اسماعیل راجی فاروقی از اولین کسانی است که بحث اسلامی سازی علوم را به صورت مدون مطرح کرده و افراد زیادی نیز مشی او را دنبال کرده اند.
گروه علمي «خبرگزاري دانشجو»؛ با توجه به اهميت فعاليت هاي انجام شده در حوزه علوم انساني اسلامي از سوي انديشمندان مسلمان ساير كشورها در اين بخش در تلاش هستيم معرفي از متفكران مسلمان ارائه دهيم كه به عنوان اولين متفكر، به معرفي آراء اسماعیل فاروقی، انديشمند فلسطيني الاصل مي پردازيم.
اسماعیل فاروقی کیست؟
اسماعیل راجی فاروقی، در سال1921 در فلسطین زاده شد. دروس مقدماتی دینی را در خانه و مسجد فراگرفت و در سال 1936 به کالج فرانسوی سن ژوزف وارد شد. در 1948 به بیروت رفت و در دانشگاه آمریکایی آنجا به تحصیل پرداخت. یک سال پس از آن به دانشگاه ایندیانا و هاروارد آمریکا رفته و به تحصیل در رشته فلسفه پرداخت. وی چند سال نیز به تحصیل علوم اسلامی در دانشگاه قاهره مبادرت ورزید. فاروقی طی سالهای 1964 تا 1968 در دانشگاه مک گیل کانادا و مراکز علمی و دانشگاهی کراچی و قاهره تدریس می کرد.
اسماعیل فاروقی با نگارش قریب به 25 کتاب و بیش از یکصد مقاله، از پیش قراولان بحث اسلامی سازی دانش است. او در سال 1980 و با همکاری تنی چند از همکارانش از جمله طه جابر علوانی و ... «International Institute of Islamic Thought » را در ایالت ویرجینیای آمریکا تاسیس کرد که عمدتا موضوع اسلامی سازی علوم با تاکید بر علوم اجتماعی را دنبال می کند. وی و همسرش در 1986 در منزل خود در پنسیلوانیای آمریکا به قتل رسیدند.
اسلامی سازی علوم انسانی
اسماعیل راجی فاروقی از اولین کسانی است که بحث اسلامی سازیی علوم را به صورت مدون و روشن مطرح کرده و افراد زیادی نیز مشی او را دنبال کرده اند.
منظور فاروقی عبارت از اسلامی سازی علوم انسانیِ معاصر مطرح در دنیای معاصر است و به اعتقاد وی برای این اسلامی سازی لازم است در دانش های اسلامی و میراث گذشته اسلامی اصلاحات و بازنگری هایی صورت پذیرد.
راه حل فاروقی برای مشکلات جهان اسلام و ضرورت اسلامی سازی علوم
فاروقی معتقد است همان گونه که عبده و سید احمدخان هندی به درستی درک کرده بودند، مشکل اساسی ما در جهان اسلام به نظام آموزشی باز می گردد. یعنی اگر نظام آموزشی اصلاح شود، مشکلات و بحران ها حل خواهد شد. لازم به ذکر است که برخی منتقدین به این راه حل یک سویه و یکجانبه ی این متفکر نقد وارد کرده اند و معتقدند که او عوامل دیگر مانند اصلاح نظام سیاسی وابسته به غرب و لزوم وجود رهبران و شخصیت های اثرگذار اسلامی و.. را نادیده گرفته است.
اصلاح نظام آموزشی چگونه باید باشد؟
حال با فرض اینکه یکی از کارهای مهم و اساسی برای حل مشکل، تغییر و اصلاح نظام آموزشی باشد، سوال این است که این اصلاح چگونه باید باشد؟
فاروقی معتقد است که برای دستیابی به هدف مورد نظر دو کار اساسی باید انجام دهیم:
1.برپایی یک نظام آموزشی فراگیر از دبستان تا دانشگاه که در آن نظام آموزشی سنتی و غربی را به طوری در هم ادغام کرده ایم که از نقاط قوت هردو نظام برخوردار و از نقاط ضعفشان به دور باشد. در این نظام جدید، انتخاب استاد بر اساس معیارهای قابل قبول صورت می گیرد و اخلاق و تربیت اسلامی مورد توجه قرار گرفته و از متون مناسب نیز استفاده می شود.
2.جهان بینی و ارزش های اسلامی بر این نظام جدید حاکم گردد. لازم است در نظام آموزشی جدید، دانش آموزان و دانشجویان، احکام اسلامی، نظام اخلاق اسلامی، تاریخ و فرهنگ اسلامی را بشناسند و همچنین الزاماً با تمدن اسلامی و گذشته خویش آشنا بشوند. تا اولاً احساس هویت و اعتماد به نفس پیدا کرده و با روش های پیشرفت و نوع مواجهه تمدن اسلامی با مسائل جدید آن زمان آشنا شوند و با درس از گذشته راه برون رفت از بحران ها در جهان معاصر را بیابند.
مرحله ی بعدی برای اسلامی کردن نظام آموزشی، اسلامی سازی معرفت و دانش می باشد. تا پیش از این مرحله تمرکز بر تاسیس یک نهاد اجتماعی آموزشی جدید بود اما در این مرحله، به محتوای متون درسی توجه می شود. فاروقی معتقد است که باید نگرش خاص اسلامی را در دانش های بیست گانه علوم انسانی وارد کنیم تا بر اساس آن بتوانیم متون جدیدی را تالیف کنیم.
البته برای تولید متن نخست باید تولید اندیشه کرد. در این مرحله لازم است تا اصلاحاتی در متون سنتی صورت بگیرد و در اینجا مفاهیم علم جدید، بر اساس دیدگاه اسلامی و چارچوب ها و ارزش های دینی و عقیدتی، وزن و موقعیتشان سازماندهی مجدد، بازخوانی و تفسیر دوباره و ویرایش می شوند. زیرا در جغرافیای معرفتی، تغییر جایگاه عناصر می تواند تاثیرگذار باشد. همچنین از نظر او لازم است تا در روش های مورد استفاده در علوم جدید تجدیدنظر کرد. همچنین اهداف دانش ها نیز باید بر اساس دیدگاه اسلامی تغییر داده شوند.