
توقیفِ نمایشی؛ عاملی که تبلیغچی فیلمهای مستهجن میشود
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو-امیرحسین رجبی؛ سکوتِ مسئولان در برابر این سناریوی تکراری، دیگر نه از سر ناتوانی که از روی همراهی است. بارها شاهد بودهایم که فیلمهای مبتذل با نمایش عمدی صحنههای هنجارشکن، خود را به تیتر اول خبرگزاریها تبدیل میکنند. قوه قضاییه هم با واکنشهای نمایشی و بیاثر خود، نه تنها مانع این روند نمیشود، بلکه به بازیگر اصلی این نمایش پوچ تبدیل شده است.
قوه قضاییه به جای برخورد با مافیای فیلمهای مستهجن، تبدیل به ابزار تبلیغاتی آنها شده است. هر بار همان سناریوی تکراری: انتشار عمدی صحنههای جنجالی، موج ساختگی اعتراضات، مسدودسازی موقت پلتفرمها و در نهایت بازگشت به وضعیت سابق. این چرخه آنقدر آشکار تکرار شده که دیگر نمیتوان آن را تصادفی دانست.
سوال اینجاست که چرا قوه قضاییه به جای تعقیب قانونی سازندگان این فیلمها، فقط به مسدودسازی چندروزهی پلتفرمها بسنده میکند؟ آیا برخورد با یک پلتفرم ملی آسانتر از پیگیری حقوقی عوامل اصلی این آشوب فرهنگی است؟ یا شاید برخی در پشت پرده منافعی در تداوم این چرخه دارند؟
این برخوردهای نمایشی نشان میدهد که ممیزی در ایران نه برای حفظ اخلاق عمومی، که برای کنترل گزینشی فضای فرهنگی است. وقتی یک فیلم واقعاً مستهجن با بازی رسانهای آزادانه عرضه میشود، اما یک اثر اندیشمندانه به بهانههای واهی توقیف میشود، مشخص است که معیارهای ممیزی نه بر اساس اخلاق، که بر اساس ملاحظات سیاسی تعیین میشوند.
مسئولان فرهنگی و قضایی یا توان مقابله با این مافیای فرهنگی را ندارند، یا نمیخواهند. هر دو فرضیه نگرانکننده است. اگر نمیتوانند، پس چرا در جایگاه تصمیمگیری نشستهاند؟ و اگر نمیخواهند، باید پاسخگو باشند که چرا از اخلاق عمومی به عنوان ابزاری برای بازیهای سیاسی استفاده میکنند.
وقتی ممیزی تبدیل به ابزار تبلیغات شود، دیگر نه اخلاقی باقی میماند و نه کارآمد. امروز شاهدیم که همین سازوکار معیوب، بزرگترین تبلیغکنندهی فیلمهای مبتذل شده است. این دیگر نه سهلانگاری که خیانت به ارزشهای جامعه است.
زمان آن رسیده که قوه قضاییه انتخاب کند: یا باید به طور جدی با عوامل تولید و توزیع این آثار برخورد کند، یا بپذیرد که خود بخشی از حلقهی تبلیغاتی مافیای فرهنگی شده است. ادامهی این روند یعنی تشویق تولیدکنندگان به هنجارشکنیهای بیشتر، چرا که مطمئن هستند نه تنها مجازاتی در کار نیست، که ممیزی بهترین تبلیغ برای آثارشان خواهد بود.
سکوت و انفعال در برابر این آشوب فرهنگی، دیگر قابل توجیه نیست. یا باید شاهد برخوردی قاطع و عادلانه باشیم، یا اعتراف کنیم که ممیزی در ایران نه برای حفظ ارزشها، که برای بازیهای سیاسی و رسانهای است.
عمداً از ذکر نام این فیلم و جزئیات بیشتر خودداری میکنم، چرا که نمیخواهم حتی ناخواسته در دامن زدن به جنجالهای تبلیغاتی آن سهیم باشم. این یادداشت نه دربارهی یک اثر خاص، که دربارهی سازوکار معیوبی است که بارها تکرار شده و خواهد شد، تا زمانی که مسئولان به جای نمایش، به عملگرایی واقعی روی آورند.
*انتشار یادداشتها به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است