گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»؛ فیلم سینمایی «همبازی» را در وهله اول می توان از دو منظر مختلف مورد نقد قرار داد و دو وجه مثبت و منفی اش را بررسی کرد.
اینکه فیلم ایده خوب و حساس و معتنابهی را انتخاب کرده و یکی از مسائل جدی و گرفتاری های اساسی بسیاری از خانواده ها را مطمح نظر قرار داده، وجه قابل توجه و ارزنده فیلم است.
اما اینکه همین ایده در اجرا دچار اشتباه و لغزش شده و در فرم از آب درنیامده و نتوانسته به یک اثر جذاب و دیدنی بدل شود، وجه منفی اصلی فیلم است.
«همبازی» دچار همان خطای فاحشی شده که در سینمای ایران بسیار متداول، مسری و اپیدمی است.
خطایی که سال های سال است در این سینما رخ می دهد و باز هم ادامه می یابد؛ در اشکال و انواع مختلفش و در قالب ها و ژانرهای گوناگونش؛ فرقی هم نمی کند که فیلم تاریخی باشد یا در ژانر کودک؛ مخاطبش بزرگسال باشد یا بچه ها؛ جدی باشد یا طنز.
خطا این است که دوستان فیلمساز ما و از جمله سازندگان «همبازی»، اول تم و مضمون و موضوع را انتخاب می کنند و بعد برایش دنبال فرم می گردند تا آن مضمون را در آن فرم جاسازی کرده و مثل ظرف و مظروف در هم بریزند.
این یک خطای فاحش است در سینما و در نحوه فیلمسازی؛ نمی توان اول مضمون را انتخاب کرد و بعد برایش دنبال فرم گشت، بلکه فرم باید از دل مضمون و موضوع فیلم یا همان محتوایش بیرون بیاید تا اصیل باشد و بشود.
در فیلم «همبازی» این خطا کاملاً هویداست و علت اصلی اجرای بد، عدم جذابیت و بسیاری از ایرادهای فنی و محتوایی و شکلی و قالبی فیلم هم که کم نیستند، از همین جا آب می خورد.
فیلم نه از نگاه کودک روایت می شود تا جهان کودکانه بدیعی را پی ریزی کند و نه کاملاً مخاطبش را بزرگسال انتخاب کرده تا تکلیفش حداقل از این جهت معلوم باشد و همین عامل هم باعث شده تا فیلم در اجرا کاملاً لنگ بزند، زبان و لحنش الکن و زمخت باشد و از جذابیت های بصری و روایی، کمترین حظ و بهره ای را نبرده باشد.
در حالی که اگر میزانسن و روایت و اجرای درست و دقیقی برای فیلم النتخاب می شد، تم و داستان فیلم این قابلیت را داشت که به یک اثر قابل دفاع تبدیل شود.
در این فیلم امین پسر چهار ساله و تنها فرزند خانواده است که برای داشتن همبازی در خانه از پدر و مادرش میخواهد که با آوردن نوزاد به جمع خانواده، او را از تنهایی بیرون بیاورند، اما پدر و مادر به علت مشکلات مالی نمیپذیرند. امین با اصرارهای فراوان آنها را بر سر دوراهی قرار می دهد که بین آوردن نوزاد یا داشتن یک کره الاغ، یکی را انتخاب کنند تا او در خانه همبازی داشته باشد!
این وضعیت از زبان یک مادر یا زن خانه دار که نگاه ملموس تر و تجربه شده تری به این موضع و موضوع دارد، قاعدتاً از بیان و بنان دقیق تری هم برخوردار است؛ امین پسرکی است که دلش خواهر یا برادر می خواهد تا با او بازی کند و مادرش به دلیل اینکه کارمند است، مخالف این قضیه است. به هر حال امین شرط دست برداشتن از خواسته اش را نگاهداری یک خر در آپارتمان عنوان می کند و خانواده اش می پذیرند و در نهایت در سکانس پایانی که فلاش فوروارد است، می بینیم که مادر و پدر امین یک خواهر برای او به دنیا آورده اند.
از منظر روان شناسی کودک، امین یک پسر لجباز است و دلیل لجبازی های بی منطق او هم توجه مشروط والدین اوست. این یعنی والدین به او می گویند: اگر فلان کار را کنی آن وقت خیلی بچه خوبی هستی و با این کار، خوب بودن یا نبودن کودک را به انجام دادن یا ندادن فقط همان کار مشروط می کنند؛ از سوی دیگر توجه بسیار زیاد به این کودک نیز می تواند دلیل لجبازی او باشد.
البته نباید از این موضوع غافل شد، والدینی که خود ضد و نقیض صحبت می کنند و خودشان لجباز هستند، در واقع لجبازی را آموزش می دهند و طبیعی است که کودک هم همان طور بار می آید.
با تصویری که فیلم از این خانواده نشان می دهد، مثلاً برای فرزندشان تئاتر بازی می کنند یا رفتارهای تهاجمی ندارند و تلاش دارند با گفت و گو مسئله را حل کنند، دور از ذهن نیست که برای بیننده بزرگسال حداقل راه حلی برای برخورد با این مشکل به تصویر کشیده شود و بیننده خردسال هم بداند که لجبازی او چه ظاهر بدی دارد، اما فیلم نه تنها این کار را نمی کند، بلکه با روی آوردن به کلیشه های دم دستی و ساده انگارانه و آن پایان نچسب دوستی مدیر ساختمان با لاک پشت و بچه دار شدن خانواده، تمام پیش بینی ها را از بین می برد.
فیلم سینمایی «همبازی» با بازی نیکی کریمی و حمید فرخ نژاد در واقع داستان پسربچه ای است که می خواهد از تنهایی بیرون بیاید.
رمضانی ساخت سریال نوروزی شبکه دوم با عنوان «سیر و سرکه» را بر عهده داشت و این روزها مشغول به اتمام رساندن آخرین مراحل فیلم تلویزیونی «عملیات کرکس» برای مرکز سیما فیلم است؛ وی همچنین فیلم های سینمایی «حیات»، «قفل ساز» و «سبز کوچک» را کارگردانی کرده است.
فیلم سینمایی «همبازی» محصول مشترک بنیاد سینمایی فارابی و شرکت وراهنر است.
صريح و جاندار و پرخون!
دست مريزاد. گل گفتي "خطا اين است که دوستان فيلمساز ما و از جمله سازندگان «همبازي»، اول تم و مضمون و موضوع را انتخاب مي کنند و بعد برايش دنبال فرم مي گردند تا آن مضمون را در آن فرم جاسازي کرده و مثل ظرف و مظروف در هم بريزند."
و واقعا هم که يکي از مشکلات و بدفهمي ها و اشتباهات وخيم و وحشتناکي است که ظاهرا درماني هم ندارد و سالهاست که همچنان ادامه مي يابد!