به گزارش گروه بین الملل «خبرگزاری دانشجو» به نقل از فرانس 24، روسیه در واکنش به پیوستن ترکیه به طرح سپر دفاع ضدموشکی ناتو، موشکهای پیشرفته اس – 400خود را در مرز ترکیه مستقر میکند.
در همین راستا کلونل ایگور گوربول سخنگوی نیروهای مسلح روسیه، اعلام کرد که هدف از این اقدام مقابله با مشارکت ترکیه در طرح سپر دفاع موشکی ناتو می باشد و اس – 400 قدرت منهدم کردن تمام انواع هواپیما و موشکهای بالستیک و فوق صوت را داراست.
منابع نظامی دبکافایل روسیه گزارش داده اند که، هدف روسیه از این اقدام دادن دو هشدار همزمان به دولت آنکارا می باشد اول اینکه، واکنشی باشد به متوقف کردن هواپیماهایی را که از روسیه به سمت سوریه عزیمت میکنند و دوم اینکه روسیه ورود هوایی ترکیه به بحران سوریه را تحمل نمیکند.
گفتنی است که عملیات استقرار اس – 400 در جنوب روسیه تا پایان سال میلادی فعلی به پایان خواهد رسید.
لاذم به ذکر است که پس از فرود اجباری هواپیمای سوری در آنکارا و اعتراض شدید اللحن دولت روسیه به این اقدام تنش ها میان موسکو و آنکارا شدت بیشتری به خود گرفته است و این در حالی است که حجم مبادلات تجاری بین این دو کشور بسیار گسترده می باشد.
روابط ترکیه و روسیه در قرون ۱۸ و ۱۹ میلادی همواره تیره و سرد بوده است و در زمان جنگ سرد هم این دو کشور با دید غیر دوستانه به یکدیگر مینگریستند. پس از فروپاشی شوروی و در اوایل دهه ۱۹۹۰، شرایط برای بهبود روابط این دو کشور فراهم شد.
در این راستا اگرچه به لحاظ مسائل امنیتی و نظامی هنوز دو کشور دغدغهها و نگرانیهای متفاوتی دارند، ولی در حوزههای اقتصادی و تجاری مناسبات گرمتری بر روابط این دو حاکم است.
بحران سوریه به همراه دیگر مسائل از جمله سیاستهای مسکو در قبال قبرس، استقرار سیستم سپر دفاع موشکی ناتو در خاک ترکیه و سیاستهای خط لوله انتقال نفت و گاز که برخی از آنها با هدف کنار گذاشتن روسیه از مبادلات انرژی و کاستن از نقش ژئواکونومیک این کشور صورت گرفته درکنار عضویت ترکیه در ناتو و پی گیری عضویت در اتحادیه اروپا و همگرائی با غرب همگی میتواند ترکیه را در مقابل روسیه قرار دهد.
تا چندی پیش بسیاری در ترکیه بر این گمان بودند و دلایل قانعکنندهای نیز بر صدق ادعای خود در دست داشتند که روابط ترکیه و روسیه به سمت عصر طلایی خود، که پس از گذشت قریب به ۴ دهه که تحت سیطرة تقسیمبندیهای جنگ سردی بود، پیش میرود. اما این رویدادها نشان داد که مناسبات این دو کشور در دوره نقره ای خود به سر می برد.
گرچه گسلهای اختلاف در روابط کشور به مانند دوره جنگ سرد فزونی یافته اما نگرانیهای از جنس مشترک، همچنان دو کشور را نسبت به یکدیگر محتاط نموده است.
دغدغههایی مانند مهار منازعات داخلی و قومی جداییطلبانه با کمک طرف دیگر و نیاز به توسعه روابط اقتصادی دو کشور برای فرار از رکود جهانی میتوانند در کنترل سطح بحران در روابط دو کشور بسیار موثر باشد.