گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»؛ تأملاتی در متن و حاشیه فیلم سازی فوتبالی نیکی کریمی و حمایت فدراسیون فوتبال.
قبل از هر چیز باید این نکته را یادآور شویم که اصلا و اساسا قصد این را نداریم که روی موضوع زن بودن یا مرد بودن کارگردانی فیلمی درباره ورزش فوتبال تمرکز کنیم و حواس و دلایلمان را معطوف به آن. گرچه این موضوع خیلی هم مهم است اما تنها موضوع مدنظر و مورد سوال نگارنده این مطلب نیست چراکه موضوعات و ایرادها و اشکالات جدی تر و اساسی تری درباره موضوع مطمح نظر این نوشتار وجود دارد که اولویت با آنهاست؛ شاید!
لطفا این تیتر گولتان نزند!
موضوع چیست؟ «نیکی کریمی» در مقام «کارگردان» برای «فدراسیون فوتبال» بناست «فیلم فوتبالی» بسازد!
بله؛ در خبرهای روزهای اخیر آمده بود که فدراسیون فوتبال تصمیم به حمایت از نیکی کریمی در مقام سازنده یک مجموعه فیلم در حوزه فوتبال شده است.
به محض شنیدن خبر در ذهن هر مخاطبی چند نکته در این باره مطرح می شود و سوالاتی مطرح می گردد که یافتن پاسخ قانع کننده برای آنها سخت است.
این سوالات بی پاسخ پیرامون چند موضوع می چرخد:
«کارگردانی فیلم»، «فوتبال»، «فدراسیون فوتبال» و بالاخره «نیکی کریمی».
اولین چیزی که به ذهن خطور می کند این است که آیا اساسا کسی همچون نیکی کریمی در مقام «کارگردان» فیلم – حالا هر فیلمی- قابلیت و ظرفیت لازم و کافی را دارد و آیا این انتخاب، قابل دفاع است؟
به نظر می رسد نگاهی به کارنامه کارگردانی نیکی کریمی خود، گویای روشن و شفاف پاسخ این سوال هست. نیکی کریمی با سه فیلم «یک شب»،«چند روز بعد» و «سوت پایان» به خوبی و عریانی نشان داد که کارگردان قابلی نیست و بهتر است هم و غم خود را در همان عرصه بازیگری صرف کند و به حیطه ای که در آن تخصص و استعدادی ندارد ورود پیدا نکند که تنها به بردن عرض خود و زحمت دیگران می انجامد!
سه فیلم بد ساخت و بدریتم و بی جذابیت و خسته کننده و به شدت ضعیف که تنها به درد مجازات کردن مخاطبان می خورد!
البته ما در اینجا در مقام نقد فیلم های ایشان نیستیم ولی به مناسبت بحث بد نیست تحلیل کوتاهی از فیلمسازی ایشان در مقام کارگردانی داشته باشیم و به انتخاب فدراسیون فوتبال از این زاویه بنگریم و میزان دقت و حساسیت و استاندراد این انتخاب را محک بزنیم.
مثلا فیلم سوت پایان فیلمی است که بیش و پیش از آنکه روایتگر یک داستان «اجتماعی» باشد مانور تبلیغاتی چهره بازیگر-کارگردان خود است آن هم به شیوه ای رو و گل درشت و دافعه برانگیز.
براستی این حجم از کلوزآپ خانم نیکی کریمی در یک فیلم با ادعای قصه و رویکرد اجتماعی چه معنایی می تواند داشته باشد؟
باید قبول کنیم که در پس یک ظاهر فریبنده و مبتدیانه و متظاهر، با یک فیلم شبه روشنفکری لغزان و مردد روبروییم که حتی نتوانسته از پس انتخاب سبک تقلیدیش برآید!
فیلم توریستی! این شاید بهترین تعبیر باشد برای چنین فیلمی با آن همه ادعا و این همه ادا و اطوار ریاکارانه. فیلمی که نه از منظر یک مصلح و یا حتی یک شهروند دغدغه مند یا عادی، بلکه از نگاه یک آدم توریست، با بی دردی هرچه تمام تر روایت می شود و معلوم است که نتیجه چنین نگاه و رویکرد و رهیافتی هم می شود کلوزآپ هایی ممتد و طولانی و مستمر و هردمبیل خانم کریمی بی هیچ ربط و نسبتی با فیلم و ادعاهای اجتماعی اش.
«سوت پایان» آخرین اثر سینمایی نیکی کریمی، بازیگر مشهور و معروف سینمای ایران، پس از فیلمهای «یک شب» و «چند روز بعد» است که میتوان او را با آثار متنوع سینمایی و سایر فعالیت های هنریاش که حوزه های مختلفی را به شکلی متنوع در بر می گیرد، به یاد آورد؛ از بازی در فیلم های هنری و مهم گرفته تا فیلم های سطحی و نسبتا مبتذل و از ترجمه شعرهای هایکو گرفته تا کارگردانی سینما.
اما در حوزه نویسندگی و کارگردانی فیلم های بلند سینمایی که تا کنون از نیکی کریمی دیده ایم، چندان افق امیدوار کننده ای از این بخش از فعالیت های هنری وی به ذهن متبادر نمیکند، چه در فیلم «یک شب» و چه در فیلم «چند روز بعد» ما با آثاری روبه رو هستیم که از فضای عمومی سینمای ایران به دور هستند و سینمای به اصطلاح هنری و تا حدی هم شبه روشنفکری را تداعی میکنند. با ذکر این نکته که در هر دو اثر ساختار بصری و کیفیت روایی ابدا قابل دفاع نیست و از انسجام لازم برخوردار نمیباشد. حال اینکه چنین سابقه و عقبه ای چه ربطی دارد به فوتبال آنهم از منظر یک زن بازیگر و کارگردان با ویژگی های نیکی کریمی، سوالی است که فدراسیون فوتبال باید جوابگو باشد!
در آن دو فیلم- یک شب و چند روز بعد- با موقعیت خاص زنانه ای روبه رو هستیم که بیشتر به پردازش تصویری گنگ و الکنی از تراوشات ذهنی کارگردان میپردازد. در آن دو فیلم تا آنجا که ممکن بوده از قصه گویی و روایت داستانی دوری شده تا فضای فیلم به تصاویر ذهنی کارگردان و فضا سازی فکری وی نزدیک شود و این دقیقا تبدیل به پاشنه آشیل فیلم های قبلی کریمی شده است.
امتداد همین روند را میتوان در فیلم «سوت پایان» هم دنبال کرد؛ فیلمی درباره شخصیت هایی به نام «سحر و سامان» بعنوان زوج مستندسازی که با قبول پروژه های فیلم سازی و تولید آنها زندگیشان را میگذرانند که پخش یکی از فیلمهای آنها به مشکل برمیخورد و سحر مجبور می شود برای فیلمبرداری یکبار دیگر به دنبال سوژه اشان که یک دختر جوان است، برود که این دفعه با وضعیت تازه ای مواجه می شود.
فیلم در یکی از مضامین اصلی خود به شکلی خاص و شاید بتوان گفت تا حدی مغرضانه به موضوع حکم قصاص میپردازد و آن را از منظری شبه فمنیستی و چالش برانگیز بازتاب میدهد.
فیلم «سوت پایان» حاوی چند ویژگی و چند نکته است و بی تردید حضور پر رنگ شخص فیلمساز و کلوزآپ هایش، یکی از مهمترین آنهاست؛ به نحوی که به نظر می رسد پیش و بیش از آنکه اثری در خدمت مضمون و موضوع به ظاهر اصلیاش باشد، کاری است در خدمت و مانور تبلیغاتی کارگردان و بازیگر فیلم یعنی نیکی کریمی.
از سوی دیگر مضمون و محتوای جهت دار فمینیستی که رویکردی مشتبه و مشکوک را در مقابل احکام دین مبین اسلام و در اینجا به طور خاص، حکم قصاص دنبال میکند و چهره مبهمی که از افراد متدین به نمایش میگذارد بعنوان یکی از عناصر اصلی در محتوای فکری سازنده نمایان می شود و نماد و نمود آن را در طول فیلم و به اشکال مختلف شاهد هستیم.
همانطور که گفتیم این اشاره مختصر و فشرده صرفا از جهت تحلیل عنصر و سابقه فیلمسازی کریمی و از دریچه انتخابش توسط فدراسیون برای این پروژه بود.
اما نکته دوم این بود که چرا «فوتبال»؟ چرا «فدراسیون»؟ و چرا «نیکی کریمی»؟
پاسخ همه این سوالات در عین ابهام و تردید و شک برانگیز بودن، البته قابل حدس زدن است!
تردید و ابهام از این جهت که هیچ چیزش به هیچ چیزش نمی خورد. دادن یک پروژه «ملی» و «ورزشی» به یک «زن» شبه کارگردان «ضعیف» و کارنابلد و البته اضافه شدن بودجه «بیت المال» به این ول خرجی های بی جا!
به اندازه کافی سوال برانگیز و عجیب نیست؟!
آقایان فدراسیون فوتبال و مسئولان ذی ربط پاسخی برای این همه سوال و ایرادهای جدی و اشکالات اساسی دارند؟
حرف های نیکی کریمی و مسئولان فدراسیون اما در جای خود سوال برانگیزتر و ابهام زاترند.
بدون شرح می آوریمشان و قضاوت را به خودتان وا می گذاریم:
*باید بگویم این فیلم با سرمایه شخصی و تحت نظارت و حمایت فدراسیون فوتبال ساخته می شود. ما سعی کرده ایم که برای منتشر کردن فیلم برنامه خوبی داشته باشیم و طوری منتشر شویم که از برنامه ای که داریم جلوتر باشیم. فیلم من درباره حاشیه ها نیست و می خواهد زیبایی های فوتبال را به نمایش بگذارد.
*ملامحمد، رئیس کمیته فرهنگی: این فیلم «نقطه عطفی در تلفیق هنر و ورزش» است ( فیلمی که هنوز ساخته و دیده نشده!) و فکر می کنم می تواند موفق باشد(!) در این زمینه طرح های زیادی به فدراسیون فوتبال می رسد اما زمانی که بحث فیلم نامه نیکی کریمی پیش آمد با توجه به همه جوانب و پیشینه این بازیگر و «کارگردان موفق»(؟!) فدراسیون موافقت کرد تا این فیلم را نیکی کریمی بسازد. ما سعی می کنیم مجموعه «فاخر»ی(؟!) را ارائه کنیم.
امیدواریم فضای تازه در فوتبال ایران بوجود بیاید و فیلمی متفاوت عرضه شود. این فیلم زیبایی ها فوتبال را عرضه می کند و دوست داریم تا قشر نخبه فوتبال کشور در این فیلم حضوری پررنگ داشته باشند.
*تمرکز ما روی بازیکنان و مربیان زحمتکش فوتبال ایران است و باید باز هم تاکید کنم که فیلم من درباره حاشیه ها نیست و می خواهیم علم فوتبال را به تصویر بکشیم. می خواهیم تصاویری از فوتبال را به تصویر بکشیم که کسی نمی داند و خبر ندارد. مثلا بازیکنانی هستند که کتاب های جبران خلیل جبران را می خوانند و یا بازیکنانی هستند که از سینمایی ها هم آرشیو فیلم های کامل تری دارند و یا اطلاعاتشان دراین حوزه فوق العاده است.
همانطور که گفتم فوتبال را از نگاهی دیگر بررسی می کنیم که البته نگاه من است. نگاه من را ببینید و دوست دارم در سایت و ایمیل روزی روزگاری فوتبال درباره فیلم نظر بدهید. همه رسانه ها و مردم می توانند درباره فیلم مستند من نظر بدهند و ما هم نظرات و پیشنهادات و انتقادات را گوش خواهیم کرد.
*فدراسیون فوتبال راه ورود ما به ورزشگاه ها را تسهیل کرده تا برای فیلمبرداری مشکلی نداشته باشیم.
*ما در آیتم های فیلم از ستاره ها و چهره های منهای فوتبالی هم استفاده خواهیم کرد. به هر جهت فوتبال بالا و پایین دارد و این غم و شادی فوتبال است که برای همه جذاب است. مطمئنم نگاه متفاوتی نسبت به این فیلم پیدا خواهید کرد.
خوب زدي به خال و رسوا شون کردي!
به اندازه کافي سوال برانگيز و عجيب نيست؟!"
خيلي عالي بود!
ممنون!
منم اون فيلمو ديدم و همين نکته به ذهنم رسيد.
اين رو کلي گفتم. اصلا شايدم حرفاي شما درست باشه و اين فيلم دچار مشکلاتي باشه اما هر نقدي، مکان و زمان و فرد خاص خودشو مي طلبه. به موقعش وقت نقد کردنش ميرسه.
پس کي بايد نقد کنه و چه جوري؟
""ترديد و ابهام از اين جهت که هيچ چيزش به هيچ چيزش نمي خورد. دادن يک پروژه «ملي» و «ورزشي» به يک «زن» شبه کارگردان «ضعيف» و کارنابلد و البته اضافه شدن بودجه «بيت المال» به اين ول خرجي هاي بي جا!
به اندازه کافي سوال برانگيز و عجيب نيست؟!""
ظاهرا شما فرق لحن مبتديانه و روان و صريح رو نمي دونيد و از نقد فيلم هم چندان سر در نمياريد.
اتفاقا برخلاف نظر شما، خيلي مهمه که يک نفد کاربلد يک حوزه باشه يا نه و کاري که بهش سفارش دادن در حيطه تخصصش باشه يا نه.
اباحه گري امثال شماست که باعث شده در فضاي بلبشو و ولنگ و باز جامعه سينمايي ما، هر کسي خودش رو در هر زمينه اي متخصص بدونه. و مثلا فردي مثل نيکي کريمي با سه تا فيلم، هم متخصص حوزه مسائل اجتماعي باشه و هم ورزش فوتبال و هم...!
مي بينيد چه نتايج فجيعي رو هم به دنبال آورده!
جناب پارسا!
فرق است بين نقد صريح و جدي و بي تعارف و حرفهاي بيهوده و خنثي و پاستوريزه.
سينماي ما به نقد و منتقد صريح و جدي و فهيم نياز داره که زبر بليط هيچ کس هم نباشه و نخواد نقش مامان بزرگ و خاله خانباجي ها رو هم بازي کنه.
اين متن به نقد صريح و جدي تا حدودي نزديکه و دست نويسنده ش هم درد نکنه!
بازيگر فيلمفارسي هاي امروزين که کلوزآپش باعث رونق فروشه!
واقعا جاي تأسف داره!