
جایگاه واحد جنگ و صلح تحمیلی برای تهران/روایتی از تلاشهای دیپلماتیک ژنو تا استانبول

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو_امیرعلی فتحی؛ جمعه بیست و سوم خردادماه رژیم صهیونیستی با یک حطای راهبردی به حریم هوایی ایران تجاوز کرد و تعدادی از فرماندهان نظامی کشور و دانشمندان هستهای کشور را در یک اقدام احمقانه به شهادت رساند. طبعا نیروهای مسلح کشورهم در قبال این غلط اضافی صهیونیستها منفعل نبوده و از روز شروع جنگ، شب و روز را برای ساکنان اراضی اشغالی به هم دوخته و اجازه خواب راحت به آنها ندادهاند. اما پس از آغاز دور جدید تنشها میان جمهوری اسلامی ایران و رژیم صهیونیستی، کشور عزیزمان و کارگزاران آن پاسخ و مقابله با دشمن کودککش را تنها محدود به عرصه نظامی نکرده و در ساحتهای مختلفی به تقابل و ستیز با این غده سرطانی یعنی رژیم اشغالگر قدس پرداختهاند که یکی از مهمترین آنان عرصه دیپلماسی و بینالملل میباشد.
مسلما هیچ جنگی محدود به عرصه سخت و نظامی نیست و برای طرفین ابعاد رسانهای، اقتصادی و شاید از همه مهمتر دیپلماتیک آن اهمیت خاصی داشته باشد. در کارزار جاری کشور هم عرصه دیپاماسی از اهمیت راهبردی برای مدیریت جنگ برخوردار بوده و مشخصا از جهت ایجاد جبهههای منطقهای، دینی و بینالمللی علیه رژیم صهیونیستی، صدور قطعنامههای محکومیت و تجاوزگری رژیم صهیونیستی و در صورت لزوم رساندن پیامهای ایران با استفاده از کشورهای ثالت دارای جایگاه ویژهای است.
تبیین اراده ایران برای دفاع از خود در ژنو و استانبول
پنجشنبه خبری مبنی بر اینکه سید عباس عراقچی، وزیر امور خارجه در ژنو با وزرای خارجه سه کشور انگلیس، فرانسه و آلمان دیدار خواهند داشت، منتشر شد. عراقچی روز گذشته با هیئت اروپایی دیدار کرد و قصد و اراده تهران را برای پاسخ سخت به رژِم صهیونیستی اعلام کرده و موضوعاتی از قبیل صنعت هستهای ایران و تحریمها هم در جلسه گفتوگو با این هیئت مطرح کرده بود و اعلام کرده بود که با تمام توان از تمامیت ارضی و حاکمیت خود دفاع خواهیم کرد.
حضور عراقچی در ژنو را میتوان اولین هشدار مستقیم و دیپلماتیک ایران خطاب به اصلیترین همپیمانان اروپایی صهیونیستها دانست که در نوع خود قابل تحسین و تقدیر است.
از طرف دیگر شنبه و یکشنبه هفته جاری روزهای برگزاری نشست وزرای خارجه کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی در استانبول و به میزبانی ترکیه بود که با مجاهدت تیم دیپلماسی، شرایط جنگی باعث خالی گذاشتن آن نشد و تیم ایرانی به ریاست وزیر خارجه در این نشست حاضر شد.
عراقچی در این نشست و در گفتوگو با همتایان خود از سایر کشورها مجددا اعلام کرده بود که این نشست فرصتی برای شنیده شدن صدای مظلومیت و حقانیت مردم ایران است که با همین خط میتوان دفاع مشروع مردم ایران از خود را به گوش کشورهای مسلمان رساند.
صلح تحمیلی مطلوب صهیونیستها و شروط تهران برای خاتمه جنگ
اصولا صلح تحمیلی که در ادبیات صهیونیستها، یک واژه تهی از معنای واقعی است. صلح تحمیلی در زمانی قابل استفاده است که بخواهد در قبال طرفی بهکار گرفته شود که متجاوز و شروع کننده جنگ است نه برای کشی که مورد حمله واقع شده و حالا در صدد دفاع از تمامیت ارضی خود برآمده است. همین چیزی است که به هیچ وجه از طرف باند تبهکار صهیونیستی قابل پذیرش نخواهد بود. اصلیترین هدف صهیونیستها برای مطرح کردن کلید واژه صلح تحمیلی را میتوان در سابقه تاریخی این رژیم برای ساخت دو قطبی در کشورهایی که با آنها در حال جنگ است پیدا کرد، اما خطای دیگر راهبردی آنها در همینجاست که ایران با آن کشورها متفاوت است. ایران دارای یک ملت متحد و منسجم که با دو قطبی جنگ و صلح تحمیلی کنار که نمی ۲ آید هیچ بلکه زیربار تحمیل به خود نمیروند؛ حال میخواهد صلح باشد یا جنگ!
صلحی که آنها میخواهند در واقع مجالی برای آتشبسی موقت تا بتوانند با کمکهای تسلیحاتی آمریکا و دیگر متحدان، قوای خود را تجدید کرده و نفسی چاق کنند و مجددا برای اشغالگری و کشتن غیرنظامیان عزم خود را جزم کنند. دقیقا مانند همان کاری که بعد از آتش بس با مقاومت فلسطین با اهالی غزه انجام دادند و پس از یک وقفه چند روزه قتل و غارت را مجددا آغاز کردند.
صلح به عنوان یک نکته کلیدی در دکترین جمهوری اسلامی ایران حاضر بوده و ایران را میتوان از کشورهایی دانست که همواره به دنبال صلح با سایر ملل بوده است قلمداد کرد. موضوعی که در پیام رئیس جمهور هم به آن در کنار شروط ایران برای خاتمه جنگ اشاره شد. رئیس جمهور در حساب کرابری خود در ایکس نوشت:ما همواره در پی صلح و آرامش بودهایم، اما در شرایط فعلی تنها راه پایان جنگ تحمیلی «توقف بی قید و شرط» تجاوز دشمن و تضمین قطعی برای پایان ماجراجوییهای تروریستهای صهیونیستی برای همیشه است. در غیر این صورت پاسخهای ما به دشمن سختتر و پشیمان کنندهتر است.
پیام ریاست محترم جمهور به صراحت نشان میدهد که شرط ایران برای خاتمه جنگ موجود یک تضمین قطعی برای پایان شرارتهای رژیم صهیونیستی است. این عبارت به نظر نگارنده متن اصلیترین دلیل نپذیرفتن صلح تحمیلی از طرف ایران است. همانگونه که پیشتر گفته شد رژیم با صلح قصد تجدید قوا را دارد و این مهم با اراده تهران برای یک تضمین قطعی برای اتمام شرارتهای رژیم تروریستی صهیونیستی کاملا در تضاد و تناقض است.