
نگاهی به تغییرات کابینه دهم
عزل های انتخاباتی
چند ماه مانده به پایان دولت عزل ها همچنان ادامه دارد، جدیدترین مرحله این تغییرات عزل دستجردی بود، مراحلی که گویا تصمیم بر پایانش وجود ندارد و تا ماه های نزدیک به انتخابات ادامه خواهد داشت. برای تحلیل این عزل های ادامه دار به تحلیل چند اقدام دولت در تغییر وزرا می پردازیم تا رویکرد قوه مجرییه در اینگونه اقدامات مشخص شود.

به گزارش «خبرگزاری دانشجو» به نقل از دید بان، چند ماه مانده به پایان دولت عزل ها همچنان ادامه دارد، جدیدترین مرحله این تغییرات عزل دستجردی بود، مراحلی که گویا تصمیم بر پایانش وجود ندارد و تا ماه های نزدیک به انتخابات ادامه خواهد داشت. برای تحلیل این عزل های ادامه دار به تحلیل چند اقدام دولت در تغییر وزرا می پردازیم تا رویکرد قوه مجرییه در اینگونه اقدامات مشخص شود.
1- عزل وزیر بهداشت
این برکناری در فضای سیاسی و رسانه ای کشور، تحلیل های مختلفی را به دنبال دارد؛ برخی آن را ناشی از اختلاف دیدگاه رئیس جمهور با وزیر بهداشت بر سر مسئله ارز تخصیصیافته به دارو دانستند؛ برخی آن را ناشی از اصرار خانم دستجردی بر ابقای دکتر باقر لاریجانی در سمت ریاست دانشگاه علوم پزشکی تهران و عضویت در شورای سیاستگذاری وزارت بهداشت دانستند و برخی نیز آن را نوعی برنامهریزی دولت برای انتخابات دانستند.نکته قابل توجه در عزل وزیر بهداشت آن است که مدتی قبل از این اتفاق و در حالی که زمزمه هایی در خصوص این تصممیم دولت در رسانه ها مطرح می شد، معاون اول رئیس جمهور اعلام کرد که تا احمدی نژاد هست دستجردی هست؛ این در حالی بود که حدود یک هفته بعد از این ادعا دستجردی در حال بقای احمدی نژاد عزل شد، شاید همین اتفاق سبب شده که تکذیبیه های اخیر دولت در خصوص عدم تصمیم به تغییر در تصدی وزارت کشور و معاونت اول رئیس جمهور، مورد اعتماد مردم و رسانه ها قرار نگیرد.
بحثی که در این رابطه وجود دارد این است که عزل و نصب وزرا، حق رئیس جمهور و از اصول مصرّح در قانون اساسی است که در اصل 133 بیان شده است، اما مسئله مهم بحث علت برکناری است؛ اینکه رئیس جمهور، وزیر بهداشت را هفت ماه قبل از پایان دولت به چه دلیل و با چه منطقی برکنار کرده است، سؤال اصلی این نوشتار است. نگاه و رویکرد ما به پاسخ این سؤال نیز، فقط جنبه سیاسی این اقدام است و به بحثهای مدیریتی این برکناری و بقیه برکناریها نمیپردازیم.
برکناری وزیر بهداشت و رابطه با اخوان لاریجانی
بحث برکناری وزیر بهداشت از حدود یک ماه قبل در رسانه های مختلف مطرح شد و بسیاری از تحلیلگران سعی نمودند، اختلافات و مشکلات وی با رئیس جمهور را مطرح کنند و به تحلیل آن بپردازند. یکی از این اختلافات مهم، بحث بر سر ابقاء یا برکناری دکتر باقر لاریجانی از ریاست دانشگاه علوم پزشکی تهران و عضویت در شورای سیاستگذاری وزارت بهداشت بود. در این باره خانم دستجردی اصرار بر نگهداشتن دکتر لاریجانی در سمتهای یادشده و رئیس جمهور اصرار بر برکناری لاریجانی از سمتهای نامبرده داشت. در نهایت این اختلافات و برخی مسائل دیگر -مثل اختلاف وزیر با رئیس جمهور بر سر مسئله ارز- باعث برکناری خانم دستجردی از وزارت بهداشت شد.
اصرار رئیس جمهور در برکناری لاریجانی، ناشی از اختلاف دیدگاه و سلیقه این دو فرد است و از همان ابتدای معرفی خانم دستجردی برای وزارت بهداشت، همگان اطلاع داشتند که ایشان، رابطه بسیار خوبی با اخوان لاریجانی دارد؛ رئیس جمهور نیز با اطلاع از سیلقه متفاوت خانم دستجردی، ایشان را به مجلس معرفی کرد و حتی در دوران وزارت نیز به شدت از ایشان دفاع کرد و نمره 20 و لقب «تنها مرد کابینه» را به ایشان داد، اما به نظر میرسد این اختلاف سیاسی در نهایت باعث برکناری خانم دستجردی شد؛ اختلافی که میتوان آن را نوعی «کینه انتخاباتی» نامید.
بر این اساس، هر کس که در انتخابات از کاندیدای مورد نظر دولت حمایت نکرده است، نباید در دولت حضور داشته باشد و حتی سمتی در حد معاون وزیر نیز نباید داشته باشد. در این رویکرد به توانایی، تخصص، تعهد و کارآمدی فرد توجه نمیشود، بلکه فقط به جناح بندی سیاسی و سابقه حزبی او توجه میشود. شاهد این قضیه نیز در روزنامه ایران، در تاریخ 5/10/91 است، که نویسنده در نقد عملکرد خانم دستجردی اینگونه مینویسد: «گویا دکتر مرضیه وحید دستجردی که پیش از وزارت بهداشت سابقه نمایندگی مردم تهران در دورههای چهارم و پنجم مجلس شورای اسلامی و رئیس کمیته زنان ستاد مرکزی انتخاباتی علی لاریجانی در سال 84 را در کارنامه داشته است، موضوعات دیگری را با پیش کشیدن این مباحث دنبال میکند».[1] این رویه در بسیاری از عزل و نصبهای دولت کنونی و دولتهای قبل دیده میشود. البته رویه های مثبتی نیز از سوی این دولت و دولتهای قبل اتخاذ شده است که به بررسی برخی از آنها میپردازیم.
2- برکناری متکی به علت سابقه همکاری انتخاباتی با لاریجانی
انتخاب منوچهر متکی به وزارت خارجه در دولت نهم با واکنشهای متعددی روبرو شد. برخی از حامیان دولت به خاطر حمایت متکی از لاریجانی در انتخابات نهم ریاست جمهوری، به شدت از انتخاب متکی ناراحت بودند و در مواضع مختلف سعی نمودند تا انتفاداتی را به دستگاه دیپلماسی کشور وارد نمایند. ظاهراً همین انتقادها و اشکال هایی که رئیس جمهور و حامیانش به نحوه عملکرد متکی داشتند، باعث برکناری وی از وزارت خارجه به شکلی بسیار خارج از عرف دیپلماتیک و ادب سیاسی شد. روزنامه دولت درباره حمایت علی لاریجانی در جریان برکناری متکی مینویسد: «علی لاریجانی هم خیلی زود به میدان آمد تا از رئیس سابق ستادهای خود حمایت کند. وی در بخشی از سخنانش با اشاره به برکناری متکی اظهار داشت: لازم میدانم از زحمات و خدمات جناب آقای متکی، وزیر محترم پیشین وزارت خارجه تشکر کنم. البته حق این بود چنانچه بحث بر سر جابه جایی وزیر خارجه است با تدبیر و حفظ حرمت تغییر وزیر انجام گیرد، نه در حین سفر جابه جایی صورت گیرد، که به تفسیرهای نامناسب نسبت به شرایط کشور دامن زند.»[2]
این روزنامه در پی انتساب متکی به لاریجانی است و میخواهد برکناری او از وزارت خارجه را بر اساس نزدیکیش با لاریجانی توجیه کند. در مجموع به نظر میرسد در مورد برکناری متکی نیز بیشتر «کینه انتخاباتی» وجود داشته است تا ضعف عملکرد، زیرا بعد از برکناری وی، عملکرد دستگاه دیپلماسی کشور، نه تنها بهبود نیافت، بلکه استقلال خود را از دست داد و در اختیار جریان های سیاسی درون دولت قرار گرفت.
3- حضور متزلزل وزیر ارشاد در دولت دهم تا این لحظه!
سید محمد حسینی، وزیر ارشاد، یکی از حامیان جدی علی لاریجانی در انتخابات ریاست جمهوری در سال 1384 بود. وی در زمان حضور لاریجانی در صدا و سیما، رئیس حوزه ریاست این سازمان بود و در انتخابات ریاست جمهوری سال 84 تلاشهای زیادی برای ریاست جمهوری لاریجانی انجام داد، اما در این کار موفق نبود. او در دولت نهم، به سمتهای مختلف دولتی در وزارت علوم و ریاست دانشگاه پیام نور منصوب شد و در نهایت در دولت دهم به عنوان وزیر ارشاد به مجلس معرفی شد. همکاری و تعامل وی با دولت هر چند در این مدت دارای فراز و نشیبهای زیادی بوده است و خبرهای زیادی از برکناری او از وزارت ارشاد به گوش میرسد، اما تا زمان نگارش این مطلب، حسینی هنوز وزیر ارشاد است و اختلاف دیدگاه سیاسی وی با احمدی نژاد باعث برکناری نشده است، اما همچنان سخن از عزل وی به میان می آید.
4- نفهمیدن پیام دوم خرداد، عبرت تاریخی
با روی کار آمدن دولت خاتمی در سال 1376 بسیاری از مسئولین از سمت هایشان برکنار شدند. این برکناری ها نیز بیشتر جنبه سیاسی و انتخاباتی داشت و میتوان آنها را نوعی «کینه انتخاباتی» نامید، زیرا در این برکناریها بیشتر به رویکرد سیاسی افراد نگاه میشد تا عملکرد و تخصص آنها. این برکناری ها، توسط برخی از دوم خردادی ها تئوریزه شده بود و با عنوان «کسانی که پیام دوم خرداد را نفهمیدند»، مطرح میشد. اسدالله بادامچیان در این باره میگوید: «من همان زمان در نشریه شما نوشتم که 830 نفر را در آن زمان بر کنار کردند. حتی آبدارچی اداره را با شعار خندهداری که میگفتند تو پیام دوم خرداد را نفهمیدهای برکنار کردند.»[3] جریانی دوم خرداد در نهایت با چنین اقداماتی تنها مخالفین خود را زیادتر نمود و نتوانست از این طریق انتخابات های بعدی را به نفع خود رقم بزند.
نتیجه گیری
معیار انتخاب هر مسئولی در سمتهای مختلف، بایستی تنها نگاه به تعهد و تخصص آن فرد باشد. اینکه فردی به خاطر سوابق حزبی، یا انتصاب یک فرد به معاونت خود و یا حمایت از کاندیدا دیگر در انتخابات ریاست جمهوری از کار برکنار شود، نه تنها با معیارهای اسلامی همخوانی ندارد، بلکه تجربه نظام جمهوری اسلامی نیز نشان داده است که اغلب مسئولینی که پس از مسئولین برکنار شده، به آن سمت منصوب میشوند، به لحاظ کارآیی و عملکرد بسیار ضعیفتر عمل میکنند.
[1]. http://www.iran-newspaper.com/1391/10/5/Iran/5259/Page/4/Index.htm#
[2]. http://www.magiran.com/npview.asp?ID=2413418
[3]. http://www.faryadgar.com/vdci3waz.t1aw32bcct.html
لینک کپی شد
گزارش خطا
۰
ارسال نظر
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
ولي مهندس مشايي را به عنوان رئيس جمهور قبول داريم