به گزارش خبرنگار علمی «خبرگزاری دانشجو»، خلأ و کاستی و نقصان در جامعه شناسی و علوم اجتماعی موجود در کشورمان امری است که کمتر صاحبنظر و اندیشمندی در این حوزه است که به آن قائل نباشد؛ گرچه در باب میزان و نوع این کاستی و نقصان اختلاف نظرهای گاهاً بسیار متفاوتی هم دیده می شود؛ اما نارضایتی از وضع کنونی این علم امری کاملا مشهود است.
این کاستی به خصوص از وجه مغفول ماندن اندیشه اجتماعی صاحبنظران و اندیشمندان مسلمان در فضای نظریات موجود در این رشته بارزتر است. در این میان شاهد اتفاق مبارکی در دانشگاه مادر کشورمان که اولین ورود علوم اجتماعی مدرن نیز در آن بوده است، هستیم و آن خبر مجوز انتشار گرفتن مجله علمی ــ پژوهشی «نظریه های اجتماعی متفکران مسلمان» از وزارت علوم، تحقیقات و فناوری است که ما را امیدوار به تغییر در فضای این رشته مسئله ساز می سازد.
این مجله به مدیرمسئولی دکتر غلامرضا جمشیدیها، رئیس و عضو هیئت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران و سردبیری دکتر حسین کچویان، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران به صورت فصلنامه، در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران منتشر خواهد شد.
اعضای هیئت تحریریه این مجله عبارتند از دکتر غلامعباس توسلی، دکتر غلامرضا جمشیدیها، دکتر حمید پارسانیا، دکتر سیدسعید زاهد زاهدانی، دکترتقی آزاد ارمکی، دکتر علی اکبر علیخانی، دکتر محمد زاهدی اصل و دکتر محمود تقی زاده داوری اصل.
در این میزگرد با دو تن از اعضای هیئت تحریریه مجله به گفت و گو نشستیم .
«خبرگزاری دانشجو»- ابتدا از شما تشکر می کنم با وجود تمام مشغله های خود دعوت ما را پذیرفتید. بحث ما راجع به مجلة شما یعنی «متفکران مسلمان» می باشد.
لطفاً در مورد محورهایی که این مجله به آن ها می پردازد و بخش های مختلف آن را از نظر ماهیت، توضیحاتی بفرمایید.
دکتر جمشیدیها: فکر می کنم پرداختن به محتوای مجله کمی زود است، چون همانطور که می دانید از جهت تأسیس، این مجله بعد از انقلاب اولین مجله است که در ایران با این سبک و سیاق منتشر می شود.
هنوز تنها یک نسخة آن چاپ شده و لذا پرداختن به بخش های مجله کمی زود به نظر می رسد. شاید بخش اصلی آن همان عنوان مجله است یعنی درواقع می خواهیم نظریه های اجتماعی متفکران مسلمان را نشان بدهیم و خودِ نظریه های اجتماعی متفکران مسلمان دارای ابعاد مختلفی است.
در یک تقسیم بندی یک سری از متفکران به حوزه های مختلف گذشتة تاریخ ما از فلسفة اجتماعی گرفته تا تاریخ نگاری و تاریخ اجتماعی و سفرنامه نویسی مرتبط می شوند و بخشی دیگر مربوط به جهان فعلی ماست، یعنی متفکرانی در جهانی که ما زندگی می کنیم بودند و در عصر خودشان به یک سری سؤالات با مبانی اسلامی و بطور اختصاصی در حوزة نظریه های اجتماعی جواب دادند.
بنابراین علی رغم اینکه نمی توان در مورد محتوای مجله بطور دقیق صحبت نمود اما دورنمای آن مشخص است.
«خبرگزاری دانشجو»-جرقه ابتدایی کار چه زمانی زده شد؟
دکتر جمشیدیها: بنده مسئول دانشکده علوم اجتماعی بودم و هستم. ما یک مجله ای به نام «نامة علوم اجتماعی» داشتیم و وزارتخانه این اجازه را به ما داده بود که 6 مجله می تواند از آن درآید.
چند مجله ای را که گروه ها در آن حوزه آمادگی داشتند دادند و به ذهنم رسید که یک مجله هم در این زمینه باشد، پیشنهاد دادم و پذیرفته شد. جرقة ابتدایی آن تقریباً یکی دو سال پیش بوده است.
من احساس می کنم در زمینة بحث گفتمان تولید علم هم اولین کار است و هم می تواند بسیار مفید و مؤثر باشد.
در بعضی مجلات مطرح می شود که روش یا نظریه ها اهمیت دارد، اما عنوان مجلة ما اصلاً نظریه ها می باشد و موضوعات مختلفی را دربرمی گیرد. به عنوان مثال استعمال، ازخودبیگانگی، طرح های متفکران اسلامی در اجتماع و ... .
«خبرگزاری دانشجو»-اهمیت و ضرورت پرداختن به این موضوع و اصلی ترین دغدغه چه بود؟ آیا بحث تولید علم بومی است که حضرت آقا تأکید کردند یا این نیاز از قبل حس می شد؟
دکتر جمشیدیها : جمع این عوامل بوده و نه جدا از یکدیگر. بنده 10-20 سال است که تفکر اجتماعی در اسلام را تدریس می کنم و این مسئله به لطف خدا به ذهنم رسیده است. در شرایط زمانی ما هم بحث های زیادی در مورد تولید علم بومی می شود، اما راهی که من پیدا کردم راه عملیاتی است و نه فقط حرف زدن در مورد آن.
بنابراین در پی همة این حرف ها باید یک کاری انجام می شد. من بیشتر به کار کم اما عملیاتی معتقدم و نه کار شعاری. چون تا یک کاری انجام نشود ما نمی توانیم نقاط ضعف آن را متوجه شویم و با اصلاح آن قدمی دیگر به سمت جلو برداریم.
علاوه بر تولید علم بومی، دغدغة دیگر این بوده که ما متفکران خودمان را از این غربت دربیاوریم، چون در این مملکت بودجه صرف می شود اما بیشتر حرف های غربی ها را می گوییم و نه متفکران خودمان! ما در دانشکده، گروه علوم اجتماعی اسلامی را تأسیس کردیم و الان دانشجوی ارشد داریم.
«خبرگزاری دانشجو»- آیا واحدهای درسی آنها بطور محسوسی با سایر گرایش های علوم اجتماعی متفاوت هست یا خیر؟
دکتر جمشیدیها: بله، در جامعه شناسی این رشته، نظریه ها نقد و بررسی می شود. البته ممکن است یکی دو درس از جامعه شناسی عاریه گرفته باشیم به این دلیل که دانشجوی ما آن ها را هم بداند. ما نمی خواهیم دانشجو را از زمانه فراری بدهیم، بلکه می خواهیم علاوه بر حضور در میدان رزم، آگاهی های خودمان را نیز داشته باشد.
«خبرگزاری دانشجو»- اهدافی که ترسیم نمودید ودورنمایی که از این مجله دارید، چیست؟
دکتر جمشیدیها : مجله نیاز به مقاله دارد و مقاله هم نیازمند کُنش گر است، یعنی یک تعدادی از افراد واقعاً در این حوزه شاغل باشند و چنین چیزی امکان ندارد مگر اینکه رشتة آن تأسیس گردد.
ما یک گروهی تحت عنوان گروه اجتماعی اسلامی داریم و در داخل آن در دو رشته دانشجو گرفتیم: «فلسفه علوم اجتماعی» و «دانش اجتماعی مسلمین». این رشته ها قبلاً در دانشگاه باقرالعلوم قم بود، ما برنامة آن ها را گرفتیم، امسال اجرا کردیم و برای سال بعد هم بازنگری انجام دادیم.
انشاءالله سال آینده که دور اول دانشجویان ما در رشتة دانش اجتماعی مسلمین فارغ التحصیل شوند از آن ها در همین زمینه ها استفاده خواهیم نمود.
اهداف بلندمدت درواقع احیای تفکر دینی بوده است و همانطور که در حوزه های مختلف امکان پاسخگویی و ابداع وجود دارد، در حوزة علوم انسانی هم هست.
البته بنده معتقدم که بین اندیشه و نظام سیاسی پیوند تنگاتنگی وجود دارد و چون دولت اسلامی شکل گرفته بنابراین باید علوم اجتماعی خاص خود را نیز تولید نماید تا بتواند به ادارة جامعه بپردازد و نمی شود رأس هرم سیاسی (جامعه) نظری باشد ولی بدنه ضد خودش را تقویت کند.
اهداف کوتاه مدت مانند خودباوری هم مسائل جزئی است که در گذر زمان نتایج آن حاصل خواهد آمد.
وقتی ما بدانیم سؤالات اصلی چه بوده و متفکران اسلامی چه پاسخ هایی داشتند، دانشجویان همان افراد جامعه می شوند که این فرهنگ و قدرت تمدن سازی را دارند و بنابراین ایجاد «تمدن نوین اسلامی» چندان بی ربط نیست اما همة این ها در پناه دولت شکل می گیرد و نه در فضا.
«خبرگزاری دانشجو»- ایجاد این رشته ها چقدر با حمایت دیگران صورت گرفت؟
دکتر جمشیدیها: کسی به ما کمک نکرد، یعنی حتی برای تجهیز ساختمان هم کمکی دریافت نکردیم و مانند مدارس پدر بچه ها پول دادند. همة آن هایی که مدعی هستند کمک نکردند.
مهم نیست چون خدا به ما کمک کرد. البته متوجه شدیم که دیگر ما نباید به کسی بگوییم و همیشه باید نگاه مان تنها به سوی خدا باشد و دیگر هیچ و نیتمان را هم بایستی برای خودش پاک کنیم.
قرار بود یک رشتة دیگر هم مانند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت تعریف کنیم و سرفصل آن را بنویسیم، که اگر حمایت و هزینه بود ما در مباحث علوم اسلامی ایرانی پیشرفت که حضرت آقا می فرماید، به عنوان مثال رشتة سبک زندگی را تعریف می کردیم .
و چون هنوز کسی به ما پولی نداده است ما هم نتوانستیم به کسی قول بدهیم و درواقع کار روی زمین مانده است، ولی این امکان توسعه دارد و ما اصلاً آن را تأسیس کردیم که جامعة اسلامی حرف خودش را بزند.
به قول دکتر شریعتی ما همیشه در حاشیه بودیم و یا در پاورقی های کتاب ها اسم ما را می نویسند، اما ما می خواهیم به متن کتاب ها بیاییم.
«خبرگزاری دانشجو»-آیا الان دانشکده های علوم اجتماعی دانشگاه های دیگر حداقل در سطح تهران، مانند علامه طباطبائی، شهید بهشتی، از این قضیه اطلاع دارند؟
دکتر جمشیدیها: نمی دانم، شاید مطلع نباشند، البته ما هم کم و زیاد اطلاع رسانی کرده ایم. بالاخره انجام این کار هم نیاز به یک جسارت روحی دارد و هم اینکه احتیاج به یک پشتیبانی دانشگاهی دارد. امیدوارم که تولیدات ما زودتر وارد بازار بشود و درواقع خودشان بازنمای کار ما باشند.
«خبرگزاری دانشجو»- پتانسیل پرداخت در این حوزه را چقدر می دانید؟
دکتر جمشیدیها : خیلی زیاد است، به نظر من برای نظریه پردازی به 3 مطلب احتیاج است؛ یکی موضوع و سؤالات زمانه است، دیگری مقدمات فلسفی می باشد، و مورد آخر تاریخ است که باید بدانیم.
و اگر نظریه پردازی در جامعة ما صورت نمی گیرد به این دلیل است که این دو مورد یعنی فلسفه و تاریخ غریب است، درحالیکه تاریخ درواقع آزمایشگاه حیات انسانی می باشد و همة کنش های ما در آن ذخیره است.
در قرآن هم خداوند برای هر قسمتی یک مثال تاریخی می فرماید، قوم های عاد و ثمود و ... همه مثال های تاریخی هستند. فلسفه هم به این جهت که امکان ذهن قوی نظریه پردازی را به انسان بدهد.
ذهنی که مبانی فلسفه را نداند یک ذهن ساده ای است که نمی تواند واقعیت های اجتماعی را با مبانی که به دست آورده بیامیزد و از آن چیز جدیدی تولید نماید.
بنابراین نظریه پردازی در حوزة علوم انسانی بسیار اهمیت دارد، البته در حوزه های دیگر هم لازم است اما در سطح عالی آن ها و نه در سطوح پایین این علوم. اما ما باید یک ذهن خلاق داشته باشیم.
شما شهید مطهری را در نظر بگیرید، ایشان چون مبانی فلسفی قوی داشته ماندگار شده است و کسانی هم که پایشان لغزیده به دلیل نداشتن مبانی فلسفی قوی بوده است.
من هفتة گذشته یک کلاس برای دانشجویان دکتری داشتم، آنجا یک متنی را آوردند و در آن راجع به حوزة تمدن اسلامی نوشته شده بود که قرن دهم زمان تمدن اسلامی در شهر بغداد یک سیستم بانکی پیشرفته وجود داشته که ادارة آن بغداد و شهرهای دیگر شعب آن بوده است، بطوریکه شما می توانستید در بغداد چک بکشید و بروید مراکش آن را دریافت کنید.
خب چه اتفاقی افتاد که این سیستم تخریب شده است؟ درحالیکه اگر شما تاریخ تحولات را بخوانید گفته می شود همه چیز از غرب آمده، ما می خواهیم بگوییم اینکه همه چیز از غرب آمده حرف های غلط و نادرستی است.
«خبرگزاری دانشجو»- منبع این سخن از کجا بود؟
دکتر جمشیدیها : کتاب Arabic History صفحة 98. از اینگونه مستندات زیاد وجود دارد. من به همة دانشجویان می گویم این موبایلی که شما در اینجا از آن استفاده می کنید خالق صفر آن هندی ها هستند، اما 1 و 2 و 3 متعلق به تمدن اسلامی است.
چون سیستم عددی (Numbering) اروپاییها X و Y و ... می باشد و با آن سیستم اصلاً نمی توان دیجیتال کار کرد و امکان پیشرفت وجود نداشته. اما این سیستم، یک سیستم عربی است. ما یک دیکشنری داریم که در آن نوشته شده Arabic Number.
«خبرگزاری دانشجو»- با توجه به حیطة موضوعی که فصلنامه دارد و بحث ما، نحوة تعامل با اندیشمندان مسلمان دیگر کشورها چگونه است؟ آیا تلاشی صورت گرفته که در این زمینه تعامل صورت بگیرد؟
دکتر جمشیدیها : خیر، ما تازه در ابتدای راه قرار داریم و چنین تعاملی صورت نگرفته است، چون ما امکانات نداریم. همانطور که گفتم ما برای تجهیز اتاق از افراد بیرون محیط کمک گرفتیم.
«خبرگزاری دانشجو»- شما فرمودید تعاملی با دیگر کشورها وجود ندارد، اما آیا در آینده چنین چیزی در نظر گرفته شده؟
دکتر جمشیدیها : بله، اما احتیاج به مقاله دارد و یک سری افراد باید در این حوزه کار بکنند. چون به عنوان درس مطرح نیست کسی در این زمینه کار نمی کند، اما ما رشته تأسیس کردیم که افراد به لحاظ ذهنی درگیر شوند.
«خبرگزاری دانشجو»- نسبت این حوزه با رشته های دیگر علوم اجتماعی مانند جامعه شناسی و انسان شناسی چیست ؟
دکتر جمشیدیها : نسبت آن چندان زیاد نیست، چون ما در اینجا متفکر مسلمان را بیان می کنیم و اگر هم به تفکر غرب نگاهی می اندازیم، نگاهی است نقادانه و سنخیت ما این می باشد که آنها ما را طرد نمی کنند.
ما وقتی گروه علوم اجتماعی اسلامی را تأسیس کردیم احتمال می رفت افرادی که در غرب تحصیل کردند اعتراض کنند، اما آنها استقبال کردند.
الان یک تئوری به نام «تئوری سنت مدرنیته» است که ممکن است ما خیلی موافق آن نباشیم و این تئوری اصلاً برای پیشرفت جامعة ما نیست.
غرب با همة پیشرفتش هنوز سنت های قدیمش را از دست نداده است، سنت هایش را بازسازی کرده و درواقع همان سنت های قدیمی خودش را احیا می کند.
من اصلاً به دنیای مدرن معتقد نیستم، صورت دنیا مدرن شده و ذات آن عوض نشده است
ظلم بوده که الان هم هست، تجاوز به ملت ها قبلاً توسط قوم مغول صورت می گرفته و الان هم مغول های کراواتی تجاوز می کنند، یعنی افرادی در قالب آمریکا که زبان آن ها حقوق بشر است و کراوات دارند و بمب اتم استفاده می کنند.
من تئوری مدرنیته را رد می کنم
بنابراین چیزی عوض نشده و من نمی دانم روشنفکران چه تغییری را می بینند. من اصلاً تئوری مدرنیته را رد می کنم و آن را قبول ندارم و معتقدم ما برای پیشرفت به یک دولت خوب و کاردان احتیاج داریم. ما برای اینکه به تمدن برسیم لازم نیست دین خود را کنار بگذاریم، اتفاقاً باید آنها را احیا و اجرا نماییم، همانطور که در گذشته این اتفاق افتاده است.
«خبرگزاری دانشجو»- آیا می توان این علم را به عنوان یک علم جایگزین مطرح نمود یا اینکه باید آن را در حاشیه قرار داد؟
دکتر جمشیدیها : بستگی دارد که ما چقدر کار کنیم یعنی وابسته به تلاش های مدعیان اعتقاد به اسلام است، اگر بتوانند سؤالات را جواب دهند و مدیریت صورت بگیرد خواه ناخواه آن علم عقب می رود اما اگر نتوانند این علم به حاشیه رانده می شود.
یکبار نمی گوییم علامه جعفری این چیز را گفت!
بعلاوه اینکه بقای جامعه برای هویت یابی باید با این علم صورت بگیرد چون جامعة ما دینی است درحالیکه اکثراً محتوای دروس ما غربی می باشد. در دروس ما دائماً تئوری ها و نظریه های دانشمندان غربی مطرح می شود اما یکبار نمی گوییم علامه جعفری این چیز را گفت!
«خبرگزاری دانشجو»- نظر شما در مورد طرح این موضوع (تأسیس این دو رشته، با چه امکاناتی و ...) برای اساتید دانشگاه های دیگر چیست؟ منظورم این است که اگر ما با دانشگاه های دیگر و اعضای هیئت علمی آنها هماهنگ کنیم شما حاضر هستید تا تجربه خودتان را منتقل سازید؟
دکتر جمشیدیها : من فکر می کنم زمانی که دانشجویان ما فارغ التحصیل شوند و تولیدات علمی ما به ثمر بنشیند کافی است. البته کار درستی می باشد اما بنده خیلی درگیر هستم. حالا الان برای این کار کمی زود است اما برای بعد شاید یکی از راه ها همین باشد. البته دانشگاه شاهد دنبال برنامة ما آمده است.
«خبرگزاری دانشجو»- به نظر شما در مجموع استقبال اساتید و دانشجویان علوم اجتماعی چگونه و تا چه اندازه بوده و در آینده چه خواهد شد؟
دکتر جمشیدیها: افراد علمی به دنبال استدلال هستند، البته یک بخش هایی ممکن است سیاسی باشد اما بخش عمده علمی است و اگر ما استدلال علمی توانا بکنیم قاعدتاً جای خود را باز خواهد کرد. در مجموع استقبال آنها بد نبوده است.
«خبرگزاری دانشجو»-دقیقاً کار (مجله و رشته ها) از چه زمانی آغاز شده است؟
دکتر جمشیدیها : در مورد رشته ها؛ سال 92-91 دانشجوی ما سرکلاس نشست.
«خبرگزاری دانشجو»- چه تعداد دانشجو گرفتید؟
دکتر جمشیدیها : در دو رشته دانش اجتماعی مسلمین و فلسفة امور اجتماعی هر کدام حدود 10-11 دانشجو، یعنی حدود 20 نفر که اگر از این تعداد 3- 4 نفر هم وارد دورة دکتری شوند بسیار خوب است. این افراد بینابینی نبودند بلکه ولایی هستند و باعلاقه وارد این رشته شده اند.
«خبرگزاری دانشجو»-زمان نوشتن سرفصل ها کی بوده است؟
دکتر جمشیدیها : به یک سال قبل آن یعنی 90-89 برمی گردد که البته این کار را قم انجام داد و ما فقط از وزارتخانه خواستیم که این کار را انجام دهد.
«خبرگزاری دانشجو»- پس بسیار جوان است و با همة این اوصاف استقبال خوبی انجام شده، یعنی اگر استدلال علمی مطرح شود حتی همان اساتید غربزده ای که از نظر مسائل سیاسی هم موافق نیستند، آن را می پذیرند.
دکتر جمشیدیها : بله به هرحال اساتید ما دارای استدلال های علمی و عقلی هستند و اگر ما بتوانید استدلال توانا داشته باشیم آن را خواهند پذیرفت.
«خبرگزاری دانشجو»- گفته می شود که اساتید هیئت تحریریه یک دست نبودند، این چیدمان مانع پیشبرد کار نشد؟
دکتر جمشیدیها : خیر، اساتید همراه بودند. افرادی بودند که جزء اولین کسانی بودند که این درس را دادند، درست است که من دید سیاسی ایشان را قبول ندارم اما بالاخره معلمان ما بوده اند و ما باید احترامشان را داشته باشیم، چون آن ها که الان نمی خواهند کار سیاسی انجام دهد و بالاخره این ها پیشکسوتان ما بودند. نکتة دیگر اینکه به هرحال وزارتخانه می گوید کسانی باید عضو هیئت تحریریه باشند که استاد یا دانشیار باشند و حتی استادیار را هم قبول نمی کنند. بنابراین حضور این افراد منطقی است.
«خبرگزاری دانشجو»- می خواهم بدانم برای سایر رشته ها در این زمینه چه کاری باید انجام داد؟
دکتر جمشیدیها : این کار یک روزه انجام نشده من 24- 25 سال است که در این حوزه کار می کنم، یعنی اشراق نظری به این حوزه دارم و بالاخره باید این کار انجام می گرفت. در رشته های دیگر هم باید اساتیدی که مدعی هستند را بیابید و از آنها بخواهید.
«خبرگزاری دانشجو»- با توجه به اینکه اتفاقات بزرگ از جاهای کوچک شروع می شود، آیا واقعاً می توان امید داشت که در راستای جهانی کردن اندیشه متفکران ایرانی پیش رفت؟
دکتر جمشیدیها : جهانی سازی متفکران اسلامی به دو عامل دارد؛ یکی کاری است که ما انجام می دهیم و دیگری وسعت قدرتی است که دولت پیدا می کند.
«خبرگزاری دانشجو»- یعنی آن را وابسته به قدرت سیاسی کشور می دانید؟
دکتر جمشیدیها: بله. چرا ما باید حرف های بی ربط غرب را بخوانیم؟ چون او قدرت سیاسی و اقتصادی دارد، واحدهای درسی ما را تشکیل می دهد. 136 واحد روانشناسی و حرف های متناقض و ذهن خراب کن!
«خبرگزاری دانشجو»- شماره اول نشریه منتشر شد و شما دیدید با توجه به اینکه اولین شماره بود استقبال هم خوبی صورت گرفت. از نظر شما آیندة کار چیست؟ آیا این نشریه ادامه پیدا خواهد کرد و دانشجویان را هم در کنار آن دارید؟ بطور کلی دورنمای کار چیست؟
دکتر جمشیدیها: : انشاءالله دورنمای کار خیلی روشن است و به چند چیز بستگی دارد؛ اول از همه باید به خدا توکل کرد و از هرکسی غیر از او باید بُرید، یعنی منتظر کمک دیگران نباشیم. دوم تکیه بر داده هایی است که در اختیار داریم.
کار روشن است و بنابراین هرچه ما تلاش بیشتری بکنیم آیندة ما را می سازد. اگر افسردگی و یأس ما را فرا بگیرد و بگوییم کسی کمک نمی کند قطعاً به نتیجه نخواهیم رسید اما اگر حاضر شویم حتی از منابع شخصی خودمان خرج کنیم انشاءالله به نتیجه می رسیم.
«خبرگزاری دانشجو»- موانعی که در این زمینه وجود دارد، چیست؟
دکتر جمشیدیها: : ما به موانع نمی اندیشیم. مشکل ما این است که چون این مجله وابسته به یک رشتة تحصیلی نیست، ممکن است تولیدات آن خیلی نباشد. این تنها مانع موجود است.
«خبرگزاری دانشجو»- شما به عنوان عضو هیئت تحریریه مجله متفکران مسلمان، پتانسیل پرداخت به این حوزه را تا چه حد می دانید؟
دکتر زاهد: کار روی اندیشه های اجتماعی اسلامی بیشتر از آنچه که الان در جامعه نمود دارد، انجام شده است و وقتی بقیه کار فکری انجام می گیرد تا اجتماعی بشود باید یک سری مراحل را طی کند.
مجله اندیشه متفکرین مسلمان که عمدتاً به همت دکتر جمشیدیها رااندازی شده، تریبون بسیار خوبی برای اجتماعی شدن این فعالیت هایی است که تا به حال انجام گرفته.
هرچند باید آشنایی بیشتری بین کسانی که اهل کار هستند و کار را انجام دادند با رسم و رسومات تدوین مقالات علمی به سبک دانشگاهی صورت بگیرد.
الان عمدتاً مقالة دانشجویان، اساتید دانشگاه و کسانی که در این زمینه کار انجام دادند، به دست ما می رسد، اما به نظر من اگر کسانی که اصطلاحاً کار اورجینال انجام داده اند و روی این متون این حوزه کار کرده اند، در این زمینه فعال بشوند، بسیار خوب خواهد بود.
«خبرگزاری دانشجو»- در مورد نحوة تعامل با اندیشمندان مسلمان کشورهای دیگر و اینکه آیا برنامه ای در این جهت در نظر گرفته شده یا خیر، ذهنیت شما چگونه است؟
دکتر زاهد: اینکه ما گاهی می شنویم ایران امّ القرای اسلام است، گاهی فکر می کنیم شعار می باشد، درحالیکه این شعار نیست، بخصوص بعد از انقلاب اسلامی، با توجه به اینکه نظام سیاسی، اسلامی شده است، طبیعتاً پشتیبانی از دستگاه فرهنگی اسلامی افزایش پیدا کرده و در هیچ یک از کشورهای دنیا چنین شرایطی وجود ندارد.
بنابراین ما اصلاً انتظار نداریم که در کشورهای دیگر (اسلامی یا غیراسلامی) اندیشمندانی با این همه وقت و حوصله و امکانات روی موضوعات اسلامی کار کنند. البته اینگونه نیست که کاری انجام نشده باشد و کار صورت می گیرد.
آمریکا از دهة 70 نه با قصد ساخته شدن علوم انسانی یا علوم اسلامی بلکه بدین علت که مقداری معنویت را به فرهنگ جامعه شان وارد کنند، چون جنگ اول و دوم نشان داده بود که چقدر سببیت در فرهنگ شان شکل گرفته و هفتاد میلیون نفر را خودشان از خودشان کشتند.
بنابراین می خواستند معنویت را وارد نظام اجتماعی شان کنند و یکی از کانال ها و مفرهایی که از آن طریق می توانستند این کار را انجام دهند اندیشه های دینی و اسلامی بود و می بینیم که از دهة 60 و 70 بعضی از اندیشمندان آمریکایی بخصوص راجع به آموزش و پرورش اسلامی کار می کنند و بعد همان ها ادامه می دهند و راجع به اسلامی شدن علوم (Slamization Of Knowledge) بحث و کتاب هایی را تدوین می نمایند و یا یک مجله ای تحت عنوان The American Journal of Islamic Social Sciences تولید می کنند.
ولی واقعیت این است که سطح کار آنها با سطح کاری که الان در ایران انجام می شود، اصلاً قابل مقایسه نیست. بنده یک مقدار با نوع کارهایی که بخصوص در حوزه های ما انجام می گیرد، آشنا هستم و می بینم که خیلی مترقی، پیشرفته و گسترده است و حتی همة آن در دانشگاه های ما هم انعکاس پیدا نکرده.
«خبرگزاری دانشجو»- یعنی ممکن است کارهایی که در کشورهای غربی انجام می شود به عنوان منبع برای خود ما استفاده گردد؟
دکتر زاهد: درواقع آن ها باید به اینجا بیایند و درس یاد بگیرند، یعنی اگر الان هم آنها بخواهند در این زمینه ها کار کنند باید اینجا آن را یاد بگیرند.
مثلاً در مورد مسائل اجرایی؛ انقلاب هایی که الان در کشورهای اسلامی در حال شکل گیری است، ایدة بسیج برای به ثمر رسیدن انقلاب آن ها می تواند راه گشا باشد و فرمول های آن را باید بیایند از اینجا یاد بگیرند و یا ما فرمول ها را به آن ها یاد بدهیم، یعنی علوم اسلامی مانند بقیه علوم نیست که تا به حال ما از آنها یاد می گرفتیم، بلکه در زمینه علوم اسلامی آنها باید از ما یاد بگیرند.