فیلم «من و تو» با همان مولفههای تکراری سینمای فیلمفارسی مد روز که طی این سالها دهها و بلکه صدها نمونه اش را دیده ایم و ...
گروه فرهنگي «خبرگزاري دانشجو»؛ فیلم «من و تو» تازه به اکران سینماها درآمده؛ فیلمی با همان مولفه های تکراری سینمای فیلمفارسی مد روز که طی این سالها دهها و بلکه صدها نمونه اش را دیده ایم و رنج کشیده ایم.
فیلم ساختار و داستان، بازیگری، میزانسن، اجرا، کارگردانی، موزیک، طراحی متریال، صحنه و لباس و افه و ادا و ... را از فیلمفارسی وام گرفته و البته واضح و مبرهن است که هیچ چیز و حرف و حتی ادای تازه ای هم ندارد و خلاصه اینکه در این زمینه ها و امثالشان نکته نگفته و نهفته ای در این فیلم نیست و اصلا جای بحث ندارد هرچند در ادامه این نوشتار تا حدی که لازم باشد به آن می پردازیم.
یک نکته اما درباره این فیلم حائز توجه است و بد نیست به آن اشاره کنیم.
همان طور که می دانید فیلم برای اکران چند بار به تأخیر افتاد و بالاخره طی چند روز گذشته به اکران رسید و در این زمان عده ای از دست اندرکاران یا علاقه مندان به فیلم مدام یادآوری می کردند که چنین فیلمی باید اکران شود؛ چرا که با وجود سوپراستار معروف و مشهورش می تواند گیشه را فتح نموده و پول آوری کند و به نحوی مدعی بودند که چنین فیلمی می تواند به چرخیدن چرخ صنعت سینمای کشور یاری رساند.
فارغ از اینکه چنین ادعایی تا چه حد کارایی دارد و اساسا قابل قبول است- بر فرض کارا بودن- و گذشته از اینکه فیلم «من و تو» جزو آثار نازل و غیر قابل دفاع سینمای ایران طی این سالهاست و شاید حتی اطلاق واژه فیلم بر آن چندان کار درست و به جایی نباشد، باید گفت دیگر گذشت آن زمانی که این شبه ستاره های سینمای ایران پول آوری می کردند و یا به قول دوستان، چرخ این سینما را می چرخاندند.
نگاهی به آمارها به روشنی گویای این نکته است که مردم دیگر روی خوش به این گونه فیلم ها نشان نمی دهند و حنای فیلمفارسی های مد روز دیگر رنگی ندارد و نمی تواند مردم را به سینما بکشاند و گذشت آن زمانی که نیش تا بناگوش در رفته جواد رضویان یا ادا و اطوارهای محمدرضا گلزار یا دلقک بازی های علی صادقی مردم را می خنداند یا نمی خنداند.
مردم از این همه تکرار و ابتذال و نازل کاری خسته شده اند و به معنای دقیق کلمه با این فیلم ها قهر کرده اند.
شاهدان عینی واقفند که برخی از این فیلم ها با هشت، نه نفر در سالن اکران می شود و اصلا دیگر به صرفه نیست؛ از هیچ جهت!
در واقع شاید بتوان گفت بهتر از نقد فیلمی مثل «من و تو» که اساسا چیزی برای نقد کردن به معنای دقیق و درست کلمه ندارد، توجه و آسیب شناسی این موضوع و پیدا کردن راه حلی برای آن است تا بلکه بتوان از این طریق کمکی به کلیت سینمای ایران کرد که اگر نبود کاتالیزور مقطعی و زودگذر «کلاه قرمزی و بچه ننه» در بحران های عجیب و غریب و متنوعش کماکان دست و پا می زد.
گرچه بی هیچ تردیدی هویداست که با اتمام موج «کلاه قرمزی» باز هم سینمای ایران خواهد ماند و تمام آن بحران های به ظاهر لاینحل که این موجودیت نحیف را به حالت احتضار درآورده است!