
معمای ریاست؛ اسارت دانشگاه در حصار سهمخواهی و تعلل

به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، تعیین تکلیف رؤسای دانشگاههای برتر کشور، حدود یک سال است که در پیچوخم وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و شورای عالی انقلاب فرهنگی باقی مانده است. این در حالی است که دانشگاههایی مانند تهران، علامه طباطبائی و هنر، بهعنوان نهادهای مرجع علمی، فرهنگی و فکری کشور، در انتظار ثبات مدیریتی و سیاستگذاریهای روشن هستند. نمیتوان چراغ دانش را بیراهبر روشن نگه داشت؛ و نمیتوان انتظار آیندهای روشن داشت، وقتی امروزِ دانشگاه در تعلیق و سردرگمی است.
در حال حاضر، وزارت علوم جمهوری اسلامی ایران برنامهای رسمی برای ادامه وضعیت سرپرستی در دانشگاههای مرجع کشور تا پایان عمر دولت فعلی اعلام نکرده است. با این حال، شواهد موجود نشان میدهد که روند انتصاب رؤسای دانشگاهها با تأخیرهایی مواجه بوده است. آیا وزارت علوم میخواهد تا واپسین روزهای این دولت، دانشگاههای مرجع و نمادهای علمی کشور را همچنان در بلاتکلیفی و سایهنشینی سرپرستان رها کند؟!
بر اساس گزارشها، برخی دانشگاههای مهم کشور مانند دانشگاههای تهران، علامه طباطبایی، خوارزمی و هنر همچنان توسط سرپرستان اداره میشوند، در حالی که مهلت قانونی سرپرستی آنها نیز به پایان رسیده است. طبق قانون، مدت زمان قانونی سرپرستی دانشگاهها شش ماه است و پس از آن باید رئیس دانشگاه منصوب شود.
وزیر علوم، حسین سیمایی صراف، در توضیح این تأخیرها اظهار داشته است که فرآیند انتصاب رؤسای دانشگاهها تنها در اختیار وزارت علوم نیست و نیازمند استعلام از چندین مرجع مختلف و تأیید شورای عالی انقلاب فرهنگی است. وی همچنین اشاره کرده است که این فرآیند میتواند تا شش ماه زمان ببرد. آیا سزاوار است صندلیهای مدیریت بزرگترین سنگرهای علم و آیندهسازی، اینگونه بیصاحب و معلق بمانند؟!
روند فعلی و تأخیرهای موجود ممکن است منجر به ادامه این وضعیت شود. در میان این دانشگاهها، دانشگاه تهران بهعنوان قدیمیترین و نماد آموزش عالی کشور است که حدود یک ماه پیش وزیر علوم دومین سرپرست جدید آن را معرفی کرده و امید میرود با مدیریت تازه، بخشی از مشکلات صنفی و ساختاری آن برطرف شود. اما وضعیت در دو دانشگاه مهم دیگر، علامه طباطبائی و هنر، همچنان محل نقد و پرسش جدی است. علاوه بر این دانشگاه خوارزمی نیز شرایط مشابهی دارد و در حال حاضر بدون رئیس و با گذشت بیش از شش ماه از دوره صدور حکم سرپرستی اداره میشود.
دانشگاههایی که روزی مهد تصمیمسازی برای کشور بودند، امروز در انتظار ارادهای برای تعیین تکلیف، چشم به راه ماندهاند.
دانشگاه علامه طباطبائی؛ از نماد علوم انسانی تا حواشی فرهنگی
دانشگاه علامه طباطبائی، بهعنوان بزرگترین و مهمترین دانشگاه تخصصی علوم انسانی در جمهوری اسلامی ایران، در سال ۱۳۶۳ با ادغام چند مؤسسه آموزش عالی تأسیس شد و نام آن به افتخار فیلسوف و مفسر بزرگ قرآن، علامه سید محمدحسین طباطبائی، انتخاب شده است. این دانشگاه در شهر تهران و در منطقه دهکده المپیک واقع شده و نقش محوری در تولید دانش و تربیت نیروی انسانی در حوزههای مختلف علوم انسانی و اجتماعی ایفا میکند.
دانشگاه علامه طباطبائی دارای ۱۳ دانشکده فعال است که طیف وسیعی از رشتهها مانند حقوق، علوم سیاسی، اقتصاد، مدیریت، روانشناسی، علوم اجتماعی، علوم ارتباطات، ادبیات فارسی، زبانهای خارجی، فلسفه، علوم تربیتی و حسابداری را پوشش میدهد.
دانشگاه علامه طباطبائی در سطح تحصیلات تکمیلی نیز از جایگاه علمی بالایی برخوردار است و هر ساله تعداد زیادی از دانشجویان برتر در رشتههای مختلف به این دانشگاه جذب میشوند.از نظر فرهنگی و اجتماعی، دانشگاه علامه یکی از فعالترین محیطهای دانشگاهی ایران بهشمار میرود.
حضور تشکلهای متنوع دانشجویی، انتشار گسترده نشریات دانشگاهی، برگزاری نشستها، کرسیهای آزاداندیشی، جشنوارهها و فعالیتهای فرهنگی گوناگون، این دانشگاه را به محیطی پویا و اثرگذار در فضای عمومی کشور تبدیل کرده است.
دانشگاه علامه طباطبائی که از آن بهعنوان بزرگترین و مهمترین دانشگاه تخصصی علوم انسانی کشور یاد میشود، با وجود جایگاه ممتاز علمی و فرهنگی خود، طی ماههای گذشته درگیر حواشی مدیریتی و تصمیمگیریهای متناقض فرهنگی بوده است. اگرچه معرفی رسمی شجاع احمدوند بهعنوان رئیس دانشگاه هنوز از سوی وزارت علوم انجام نشده، برخی رسانههای رسمی از او با عنوان «رئیس دانشگاه» یاد میکنند؛ در حالی که مطابق حکم وزیر، ایشان از این سمت کنار رفته است.
شب یلدایی با طعم دیسکو؛ دانشگاهی که حافظ نخواند
افزون بر این، فضای فرهنگی دانشگاه نیز محل انتقاد دانشجویان بوده است. در حالیکه انتظار میرفت دانشگاهی با هویت علوم انسانی، مناسبتهایی، چون شب یلدا را با رویکرد ایرانی و اصیل برگزار کند، شواهدی از برگزاری برنامهای با حالوهوای تقلیدی و غربگرایانه منتشر شد که به گفته منتقدان، شباهتی به سنت یلدای ایرانی نداشت و بیشتر به یک مهمانی وارداتی میمانست.در نقطه مقابل، در مناسبتهای مذهبی مانند ایام فاطمیه، رویکردی متفاوت اتخاذ شد.
تبعیض در اجرای مناسبتها؛ یلدا برگزار میشود، فاطمیه لغو!
مراسمی که با هماهنگی کامل و تایید نهادهای ذیربط توسط هیئت دانشجویی اصحاب عاشورایی تدارک دیده شده بود، تنها چند ساعت پیش از آغاز، بهصورت ناگهانی لغو شد. این اقدام با واکنش منفی دانشجویان مواجه شد و از آن بهعنوان نمونهای آشکار از رفتار سلیقهای و تبعیض فرهنگی یاد شد؛ بهویژه در مقایسه با مجوز دادن به برخی برنامههای غیرمذهبی مشابه در همان شرایط است.
تغییر سرپرست پس از ماهها انتظار؛ امید به احیای دانشگاه تهران
دانشگاه تهران، بهعنوان نخستین، بزرگترین و معتبرترین دانشگاه دولتی ایران، در سال ۱۳۱۳ به دستور رضاشاه پهلوی و با تلاشهایی، چون دکتر محمود حسابی تأسیس شد. این دانشگاه با برخورداری از قدمتی نزدیک به یک قرن، همواره نماد آموزش عالی، تولید علم و فرهنگ در ایران بوده و بهعنوان "دانشگاه مادر" کشور شناخته میشود.دانشگاه تهران در حال حاضر دارای ۱۹ دانشکده مستقل، ۶ دانشکدگان با ۲۹ دانشکده وابسته، ۵ پردیس منطقهای، ۱۳ مرکز پژوهشی و ۱۸ مؤسسه پژوهشی است.
گستره رشتههای تحصیلی این دانشگاه از علوم انسانی، فنی و مهندسی، علوم پایه و دامپزشکی تا هنر، کشاورزی و علوم ورزشی را دربر میگیرد. دانشکدههای حقوق و علوم سیاسی، فنی، ادبیات و علوم انسانی، علوم اجتماعی، روانشناسی، مدیریت، کارآفرینی و معماری از جمله واحدهای شاخص این مجموعه علمی هستند.دانشگاه تهران با بیش از ۴۱ هزار دانشجو و حدود ۲ هزار عضو هیئت علمی، یکی از گستردهترین دانشگاههای کشور است و با برخورداری از کتابخانه مرکزی، خوابگاههای مجهز، سلفسرویسهای پیشرفته، خدمات درمانی و مشاورهای، محیطی کامل برای رشد علمی و فرهنگی دانشجویان فراهم کرده است. همچنین این دانشگاه در رتبهبندیهای بینالمللی مانند QS و شانگهای جایگاه بالایی دارد و با دانشگاههای معتبر خارجی همکاری دارد.
دانشگاه تهران یک ماه است که سرپرست خود را تغییر داده و جامعه دانشگاهی امیدوار است با این تغییر، مشکلات صنفی و ساختاری این دانشگاه با جدیت بیشتری پیگیری و برطرف شود.
انتصاب سرپرست جدید، که پس از ماهها بلاتکلیفی صورت گرفت، میتواند آغازی برای بازتعریف رویکردهای مدیریتی، بهویژه در حوزههایی مانند مسائل صنفی دانشجویان، ارتقای کیفیت آموزشی، رسیدگی به وضعیت خوابگاهها و بازنگری در سیاستهای پژوهشی باشد. در عین حال، انتظار میرود که این تغییر مدیریتی صرفاً به یک جابهجایی اسمی محدود نماند و با حمایت وزارت علوم، سازوکار اجرایی روشنی برای برونرفت از چالشهای انباشته دانشگاه، بهویژه در زمینه استقلال علمی، تأمین بودجه پژوهشی و توجه به کرامت صنفی اساتید و دانشجویان، طراحی و اجرا شود.
نگاه تحولی به دانشگاه تهران نهفقط بهعنوان یک نهاد آموزشی، بلکه بهمثابه موتور پیشبرنده توسعه ملی، ضرورتی انکارناپذیر است که نیازمند عزم مدیریتی، جسارت در اصلاحات و تعامل فعال با بدنه دانشگاهی خواهد بود.
دانشگاه هنر و انتصابی که هنوز در ابهام است
دانشگاه هنر تهران، بهعنوان بزرگترین و معتبرترین مرکز آموزش عالی هنر در ایران، در سال ۱۳۵۸ با ادغام پنج مؤسسه آموزشی هنری پیش از انقلاب تأسیس شد. این مؤسسات شامل دانشگاه فارابی، دانشکده هنرهای تزئینی، دانشکده هنرهای دراماتیک، هنرستان عالی موسیقی و هنرکده موسیقی ملی بودند. این دانشگاه دارای ۹ دانشکده در تهران و کرج است که رشتههایی متنوع در حوزه هنرهای تجسمی، سینما، تئاتر، موسیقی، معماری، طراحی صنعتی، فرش، مرمت آثار تاریخی و فلسفه هنر ارائه میدهد.
بهشید حسینی؛ سرپرستی که هنوز در هالهای از ابهام است
در دانشگاه هنر تهران، وضعیت نهتنها روشن نشده، بلکه ابهام بیشتری ایجاد کرده است. با وجود انتقادات گسترده نسبت به انتصاب سید بهشید حسینی بهعنوان سرپرست دانشگاه، این انتصاب همچنان پا برجاست. نام حسینی پیشتر در فهرست برخی اساتید محروم در ادوار گذشته قرار گرفته بود و اظهارات شخصی وی درباره برخی مسائل ملی نیز واکنشهایی در میان دانشجویان و فعالان دانشگاهی به دنبال داشته است.
با این حال، بدون شفافسازی درخصوص سوابق و با وجود نارضایتی بخشی از جامعه علمی، حسینی همچنان در سمت سرپرستی باقی مانده و وزارت علوم نیز نسبت به این انتصاب، موضع روشنی اتخاذ نکرده است. این وضعیت، به باور بسیاری، نشاندهنده غلبه ملاحظات سیاسی بر شایستهسالاری علمی و بیاعتنایی به دغدغههای واقعی بدنه دانشگاهی کشور است.
پس از مرور وضعیت سه دانشگاه اصلی کشور یعنی تهران، علامه طباطبائی و هنر به نظر میرسد که روند انتصاب رؤسای دانشگاهها نهتنها کند، بلکه تحت تأثیر عوامل سیاسی، جناحی و بعضاً غیرشفاف قرار گرفته است. با آنکه دانشگاه تهران با تعیین سرپرست جدید، گامی ولو محدود در مسیر ثبات برداشته، در مورد دو دانشگاه دیگر وضعیت همچنان مبهم است.
در دانشگاه علامه طباطبائی، علیرغم انتشار نام شجاع احمدوند در رسانههای رسمی بهعنوان رئیس، هنوز حکم قطعی و شفاف صادر نشده و وزارت علوم نیز در اینباره اطلاعرسانی نکرده است. در دانشگاه هنر نیز با وجود انتقادات گسترده نسبت به عملکرد و پیشینه سید بهشید حسینی، او همچنان در سمت سرپرستی باقی مانده است و خبری از ارزیابی مجدد یا معرفی فرد جایگزین نیست.
با این وضعیت، این پرسش باقی میماند که چه زمانی فرآیند انتصاب رؤسای قانونی و رسمی دانشگاهها با شفافیت و مبتنی بر شایستهسالاری به سرانجام خواهد رسید؟ آیا وزارت علوم قصد دارد تا پایان عمر دولت فعلی، مدیریت کلان دانشگاههای مرجع کشور را همچنان در وضعیت سرپرستی و تعلیق نگه دارد؟ یا باید منتظر یک تحول ناگهانی پس از فشارهای مجلس و بدنه دانشگاهی باشیم؟ آنچه مسلم است، جامعه علمی کشور مستحق مدیرانی شفاف، متعهد، دارای اجماع دانشگاهی و بیحاشیه است نه افرادی با سابقه مبهم یا وابسته به توازنهای سیاسی پشتپرده است.
به دادش برسید
اتفاقا دانشگاه تهران با دوبار تغییر مدیریت ریل گذاری صحیح حرکت به سمت تحقق آرمانهای دانسگاهی رو با تشویش و اختلال بیشتری مواجه کرده! واقعا این کزاره و استنتاج از وضع سرپرستیِ دانشگاه تهرانتون بسیار سخیفانه و در تضاد کامل با مطالب مطروحه در متن گزارش بود. باز بالاخره دانشگاهی که با به سرپرست اداره شده از ثبات سرپرستی و وحدت رویه بالاتری در إعمال سیاستهای مدیریتی از سوی همون یک سرورست برخورداره، ولی دانشگاهی که همون سرپرست اولیه ش رو دوباره تغییر میده، مجددا رویکرد جدید و حتی متناقشی از سرپرست قبلی رو از صفر بنا میگذاره و همه چیز میره سر خونه اول، پس شما چظچطور استنتاج میکنید که انتخاب دو تا سرپرست در طول وند ماه گامی به سوی مسیر ثباته!!؟؟ عجیبه از شما واقعا