
هویت، روایت، نوآوری: بررسی محورهای دوازدهگانه اقتباس در سینمای کوتاه ایران

به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، مهرزاد دانش- امسال، هفتمین همایش مطالعات فیلم کوتاه، اختصاص به موضوع اقتباس دارد. چرا اقتباس؟ دنیای فیلم کوتاه در مقایسه با جهان فیلم بلند، سپهری رهاتر، خلاقانهتر و شهودیتر است و آن اندازه که در جهان فیلم بلند، تقید به مجموعههای پیچیدهای از باید و نبایدهای حوزه اقتصاد و سیاست و تشکیلات و... وجود دارد، برای فیلمسازان فیلم کوتاه کمتر محسوس است. اقتباس از جهان پیرامون، اعم از ادبیات داستانی، شعر، خبر، موسیقی، تجربه، رویا، حکایت، دین، مشاهدات روزمره و... اصلیترین منبع برای فیمسازان سینمای جوان است و این مواجهه، در شکلی بیآلایشتر و در عین حال چالشیتر برای هنرمند رخ میدهد.
همایش هفتم، با ارائه دوازده محور متنوع و چندوجهی، بهعنوان یک رویداد علمی-فرهنگی، بستری غنی برای کاوش در ابعاد مختلف اقتباس سینمایی فراهم میکند. این محورها، از اقتباس ادبی و تاریخی و آیینی تا رویکردهای حقوقی، فرمالیستی و فناوریمحور، نهتنها به بررسی جنبههای نظری و عملی اقتباس در سینمای کوتاه میپردازند، بلکه با تأکید بر سینمای ایران و زمینههای بومی، به غنای گفتمان سینمایی کمک میکنند.
نخستین محور که برداشت آزاد در سینمای ایران است به یکی از مسائل کلیدی نظریه اقتباس میپردازد: تعادل میان وفاداری به منبع اصلی و خلاقیت در بازآفرینی. در سینمای ایران، اصطلاح برداشت آزاد اغلب برای توصیف اقتباسهایی به کار میرود که آزادی عمل بیشتری نسبت به متن اصلی دارند. این محور با بررسی سینمای عامهپسند و هنری، فیلم کوتاه و بلند، و روایتهای داستانگو و تجربی، امکان تحلیل تطبیقی را فراهم میکند. از منظر نشانهشناسی، میتوان این آثار را بر اساس چگونگی ترجمه نشانههای متنی به نشانههای بصری و شنیداری تحلیل کرد. این محور بهویژه برای مطالعه تفاوتهای ژانری و فرهنگی در سینمای ایران اهمیت دارد.
محور دوم پیوند الهام، تأثیرپذیری و اقتباس است. این محور به بررسی اقتباسهایی میپردازد که از منابعی غیرمتنی مانند موسیقی، نقاشی یا مفاهیم انتزاعی الهام گرفتهاند. این نوع اقتباس، که بیشتر در قالب جستارهای آزاد بررسی میشود، از منظر نظریه همگرایی رسانهای قابل تحلیل است. فیلمهای کوتاه الهامگرفته از یک قطعه موسیقی یا تابلوی نقاشی، فرآیند خلاقانهای را نشان میدهند که در آن مدیومهای مختلف در یک اثر سینمایی همگرا میشوند. این محور به درک بهتر نقش الهام در خلق آثار تجربی کمک کرده و فضایی برای بحث درباره مرزهای اقتباس و خلاقیت فردی فراهم میکند.
محور دیگر رابطه بازسازی و اقتباس است که به بررسی فیلمهای کوتاهی میپردازد که از فیلمهای دیگر الهام گرفته یا بازآفرینی شدهاند. این موضوع از منظر نظریه بینامتنیت قابل بررسی است، زیرا بازسازیها و اقتباسهای سینمایی اغلب بهعنوان گفتوگویی بین متون سینمایی عمل میکنند. این محور با تمرکز بر فیلمهای کوتاهی که در نسبت با فیلمهای بلند معنا مییابند، امکان تحلیل تطبیقی فرم و محتوا را فراهم میکند و بحث درباره اصالت و نوآوری در بازسازیهای سینمایی را صیقل میبخشد.
محور چهارم اقتباس از ناداستانها و حکایتهای ملی و بومی ایران است که با تمرکز بر اقتباس از حکایتهای کهن، داستانهای شفاهی و متون غیرداستانی ایرانی، به بازنمایی هویت فرهنگی و بومی در سینمای کوتاه میپردازد. از منظر انسانشناسی بصری، این آثار میتوانند بهعنوان ابزاری برای حفظ میراث فرهنگی و تقویت سرمایه فرهنگی عمل کنند و در عین حال خلاقیت هنرمند را در بسط دادن دراماتیک به حکایتهای کهنی که عمده روایت را در گفتوگوها پیش میبرد تا روند داستان و گسترش موقعیتها به چالش دعوت میکنند.
محور بعدی اقتباس از متون دینی است؛ با تأکید بر دراماتورژی و ظرفیتهای سینماییشان. این محور به بررسی قابلیتهای دراماتیک متون دینی و تبدیل آنها به آثار سینمایی میپردازد. متون دینی، مانند قرآن، احادیث، یا داستانهای عرفانی در ادبیات اسلامی (مانند مثنوی معنوی)، به دلیل ساختار روایی غنی، شخصیتپردازی عمیق و مضامین جهانی، منابع ارزشمندی برای اقتب
اس هستند. از منظر دراماتورژی، این متون چالشهایی مانند حفظ قداست متن، انطباق با حساسیتهای فرهنگی و ترجمه مفاهیم انتزاعی به زبان بصری ایجاد میکنند. در عین حال از منظر نظریه اقتباس، این محور میتواند از چارچوبهای هوتچن بهره ببرد که اقتباس را بهعنوان بازآفرینی خلاقانه تعریف میکند. همچنین، تحلیلهای نشانهشناختی میتوانند نشان دهند چگونه مفاهیم دینی از طریق نمادها و تصاویر سینمایی بازنمایی میشوند. در سینمای ایران، نمونههایی مانند آثار کوتاه با الهام از عاشورا یا داستانهای عرفانی، پتانسیل این متون را برای ایجاد آثار دراماتیک و تأملبرانگیز نشان دادهاند. این محور به پژوهش درباره اخلاقیات بازنمایی دینی و تأثیر آن بر مخاطبان نیز کمک میکند.
محور دیگر، اقتباس از منظر حقوقی و اخلاقی است. بررسی مرزهای الهام، اقتباس و سرقت هنری از دیدگاه حقوقی و اخلاقی، یکی از محورهای نوآورانه این همایش است. این موضوع از منظر فلسفه اخلاق و مطالعات حقوقی رسانهای قابل بررسی است. برای مثال، قوانین کپیرایت در ایران ممکن است محدودیتهایی برای اقتباس ایجاد کنند، اما همزمان فرصتهایی برای خلاقیت در برداشت آزاد فراهم آورند. این محور به بحث درباره مسئولیتهای اخلاقی فیلمسازان و تأثیر قوانین بر تولیدات سینمایی کمک میکند.
محور بعدی راجع به رویکردهای فرمالیستی و پستمدرن در اقتباس است. این محور به بررسی چگونگی بهکارگیری نظریههای فرمالیستی (مانند تحلیل ساختار روایی) و پستمدرن (مانند بینامتنیت و واژگونسازی) در اقتباس فیلم کوتاه میپردازد. نظریهپردازانی، چون بارت و جنت چارچوبهایی برای تحلیل بینامتنیت و بازیهای زبانی ارائه کردهاند که میتوانند در این زمینه به کار روند. این محور بهویژه برای فیلمهای تجربی کوتاه که ساختارهای روایی مرسوم را به چالش میکشند، اهمیت دارد.
محور هشتم اقتباس از ادبیات کهن و معاصر است. اقتباس از متون ادبی ایران، از شاهنامه و مثنوی معنوی تا داستانهای معاصر، چالشها و امکانهای منحصربهفردی را در سینمای کوتاه ایجاد میکند. این محور از منظر نظریه اقتباس و مطالعات تطبیقی ادبیات و سینما قابل بررسی است. برای مثال، اقتباس از داستانهای کوتاه معاصر ممکن است به دلیل نزدیکی زمانی و فرهنگی آسانتر باشد، در حالی که متون کهن نیازمند بازآفرینی خلاقانه برای ارتباط با مخاطب مدرن هستند.
محور اقتباس در سینمای مستند کوتاه به چگونگی استفاده مستندهای کوتاه از متون، عکسها و روایتهای تاریخی و شفاهی میپردازد. از منظر نظریه بازنمایی، این آثار میتوانند بهعنوان ابزارهایی برای بازسازی واقعیت تحلیل شوند. این محور به بحث درباره تعادل بین حقیقت تاریخی و خلاقیت سینمایی کمک میکند.
در مبحث اقتباس و روایت در سینمای تجربی کوتاه، اقتباس اغلب به دگرگونی ساختارهای روایی مرسوم منجر میشود. این محور از منظر زیباییشناسی تجربی و نظریههای فرمالیستی قابل بررسی است. فیلمهای تجربی کوتاه ممکن است از منابع غیرمتعارف (مانند مفاهیم فلسفی) اقتباس کنند و روایت را به شیوهای غیرخطی یا انتزاعی ارائه دهند.
محور یازدهم درباره نقش فناوریهای جدید در اقتباس است. این محور به تأثیر فناوریهای نوین مانند هوش مصنوعی و رسانههای دیجیتال بر اقتباس میپردازد. از منظر مطالعات رسانهای، این فناوریها میتوانند فرآیند خلق و توزیع آثار اقتباسی را دگرگون کنند. برای مثال، هوش مصنوعی میتواند در تولید فیلمنامه یا جلوههای بصری نقش داشته باشد، اما چالشهایی در اصالت و خلاقیت ایجاد کند.
محور پایانی تحلیل نمونههای موفق اقتباس است. مطالعه موردی فیلمهای کوتاه موفق در اقتباس، امکان تحلیل عمیق شیوههای اقتباسی را فراهم میکند. این محور از روشهای تحلیل محتوای کیفی و تحلیل گفتمان بهره میبرد تا عوامل موفقیت این آثار را شناسایی کند. این بررسی میتواند الگوهایی برای فیلمسازان و پژوهشگران ارائه دهد.
محورهای پیشنهادی این همایش، با پوشش موضوعات نظری، عملی، فرهنگی و فناوریمحور، چارچوبی جامع برای مطالعه اقتباس در سینمای کوتاه ارائه میدهند. این محورها، از منظر نظریههای سینمایی، مطالعات فرهنگی و تحلیلهای بینارشتهای قابل بررسی هستند و به تقویت جایگاه سینمای کوتاه بهعنوان یک مدیوم خلاق و تجربی کمک میکنند.