«اشیا از آنچه در آینه میبینید به شما نزدیکترند»؛ البته همین طوره!

گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»؛ اولین فیلم بلند سینمایی نرگس آبیار روایت یک اتفاق ساده در زندگی یک بانوی خانهدار است که بتدریج برای او تبدیل به یک بحران میشود و از خلال آن، تصویری از زندگی و فضای رفتاری و روحی او در حیات فردیش به همراه روایتی از فضای زندگی زناشویی و ارتباطات همسایگی و نیز زمینههای اجتماعی جامعه امروز سنتی ما دیده میشود.
فیلم، حکایت اتفاق سادهای به اندازه شکسته شدن بشقاب به عاریت گرفته شدن همسایه است که همین موقعیت به ظاهر ساده، برای زن خانه به یک مسئله جدی تبدیل میشود و درام را پیش میبرد.
در همین موقعیت ساده هم هست که مخاطب با آدمها، فضا و زمینههای اجتماعی و قشر فکری این خانواده تا حدودی آشنا میشود.
فیلم، روایت نرم و سادهای دارد و تمام تلاشش را بر پایه یک درام خانوادگی کوچک برای مخاطب عام استوار کرده است، از این رهاورد هم موقعیتی شکل میگیرد برای اجرای ساده و معمولی یک فیلمنامه نه چندان پیچیده.
با این همه باید گفت فیلم «اشیا از آنچه در آینه میبینید به شما نزدیکترند» بیش از آن که به لحاظ بن مایه و فیلمنامه و ساختار و اجرا قابلیتهای یک اثر سینمایی بلند را داشته باشد، یک فیلم کوتاه یا نیمه بلند تلویزیونی میتوانست باشد تا برای مخاطب هم قابلقبولتر بوده و بر مبنای توقع او از این قالب، تعریف و تصویر گردد.
فیلم اصلاً در حد و اندازه یک اثر سینمایی بلند نیست و این چه در مضمون، چه در فیلمنامه و چه در اجرا و قاب بندیها و غیره کاملاً مشهود است و به اصطلاح قبای «فیلم سینمایی» بر تن این مجموعه تصاویر، زار میزند و خیلی بزرگ و نامتناسب است.
با این همه باید گفت: فیلم نرگس آبیار در حد خودش، هم داستان دارد، هم روایت خوب و هم حس تعلیق را تا حدودی ایجاد میکند و مخاطب را با خود همراه میگرداند.
این همراهی البته در همه جای فیلم یکسان نیست، ولی با فراز و فرودهایی، در کلیت اثر جاری و ساری است و تا انتها ادامه مییابد.
مضمون اخلاقی، معنوی فیلم هم به شکلی ساده و گیرا و عام فهم در طول روایت اثر، به تصویر درآمده و به طور کلی ما با یک اثر ساده و جمع و جور، اما تلویزیونی و نه سینمایی روبرویم.
امید آن که نرگس آبیار در فیلمهای بعدیاش تلاش کند به «سینما» و عناصر آن نزدیک شده و فیلمهای بهتر و قابل دفاعتری به مخاطبان خویش تحویل دهد.