گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو» - صادق مفرد، دبیر هسته توانمندسازی حرکتهای جهادی؛
جرعه اول
«جهاد» در لغت به معناى تلاش کردن و به کار گرفتن نیرو و توان خویش براى تحقق بخشیدن یک هدف مىباشد؛ لکن چون از باب «مفاعله» است، معمولاً در مواردى به کار مىرود که نوعى همکارى، تقابل و رقابت در آن وجود دارد، بنابراین در «جهاد» معمولاً طرف دیگرى هم در کار است و دو طرف در برابر هم صفآرایى کرده، هر یک براى دستیابى به هدف خویش و پیروزى بر دیگرى به فعالیت مىپردازد و هر چه در توان دارد به کار مىگیرد.
پس شرط اول جهاد این است که در آن، تلاش و کوشش باشد و شرط دومش این است که در مقابل دشمن صورت گیرد.
امروز دشمن پس از مایوس شدن از حمله و تهدید نظامی، بر روی چند نکته اساسی دست گذاشته است. یکی از بارزترین آنها مسئله اقتصادی و در واقع معیشت مردم است. دشمن به خیال خام خود میخواهد مردم را تحت فشارهای اقتصادی، از انقلاب و آرمانهای والای آن جدا و با به زانو درآوردن کشور از لحاظ اقتصادی و با فلج کردن پایههای اقتصادی کشور، مردم را مایوس کند؛ لذا رهبر معظم انقلاب این تجاوز دشمن را از پیش شناسایی کرده و چندین سال است که با عناوین مختلفی چون «پیشرفت و عدالت»، «همت مضاعف، کار مضاعف»، «جهاد اقتصادی»، «تولید ملی حمایت از کار و سرمایه ایرانی»، «اقتصاد مقاومتی» و از این قبیل، آحاد ملت را هوشیار کرده اند.
جرعه دوم
امروز ما در شرایط اقتصاد مقاومتى قرار داریم. اقتصاد مقاومتی به این معناست که باید هم روند رو به رشد اقتصادى در کشور حفظ شود، هم آسیبپذیرىاش در مقابل ترفندها و حیلههای دشمن کاهش پیدا کند.
یکى از شرایط اقتصاد مقاومتی، استفاده از همه ظرفیت هاى دولتى و مردمى است؛ به قسمی که هم از فکرها و اندیشهها و راهکارهایى که صاحبنظران میدهند، استفاده کنیم، هم از سرمایهها به طور بهینه بهره ببریم.
از الزامات اقتصاد مقاومتى، کاهش وابستگی کشور به نفت است؛ این وابستگى، به قول مقام معظم رهبری میراث شوم صد ساله ماست! و ما اگر بتوانیم از این فرصت بوجود آمده استفاده کنیم و تلاش نماییم که درآمد حاصل از نفت را با فعالیتهاى اقتصادى درآمدزاى دیگرى جایگزین کنیم، بزرگترین و مهمترین حرکت را در باب اقتصاد انجام دادهایم.
در این زمینه میتوان واحدهاى کوچک و متوسط را فعال کرد؛ زیرا امروزه عمده واحدهای بزرگ ما فعالند و سوددهی خوبی هم دارند، اما باید به فکر واحدهای متوسط و کوچک تولیدی بود؛ چرا که مستقیماً با معیشت مردم در ارتباط بوده و به مردمی کردن اقتصاد که از دیگر الزامات اقتصاد مقاومتی است، کمک میکند.
جرعه سوم
همان طور که رهبر انقلاب بارها اشاره کردهاند، اقتصاد اسلامی دو پایه اصلی دارد، یکی «افزایش ثروت ملی» و دیگری «توزیع عادلانه و رفع محرومیت درون جامعه اسلامی».
از طرفی باید کشور اسلامى، کشوری ثروتمند بوده، فقیر نداشته باشد و بتواند با ثروت و قدرت اقتصادى خود، اهداف والاى خویش را پیش ببرد و از طرفی فراموش نشود که هدف اصلی در کشور ما و در نظام جمهورى اسلامى، چیزی نیست جز تامین عدالت.
اینکه کشور ثروتمند شود، تولید ناخالص ملى بالا برود و به خودکفایی برسیم، اما ثروتها در گوشهاى و به نفع عدهای جمع شود و عده کثیرى از مردم همچنان فقیر بمانند، با مکتب ما سازگاری ندارد؛ به عبارتی دیگر افزایش ثروت ملی، مقدمهای است برای تامین عدالت.
و اما بزرگترین گام در راه استقرار عدل، رفع محرومیت از طبقات محروم و تهیدست و کم درآمد است؛ قشری که به فرموده بنیانگذار انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی (ره)، ولی نعمتان مایند که همواره و با تمام وجود، از انقلاب و اسلام دفاع کرده اند و با وجود تمام سختیها و محرومیتهایی که کشیدهاند، بیشترین بار نظام را به دوش کشیدهاند.
جرعه چهارم
مسئله اشتغال و کارآفرینى، مسئله بسیار مهمی است و پرداختن به این موضوع، جهادی است فىسبیلاللَّه؛ حرکت در این راه، نه صرفاً یک اولویت، بلکه ضرورت امروز کشور ماست.
امروز، آبروى اسلام در گرو آن است که ایران اسلامى پس از تحمل این همه دشمنی و کارشکنی، به کشورى آباد تبدیل شود، کار و تلاش در آن فراگیر باشد، زندگى مردم سروسامان، فقر و محرومیت ریشهکن، تولید داخلى با نیازهاى مردم متعادل و کشور به خودکفایى برسد.
امروز جهانیان و بخصوص کشورهای اسلامی به پا خاسته نظارهگرند که آیا جمهوری اسلامی با آن آرمانهای والا، با آن مردم دلیر و انقلابی و با آن عزم راسخ، میتواند روی پای خود ایستاده و زیر بار تحریمها نه تنها قد خم نکند، بلکه شکوفا شود.
عدهای میگویند، پیشرفت در زندگی مادی و معنوی و رونق معیشت مردم، با جهاد سنخیتی ندارد؛ اینان با الفبای جهاد آشنایی ندارند.
بدون جهاد هیچ چیز نصیب انسان نمیشود؛ نه دنیا و نه آخرت. بدون جهاد یک ملت نمیتواند سرش را بالا بگیرد و طعم عزت را بچشد. کشور ما اگر امروز شأن و موقعیتی در جهان پیدا کرده، به برکت مجاهدتهای آحاد ملت در عرصههای مختلف بوده و هست.
جرعه پنجم
حرکتهای جهادی باید توجه خود را به نیازهای اساسی مردم معطوف کنند؛ به عنوان مثال در عرصه کشاورزی و دامپروری ورود کرده و موانع و مشکلات را با راهکارهای علمی، مطالبهگری از مسئولان و بسیج کردن آحاد مردم برطرف نمایند؛ به گونهای که محصولات اصلی کشور در داخل تولید شود.
این ها مواردی دور از انتظار نیست و اصلاً چنین انتظاری از حرکتهای جهادی، خصوصاً دانشجویان می رود؛ مانند روزهایی که کشورمان از نعمت جهاد سازندگی برخوردار بود و جهاد سازندگی توانست در این حوزه، کشور را از واردات مواد لبنى بىنیاز سازد تا جاییکه امروز محصولات لبنی ما به دیگر کشورها صادر می شود.
جرعه ششم
آنچه که امروز متاسفانه شاهدیم این است که هنوز ارتباط سازمانیافته و مشخصی میان صنعت و دانشگاه برقرار نشده است؛ دانشجویان در فضایی کاملاً آکادمیک و به دور از فضای عملی، چندین سال به تحصیل علم میپردازند، در حالی که با مشکلات واقعی صنعت دست و پنجه نرم نمیکنند؛ این در حالی است که ایجاد نظام صحیح میان صنعت و دانشگاه، علاوه بر حل معضل بیکارى و ایجاد اشتغال، باعث صرفهجویى ارزى و استقلال صنعتى کشورمان خواهد شد.
از آن مهمتر اینکه، دانشجو باید با اقشار مختلف جامعه در ارتباط باشد، باید مسائل را از نزدیک لمس کند تا بتواند از پتانسیل دانشگاه برای رفع علمی و عملی مشکلات مردم استفاده کند. در غیر این صورت مطلبی میخواند، مقالهای مینویسد و پروژهای انجام میدهد که بعضاً هیچ ارتباطی با نیازهای واقعی جامعه ندارد.
در این خصوص تشکلهاى دانشجوئى و به طور ویژه گروههای جهادی بیشترین وظیفه را بهعهده دارند؛ هم چنان که یکی از اهداف اصلی تشکلهاى دانشجویى، استکبارستیزی و کمک به پیشرفت کشور است.
حوزه فعالیت حرکتهای جهادی باید آنچنان گسترده، عمیق و علمی شود که بتواند جامعه دانشگاهی کشور را با مناطق محروم کشور پیوند دهد. وقتی قشر دانشگاهی ما به مناطق محروم سرکشی کند، مشکلات را از نزدیک ببیند، طبعاً تفکر پیگیرى اقتصاد عدالتمحور در او زنده می شود.
جرعه هفتم
از مجموع مطالب گفته شده این طور نتیجه میگیریم که با توجه به شرایط کنونی انقلاب، باید به عرصه اقتصادی و بهبود معیشت مردم با تمام قوا ورود کنیم؛ این ورود باید ویژگیهایی داشته باشد که مهمترین آنها جهادگونه، آگاهانه، مردمی، عدالت محور و در تماس نزدیک بودن با اقشار ضعیف جامعه و به عبارتی همراه بودن با عشق و ایمان، بصیرت و همت است.
در اینجا نقش حرکتهای جهادی، بخصوص دانشجویی کاملاً مشخص است. میتوان گفت، مسئله توجه به پیشرفت کشور با نگاه اقتصادى عدالتمحور، ثمره حرکت های جهادی دانشجویی است.
با جهاد و با بصیرت، با حضور
با نشاط و علم و ایمان، عشق و شور
می شود ایران اسلامی ما
کشوری آباد در اوج سرور
من يک جهادي ام، اما کاش ما هم مثل شما شويم؛ يک جهادي با بصيرتي عميق نسبت به هدفش،يعني: "جهاد"