
ایران در آستانه شکست یا فتح تاریخی؛ خطاب به دبیر شورای عالی امنیت ملی
به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو؛ باتوجه به شرایط و تحولات اخیر منطقه، بسیج دانشجویی دانشگاه امیر کبیر نامهای تحلیلی خطاب به رئیس شورای عالی امنیت ملی نوشت، متن نامه به شرح زیر است:
در جریان جنگ تحمیلی دوازدهروزه، بار دیگر لطف خداوند شامل حال ما شد. با اشتباه رژیم صهیونیستی، نقشههای استکبار بهم ریخت و جنگی که با هدف شکستن انسجام مردم ایران شکل گرفته بود، خود باعث تقویت ریشههای همدلی مردم و حکومت، همراهی لایههای مختلف جامعه و در مجموع بازگشت سرمایه اجتماعی از دست رفته نظام شد. اما خطری که باید از آن بیم داشت، برهم خوردن این انسجام است. حفظ آن نیز با شعار انجام نمیشود، بلکه لازم است امورات جمهوری اسلامی با مردم پیش رود. آقای لاریجانی، در مسئولیت جدید، مردم را دریابید که امروز بزرگترین تهدید علیه امنیت ملی، تهدیداتی است که همدلی و انسجام مردم را نشانه رفته است.
اکنون دوران ابرقدرتی کدخدا گذشته و افول آمریکا هر روز سرعت میگیرد. بررسی اتفاقات و اوضاع جهان نشان میدهد روزگار تکقطبی قدرت گذشته و نظم حاکم بر جهان در حال تغییر است. به تبع آن، منطقه جنوب غربی آسیا نیز حساسترین روزهای خود را سپری میکند. فلذا، در این تغییر، هر کشوری تلاش میکند تا جایگاه مطلوب خویش را کسب کند. لزوم درک این موضوع برای ایران، بهعنوان کشوری که طرحی کلان برای اداره منطقه دارد، دوچندان میشود. فهم مسئله، برنامهریزی دقیق و جامع و در نهایت اجرای آن، مهمترین وظیفه ایران است؛ ایرانی که الهامبخش دو شعار کلیدی آزادی و استقلال و ستون اصلی خیمه محور مقاومت قلمداد میشود.
متأسفانه در این اوضاع بشدت حساس و خاص، بسیاری از اوقات مواضع و عملکرد ایران بشدت منفعلانه است. هرچند که نتانیاهو بعضی از حرفها را جهت فریب افکار عمومی در رژیم میزند، اما اینکه این جنگ را جنگی وجودی برای اسرائیل بیان میکند، چندان مبالغه نیست. آنچه که پیداست، دشمن بیش از هر زمانی در حال تلاش و دست و پا زدن است، اما جمهوری اسلامی اهمیت جایگاه خویش را آنطور که باید درک نکرده است. هرچند که بارها بیان و تشریح شده که ما نیروی نیابتی در منطقه نداریم و هر کس میجنگد برای آزادی و استقلال خودش دست به تفنگ شده، اما این بدان معنا نیست که ایران نقش خویش را در شکلگیری و تقویت هستههای مقاومت فراموش کرده و نقش حیاتی خویش در رهبری جنگ را ایفا نکند.
دشمن با برنامهای مشخص، یک به یک ارکان و اعضای مقاومت را ضعیف و ناکارآمد میکند و آنچه که مشهود است، مجدد به سراغ ایران میآید، اما ایران همچنان در موضع انفعال است. تعارف نداریم؛ بعد از شهادت حاج قاسم، نه تنها ایدهای ایجابی در جهت تقویت نداشتیم، بلکه از دستاوردهای ایشان نیز به درستی پاسداری نکردهایم. اکنون سوریه سقوط کرده، حزبالله به شدت تضعیف شده و در لبه پرتگاه خلع سلاح است. بحرانها در عراق سر باز کرده و پروژه رژیم سوریهسازی آن است. در مجموع، اسرائیل به خیال خود کمربند آتشی که ایران دور او ایجاد کرده بود را گسسته است. آقای لاریجانی، هرچقدر توان پدافندی افزایش پیدا کند، که صد البته کار لازمی است، تأمین امنیت ایران جز با ترمیم و تقویت جبهه مقاومت رخ نخواهد داد.
در این اثنا نباید از دیگر متحدان راهبردی خود مانند چین و روسیه غافل شویم. باید همچون اقدامی که حاج قاسم در قضیه سوریه با روسیه انجام داد، تکرار شود. اگر این کشورها نسبت به شرایط موجود آگاه شده و متوجه به خطر افتادن منافعشان شوند، بیشک در نبرد با اسرائیل نقش مؤثرتری ایفا خواهند کرد. اکنون چارهای جز متحد کردن دشمنان اسرائیل در همه زمینهها و بهطور سازماندهیشده وجود ندارد؛ در غیر این صورت، این رژیم با حمایت آمریکا، یک به یک دشمنان خویش را چه با روشهای نظامی و چه سیاسی، از میدان به در میکند.
متأسفانه امروز در صف اول مسئولین نظام، کمتر کسی آنطور که مطلوب است، دوشادوش رهبر معظم انقلاب بر علیه اسرائیل شمشیر میزند. گویی تنها ایشاناند که در میدان ایستاده و به معنای واقعی کلمه جهاد تبیین میکنند؛ از خطر اسرائیل برای بشریت میگویند، تا قیام جوانان سوری برای جوانان منطقه خطبه عربی ایراد میکنند و به تأسیس از امیرالمؤمنین (علیهالسلام) با سخنان خود نقشههای دشمن را به هم میریزند. اما تلاش ستودنی ایشان از وظیفه دیگر مسئولین نمیکاهد. دشمن تا مرز خلع سلاح حزبالله پیش رفته، دریغ از یک موضعگیری محکم، دقیق، کوبنده و بجا که معادلات را عوض کند.
آقای لاریجانی، همانطور که پیشبینی شده بود و در لبنان نیز نشان دادید، میتوانید زبان گویای مقاومت باشید. متأسفانه در گوش عدهای به جای شهادتین، حدیث «ما نمیتوانیم» و آیه یأس «آمریکا بهشتساز است» خواندهاند. عدهای راه حلی جز تسلیم و سازش نمیشناسند؛ تا جنگ میشود، دستهایشان را بالا میگیرند و تا آتشبس میشود، از تغییر پارادایم میگویند. شما که خود از تجربهکنندگان آن برجام تلخ هستید، از گذشته عبرت بگیرید و از این جماعتی که بعید است بیدار شوند، فاصله بگیرید. تجربه کشور در زمان مدیریتشان جز رکود و عقبگرد نبوده، حالا کاهش تنش با آمریکا را از اوجب واجبات میدانند.
تجربه برجام و نگاه غربزده این جماعت باعث شده تا عدهای از آن طرف بام افتاده و فوبیای مذاکره بگیرند. شما نگاه واقعبینانه به مذاکره داشته باشید؛ همان چیزی که در نگاه مقام معظم رهبری عیان است. نه آن را مطلقاً نفی کرده و خود را از ابزار جنگ با دشمن محروم کنید و نه بدان امید بسته و کشور را بدان شرطی کنید. خطوط قرمزی که ما هرگز بر سر آن با هیچکس مذاکره نخواهیم کرد، مشخص است: نه محور مقاومت، نه توان موشکی، و نه اصل غنیسازی. تنها مورد ممکن برای مذاکره بمب اتم است که بارها بیان کردهایم آن را نمیسازیم، ولو توانش موجود است.
اکنون توجه به حوزههای فناوری و کسب قدرت در این زمینه میتواند معادلات را بهم ریخته و بهخوبی صحنه را تغییر دهد. تجربه دفاع مقدس ۱۲ روزه نشان داد که هرچند نفوذ نیز چالشی پراهمیت است، اما بخش عمدهای از ضرباتی که خوردیم توسط فناوریهای رژیم بود. سرمایهگذاری و اهتمام به حوزههایی همچون هستهای، فضایی و هوش مصنوعی نه تنها میتواند توان آفندی و پدافندی ما را به شدت ارتقا دهد، بلکه خود ابزار قدرت شده و دست ایران را در مدیریت صحنه به شدت باز میگذارد. علاوه بر اینها، شناسایی دقیق پیشدستانه و خلق راهکار برای مقابله با شیوههای نوین و فناورانه دشمن در جنگ میتواند نقشههای او را به آب داده و مانع از ضربه زدن به ایران عزیز شود.
حفظ آرایش جنگی در کشور، در عین رعایت آرامش عمومی جامعه، جمع اضدادی است که باید با نهایت دقت صورت بگیرد. همانطور که ترامپ نیز اذعان داشت، جنگی میان ایران و اسرائیل تمام نشده و نبرد بهصورت جدی ادامه دارد. لازم است از فرصت فعلی استفاده کرده و بحرانها و چالشهای اساسی موجود در کشور را رفع کنیم. دیگر تهدیدات که امنیت جامعه را به خطر انداخته و آمادگی مردم را برای مقابله با اسرائیل میکاهد، باید هرچه سریعتر برطرف شود. از فکر اساسی برای بالا بردن امنیت غذایی، انرژی و... گرفته تا مقابله جدی با گروهکهای تجزیهطلب و فرصتطلب.
آنچه که پیداست، ایران در آستانه شکست یا فتح تاریخی بزرگی قرار گرفته است. عدم توجه دقیق، عمیق و عملیاتی به نکات فوق، ایران را دچار شکستی مفتضحانه و از آن بدتر، تجزیه خواهد کرد. در این برهه حساس، کوچکترین خطایی از جانب هرکدام از مسئولین لایه اول نظام میتواند منجر به تغییر اساسی صحنه و معادلات شود. لازم است شما بهعنوان مسئول امنیت ایران، بیش از همه کس مشرف بر شرایط فعلی بوده و با دقت عمل با آن روبهرو شوید.