به گزارش خبرنگار فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»، شب گذشته شب شعری با عنوان «ضیافت شعر و اشک و عطش» با حظور شاعران و مداحان کشورمان در دانشگاه امام صادق (ع) برگزار شد. در این مراسم میلاد عرفانپور، شاعر جوان و خوش قریحۀ کشورمان به شعر خوانی پرداخت که متن اشعار وی به شرح ذیل است:
چنان اسفند می سوزد به صحرا ریگ ها فردا
چه خواهد شد مگر در سرزمین کربلا فردا
تمام دشت را زینب به خون آغشته می بیند
مگر باران خون می بارد از عرش خدا فردا
برادر! دل گواهی می دهد امشب شب قدر است
اگر امشب شب قدر است، قرآن ها چرا فردا...
همه در جامه احرام دست از خویشتن شستند
شگفتا عید قربان است گویا در منا فردا
ببین شش ماه ات بی تاب در گهواره می گرید
علی از تشنگی جان می دهد امروز یا فردا
ببوسم کاش دست و پای اکبر را و قاسم را
همانانی که می افتند زیر دست و پا فردا
برادر! وقت جان افشانی عباس نزدیک است
قیامت می شود وقتی بگوید یا اخا فردا
برادر! خوب می خواهم ببینم روی ماهت را
هراسانم که نشناسم تورا بر نیزه ها فردا
به مادر گفته بودم تا قیامت با تو می مانم
تمام هستی من، می روی بی من کجا فردا؟
ابریم که ارث پدریمان اشک است
زرق شب و ورد سحریمان اشک است
هر کس به زبان خود سخن میگوید
ما نیز زبان مادریمان اشک است
افتاده به تربت تو درمانش کن
آهی بکش و آینه بندانش کن
دل را به مصیبتی کشاندم اینجا
ای کرب و بلا، خودت مسلمانش کن
این شعله مبارک است افروختنش
این داغ غنیمت است اندوختنش
سرگرمی ما چیست به جز یاد حسین؟
سرگرمی شمع چیست جز سوختنش؟
تا برسر ما سایۀ مولاست بیا
تا در دل ما روضۀ زهراست بیا
حالا که قرار است بیایی ای مرگ
تا نام حسین بر لب ماست بیا
ای زخم تو پربارترین حاصل ما
ای پیشکش تو جان ناقابل ما
عادت به کسی جز تو نداریم ای کاش
داغ تو عیادتی کند از دل ما
ما را دم مرگ آبرو باشد کاش
با دوست مجال گفت و گو باشد کاش
عمری به هوای دل خود زیسته ایم
جان دادن ما برای او باشد کاش