشند، در واقع ساختارهای موجود در این حوزهها را به شدت دچار آسیب کرده و موجب تحلیل این ساختارها میشوند.
راهکار ارتقاء مشارکت مردم در فعالیتهای اجتماعی چیست؟
نهادهای حاکمیتی باید کمک کنند احساس بی قدرتی در افراد از بین برود، هنگامی که افراد در جامعه احساس قدرت میکنند نسبت به پدیدههای اطراف خود در جامعه واکنش نشان میدهد. همچنین باید الگوهایی در جامعه تعریف شود که به قوام نهادهای اجتماعی مانند خانواده، سیاست، آموزش و پرورش، اقتصاد و فرهنگ کمک کند تا بی تفاوتی کاهش پیدا کند و افراد خود را در جامعه مسئول بینند چراکه وقتی افراد الگوهای تعریف شده و لازم را در جامعه رعایت کرده و به عنوان یک شهروند مسئول خود را با بسیاری از کج رویهای دیگری که در جامعه اتفاق میافتد، درگیر میکنند طبیعتاً تأثیرات مثبتی در جامعه خواهد گذاشت.
افراد جامعه و کل مجموعه حاکمیتی باید به دنبال افزایش همدلی در جامعه باشند و به تقویت ملیت در جامعه بپردازند. اگر افراد یک جامعه خود را متعلق به جامعه بدانند باعث حساس شدن روی پدیدههای اجتماعی آن جامعه میشوند و احساس عدم تعلق سرزمینی باید کاهش پیدا کند تا افراد نسبت به پدیدههای اجتماعی پیرامون خود واکنش نشان میدهند؛ و کلام آخر...
بی تفاوتی در جامعه نوعی بیماری اجتماعی است. همان گونه که در مقابل آن، هرگونه اعتنای اجتماعی و نوع دوستی در حیات فردی و اجتماعی، نشانه پویایی و سلامت اجتماعی است. چنین پدیدهای در جامعه با سابقه فرهنگی کهنش بسیار می تواند نگران کننده باشد چه آنکه این نوع بی تفاوتی نه ریشه در آموزههای مذهب ما دارد نه ریشه در فرهنگ ملی مان. صرف نظر از آنکه چه عاملی سبب ایجاد این بی تفاوتی درجامعه شده است؛ ناگفته پیداست فردی که احساس مسئولیتی در مقابل همنوع غرق به خونش در خیابان (در تصادفات و ...) نمی کند، تعهد چندانی هم به رشد و پیشرفت جامعه خود و اعتلای فرهنگی، علمی و اقتصادی آن نخواهد داشت این در حالی است که احساس تعلق فرد به کلیت جامعه و تعهد نسبت به سرنوشت جمعی، عمل مهمی در حفظ انسجام ملی و اعتلای یک کشور است. در جامعهای که تک تک افراد به جامعه احساس پیوستگی داشته و خود را در قبال سرنوشت هم مسئول میدانند ضمن آنکه جامعه ای شادتر، پر انرژیتر و اخلاق گراتر خواهیم داشت، رشد و پیشرفت همه جانبه آن با شتاب بیشتری رخ میدهد.
امیر رهبر _ فعال رسانه