عبور از هیاهو - چگونه پروژههای وب ۳ در چرخه تبلیغات توجه را به خود جلب میکنند

به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، بازاریابی کلید توسعه یک برند قوی است و وب۳ نیز از این قاعده مستثنی نیست. تفاوت در این است که وب۳ چگونه میتواند برند خود را با استفاده از ابزارهایی که سایر صنایع به سادگی در اختیار ندارند، بسازد.
ما شاهد روندی واقعاً چشمگیر در پلتفرمهای وب ۳ بودهایم که جوامع مردمی بسیار قدرتمندی را با استفاده استادانه از رسانههای اجتماعی ایجاد میکنند، نه فقط به عنوان راهی برای ابراز عقیده، مانند X، بلکه با توانایی ایجاد ارتباطات و گفتوگوهای واقعی با Discord و سایر کانالها.
ابزارهای دیگری مانند ایردراپها میتوانند طرفداران وب۳ را که ممکن است به این پلتفرم علاقهمند باشند، جذب کنند؛ و هنگامی که این مشتریان بالقوه از وجود برند مطلع شوند، میتوانند به راحتی از طریق برنامههای وب۳، ویژگیهای آن را مشاهده کنند.
با این اوصاف، وب۳ فراز و نشیبهای قویتری نسبت به سایر صنایع دارد و فصل آلتکوینها میتواند بسیار دشوار باشد. با این حال، برای پلتفرمهای وب۳، انتخاب ابزارهای بازاریابی نه تنها راههای فوقالعادهای برای عبور از افتهای کوتاهمدت فراهم میکند، بلکه میتواند به یک برند کمک کند تا استراتژیهای بلندمدتی را برای جذب و حفظ اعضای جدید تدوین کند.
بیایید بررسی کنیم که چگونه برندهای وب ۳ میتوانند بازاریابی خود را به حداکثر برسانند تا پایگاه مشتری خود را نه تنها برای عبور از فصل آلتکوینها، بلکه برای رشد بلندمدت تقویت کنند.
کانالهای بازاریابی وب ۳
همانطور که در بالا ذکر شد، بازاریابی وب ۳ در مقایسه با کسبوکارهای سنتی بسیار قدرتمندتر است. نقطه شروع کلیدی برای هر پلتفرمی، ایجاد یک جامعه پایه است که با ایجاد یک چشمانداز قوی از آنچه پلتفرم میتواند انجام دهد و چگونگی سود رساندن آن به جامعه، انجام میشود.
این یک رویکرد از بالا به پایین نیست، بلکه از طریق کانالهایی مانند Discord و Telegram اتفاق میافتد تا اطمینان حاصل شود که نتیجه یک گفتوگو است، نه یک تبلیغ. این همچنین به تیم کمک میکند تا بازخوردهای همیشه انتقادی از آنچه جامعه میخواهد را دریافت کند و به آنها اجازه میدهد تا زود و اغلب تغییر جهت دهند تا دیدگاهشان با خواستههای جامعه طنینانداز شود.
به عنوان بخشی از فرآیند ایجاد جامعه، پلتفرمها میتوانند به روشهای مختلفی به صورت فعال با مخاطبان ارتباط برقرار کنند. بازاریابی تأثیرگذار مهم است و میتواند مؤثرتر از شرکتهای سنتی باشد، زیرا پلتفرمهای وب ۳ تمرکز بسیار محدودتری دارند و بنابراین، تأثیرگذار مناسب ممکن است تمرکز زیادی بر طرفداران علاقهمند داشته باشد.
همچنین مشوقهای مستقیم برای اعضای فعلی جامعه، با پاداشهای مبتنی بر توکن برای معرفی، استیکینگ و ایردراپها برای پاداش دادن به آنها و در عین حال دسترسی به اکوسیستم عمومی وب ۳، مؤثر هستند.
از آنجایی که وب ۳ معمولاً چیزی بیش از یک محصول یا خدمات است و چشمانداز بزرگتری برای این پلتفرم محسوب میشود، بازاریابی محتوا نیز ابزاری مهم است.
پلتفرمهای وب۳ با خلق ارزش واقعی از طریق مقالات، سرمقالههای رهبران، وبلاگها و ویدیوها، در صورتی که حرف ارزشمندی برای گفتن داشته باشند و آن را به جامعه بزرگتر ارائه دهند، میتوانند به رهبران این حوزه تبدیل شوند. شناخته شدن در وب۳ کمتر به هزینههای تبلیغاتی و بیشتر به خرد و فرهنگ تیم شما بستگی دارد.
با این اوصاف، هنوز جایی برای تبلیغات در وب ۳ وجود دارد، و سئو به شدت برای جذب کسانی که از قبل به این صنعت عمومی علاقهمند هستند، مورد استفاده قرار میگیرد.
به همین ترتیب، تبلیغات غیرمتمرکز میتواند بلافاصله تبلیغات را برای کسانی که در جریان وب ۳ هستند، قرار دهد و نشان دادن ارزش به افرادی که مفاهیم را درک میکنند و میفهمند که چرا پلتفرم وب ۳ شما برای آنها ارزش ملموسی دارد را آسانتر کند.
آخرین بخش این رویکرد سنتی، رویدادها/کنفرانسها، چه در دنیای واقعی و چه مجازی، هستند. میزبان، سخنران یا حامی مالی بودن، همگی راههایی برای معرفی برند به خردهفرهنگی هستند که از قبل با وب ۳ هماهنگ شدهاند.
در چرخه تبلیغات، به چیزهای بیشتری نیاز دارید
تمام استراتژیهای فوق مهم هستند و باید توسط هر Web۳ که برای ایجاد پایگاه کاربری خود و بهبود معیارهای مهم تلاش میکند، مورد استفاده قرار گیرند. با این حال، با فراز و نشیبهای Web۳، شرکتهای Web۳ باید هوشمندانهتر عمل کنند تا بقای کوتاهمدت خود را تضمین کنند و بتوانند از افتهای فصل آلتکوینها عبور کنند، اما مهمتر از آن، داشتن یک استراتژی رشد قوی است تا این افتها با رشد پایگاه کاربری، هموار شوند.
برای انجام این کار، پلتفرمهای وب ۳ به تجزیه و تحلیلها نگاه میکنند تا بفهمند مشتریان بالقوهشان کجا ممکن است باشند.
بررسی فعالیت کاربران، جمعآوری اطلاعات آنها برای بازاریابی هدفمند و دنبال کردن دقیق روندهای سریع وب ۳ مهم هستند، اما شاید قویترین ابزار برای یافتن مشتریان بالقوه مناسب، جستجوی مستقیم کیف پول آنها باشد.
این رویکرد جدید در حال حاضر موجی از نوآوری را به راه انداخته است و بینشهای جدیدی را جمعآوری کرده است که در شرکتهای سنتی غیرممکن است.
با استفاده از فعالیت کیف پول و ردیابی سایر اقدامات در سراسر وب ۳، پلتفرمها میتوانند مشتریان خود را بهتر بشناسند و پروفایلهای مشتریان بالقوهای را که احتمالاً در پلتفرم شما ارزش پیدا میکنند، تطبیق دهند.
بهترین مثال برای این موضوع در فضای وب ۳ احتمالاً ابزار جدید User Radar است که توسط Addressable منتشر شده است. در یک بررسی اخیر، Finbold در مورد توانایی آن در ردیابی فعالیت کیف پول در زنجیره صحبت میکند، اما ارزش واقعی آن، تحلیلی است که به طور خودکار کیف پولها را در پروفایلهای کاربری که ویژگیهای مشابهی با یکدیگر و گروههای مشتری فعلی شما دارند، گروهبندی میکند.
این کار با ترکیب فعالیتهای کیف پول عمومی، توکنهای نگهداری شده و فعالیتهای اجتماعی دارنده کیف پول، به طور مفصل انجام میشود. اگر کاربر مشتری باشد یا در محل حضور داشته باشد، میتوان این موارد را با هم ترکیب کرد تا گروههای پروفایل واضحتر شوند.
با این نوع تحلیل چه کاری میتوان انجام داد؟ خب، در واقع خیلی کارها. پلتفرمها میتوانند به سرعت گروههای با اولویت بالا را که ممکن است داراییهای سنگینی داشته باشند شناسایی کنند و همچنین با مشخصات کسانی که بیشترین سود را از خدمات پلتفرم میبرند، مطابقت دهند.
این میتواند به توجیه تلاش برای بازاریابی شخصیسازیشدهتر برای این گروهها کمک کند و پیام بهتری ایجاد کند که با مشتری بالقوهای که احتمال تبدیل بالایی دارد، طنینانداز شود.
در عین حال، این رویکرد میتواند برای تشویق مشتریان فعلی که فعالیت کمتری دارند یا مشتریان قبلی را ترک کردهاند، مورد استفاده قرار گیرد و به آنها انگیزههای قوی برای بازگشت به پلتفرم بدهد.
در نهایت، دقت هدفگیری مجدد برای مشتریان بالقوهای که بازدید کردهاند و رفتهاند، کاملاً مشهود است، زیرا داشتن بینش عمیق در مورد این مشتریان بالقوه میتواند به شما این امکان را بدهد که دلیل رفتن آنها را بهتر درک کنید و به شما کمک کند تا با آنها ارتباط برقرار کنید که چرا ممکن است بخواهند بمانند.
نگاهی به آینده: استراتژیهای بلندمدت
این ابزارها میتوانند به افزایش ترافیک پلتفرم، افزایش نرخ تبدیل، بهبود فعالیت کاربران فعلی و کاهش تعداد مشتریان از دست رفته کمک کنند.
با این حال، این بینش مبتنی بر کیف پول، وقتی با سایر ویژگیهایی که میتوانیم در مورد شخص پشت کیف پول جمعآوری کنیم، جفت شود، میتواند بینش بلندمدتتری را برای پلتفرمی ارائه دهد که واقعاً نمیتوان آن را به هیچ روش دیگری جمعآوری کرد.
حتی نظرسنجیهای مستقیم هم نمیتوانند با این بینش مطابقت داشته باشند، و این در حالی است که فرض بر این است که شما میتوانید افراد مناسب را متقاعد کنید که آنها را بپذیرند (یک چالش بسیار دشوار). اقدامات مردم بسیار رساتر از نظرسنجیها است، و دیدن اینکه چگونه گروههای بزرگی از مردم در حال سازگاری هستند، دیدن آنچه که آنها به دنبال آن هستند و دیدن آنچه که آنها را ناامید میکند، همگی برای توسعه یک استراتژی بلندمدت برای برند شما بسیار ارزشمند هستند.
این کار به شما بینش پیشرفتهای از نبض جامعه میدهد و به شما زمان کافی میدهد تا به موقع تغییرات بزرگتری را برای برآورده کردن خواستههایشان ایجاد کنید، گاهی اوقات درست زمانی که آنها دقیقاً متوجه میشوند چه میخواهند.
اگرچه فصل آلتکوینها میآید و میرود، اما این بینش عمیقتر و بلندمدت است که به وب ۳ برتری چشمگیری نسبت به صنایع سنتی میدهد.