به گزارش خبرنگار «خبرگزاری دانشجو» از شیراز، سیدمحمد حسینی که امشب در کنگره بینالمللی سلمان فارسی در کازرون سخنرانی می کرد، گفت: منت خدایی را که اگر یک تن به گلشن اهل بیت، تجلیگل یافت و گیسو به زلف ولایت از صمیم ارادت بافت از این سرزمین فخرآفرین بود، عنایت امام صادق(ع) به سلمان سلام الله علیه غرور آفرین است، در تفسیر بسیاری آیات چون نشانی از شأن نزول میآورند آنجا که قید مؤمنین است به این فرزند اسلام بزرگمرد خطه کازرون اشاره میفرمایند.
وی تصریح کرد: در تفسیر آیه پنج سوه تین «الا الذین آمنو و عملوا الصالحات، فلهم اجر غیر ممنون» فرمودند؛ این مومنان سلمان، مقداد، عمار و ابوذر هستند که به آنان پاداش بدون منت داده میشود، در سباق خمسه امیرالمؤمنین فرمود؛ انا سابق العرب و سلمان سابق فارس اِنّ الله تعالی امرنی بحبّ اربعه من اصحابی و اخبرنی اِنّه یحبهم فقیل یا رسول اله من هم؟ قال: علی و المقداد بن اسود الکندی و سلمان و ابوذر!
مقام عالی فرهنگی دولت دهم گفت: امام صادق(ع) فرمود؛ ایمان همچون نردبانی دارای ده پله و مرحله است، مقداد در پله هشتم، ابوذر در پله نهم و سلمان فارسی در پله دهم ایمان قرار دارند.
وی خاطرنشان کرد: الله اکبر! مردی از این سرزمین بر مرکب یقین با پایی پیاده بر مشقت جاده سوار میشود، تاول هایی را به جان میخرد که به التیام حوران آرام خواهد یافت، آنانی که به دیدن سلمان مشتاق ترند تا سلمان به دیدار آنان! این کلام پیامبر است که فرمود بهشت بر سلمان مشتاق تر از سلمان به بهشت است.
حسینی گفت: آری این راهپیمایی، مانایی دارد، چه بسیار شهرها را به دنبال محبوب خود با ناله های تاول همراه است. عجب طی طریقی میتوان بنمود با تاول که در رود خروشان حاجت پارو، بلم را نیست سوار رود باور را یقین دریاست مقصودش که انشاء چنین امواج، تحریر قلم را نیست حریّت روح به اسارت جسم میارزد که دل از زخم زبان بیشتر میلرزد. اما نمیداند که عرب را فرهنگ جاهلی از جان رخت بر نبسته و آنرا که بر نسوج نشسته به راحتی نتوان زدود. و هرچه بود در غربت مدینه باز هم زخم زبان بود اما حریت روحش در کنار رحمه للعالمین، گوش هایش را بر مردم حسود بدبین کج آیین بسته بود.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: هرقدر بدگویی و طعنه به سلمان بیشتر میشد و هرچه حسب و نسبش را بیشتر به سخره میگرفتند، بیشتر در کنف عنایت محبوبش قرار میگرفت. مگر چند تن اند آنانیکه حبیب خدا به ایشان «منّی» میگفت؟! علی منّی، ان فاطمه منّی، حسین منی و سلمان منّی با این تفاوت که می فرمود: و انا من علی، فاطمه بضعه منی و انا من حسین!! چرا به خود نبالیم؟ که حاملان چنین ابدالیم!
وی اضافه کرد: امام باقر(ع) فرمود؛ کان سلمان من المتوسمین چرا به خود نبالیم؟ کدام ملتی سلمان بن الاسلام دارد؟ و مگر سلمان، دومی هم دارد؟! «و آخرین منهم لما یلحقوا بهم» عرض کرد: آنها چه افرادی هستند! رسول خدا(ص) در حالی که دست خود را بر سر سلمان گذاشته بود فرمود؛ به خدایی که جانم در اختیار اوست، اگر ایمان در ثریا، قرار گرفته باشد افرادی از اینان بدان دست می یابند!
مقام عالی فرهنگی دولت بیان کرد: صدق الله و صدق رسول الله. اینک نیز ما به جرم سلمانی بودن مغضوبیم. هنوز هم جهل جاهلیت دامنگیر عده ایست که سلمان و سلمانیان مجوسند! امام صادق(ع) فرموده است؛ سلمان پیوسته بنده صالح و خالص و تسلیم در برابر خداوند بود و هیچگاه به وادی شرک و انحراف عقیدتی قدم نگذاشت.
وی بیان کرد: جالب است که آنانی این انگ را به دامان پاکش آونگ میکردند که خود آهنگی اگر می خواندند سرود بت پرستی بود و یا خباثت های دوران جاهلیت.
حسینی گفت: امیرمؤمنان(ع) فرمود؛ «سلمان الفارسی، کلقمان الحکیم!» صادق آل محمد(ص) فرمود؛ «آخا رسول الله(ص) بین سلمان و ابیذر، و اشترط علی ابیذر ان لایعصی سلمان
وزیر ارشاد افزود: چون روزی سلمان مشغول پختن غذا بود،ابوذر مشاهده کرد دیگ غذا سرنگون گردید اما چیزی از آن نریخت و این تکرار می شد، سلمان دیگ را بر روی اجاق میگذاشت. ابوذر متحیر و مبهوت موضوع را با امیرالمؤمنین در میان گذاشت و علی(ع) چون سلمان را دید فرمود؛ یا اباعبداله! ارفق باخیک. آنجا که عقاب پر بریزد!
حسینی بیان داشت: آنجا که ابوذر هم به مقام سلمان وقوف نداشته باشد از بی بصیرتان چه توقع؟! و دیدیم با سلمان زمانه ما امام امت چه کردند. درک اینان و آستانه عشق قصه قطره است و بحر خزر اینک نیز اگرافق بلند رهبر فرزانه ما را با نگاه خویش نه هم داستان که هم راستا کنند، بیزانس نمی تواند به مدد معاویه صفین براه اندازد! که در تبوک آزموده اند غیرت مسلمانان را! سلمان را باید نگاه کرد و الا درکش در بضاعت هیچ چشمی نیست که چشم را صناعت درک نیست!
وی گفت: گاه مماشات سلمان را به بی مایگی و بی عرضگی تعبیر کردند آنانیکه امروز نیز مسالمت و مصالحت نظام را با تساهل و تسامح ناروا اشتباه گرفتهاند. استاندار مدائن چندی آنان را به خود واگذاشت. شبروی، امان از مردم برید و امنیت را به یغما برداشت. سلمان به کرامت، تخم این فتنه را به یک شب برداشت تا بدانند با خداجویان نمیتوان سر به عداوت گذاشت. مردان خدا پرده پندار دریدند! سخت تعریف می پذیرد او خاصه از این بضاعت مزجات بر پیمبر مربی سلمان بر عـلی مقـتدای او صلوات نمکین است حکایت خوبان، هرچه بیشتر می نوشی، تشنهتر میشوی.
مقام عالی دولت در وزارت فرهنگ بیان داشت: دریغا که جام تصدیعم پرشده است. نه دل وداع دارم و نه سر صداع! امیدوارم روزگاری نه چندان دور، امتی یکپارچه سلمان شناس، سلمان سپاس و سلمان صفت شویم که ولایت، سلمان فارسی میخواهد که به فشار روزگار از ایمانش نکاهد.
حسینی گفت: برای مراجع عظام که به لطف تمام بر این محفل قوام بخشیدند آرزوی سایه ای مستدام دارم و برای علما و دانشمندان و دانش پروران و هنرمندان عنایت ویژه حضرت حق را مسئلت مینمایم و دریچه های خواهش را برای سعادت دست اندرکاران، به سوی افقهای استجابت میگشایم.توفیق رفیق طریق عزت و اعتبار یکایک شما بزرگواران باد.