به گزارش خبرنگار «خبرگزاری دانشجو» از کرمان، محمد بلوچ اکبری، همرزم شهید حمید ادیبی شب گذشته در اولین یادواره شهید حمید رضا ادیبی در دانشگاه علوم پزشکی کرمان اظهار داشت: حمیدرضا نیروی جدی بود. منتقل شد به توپخانه. او همیشه پر کار اما کم حرف بود. بچه ها کنجکاو شده بودند که چرا اینقد کم حرفه. می گفت از دچار شدن به بیماری فیبت می ترسم.
حمید از همه بچه های توپخانه باهوشتر بود؛ آموزش سیستم توپخانه را که حداقل شش ماه طول می کشید یک هفته ای مسلط شد. هر کس که سوالی داشت یا به مشکلی برخورد می کرد، سراغ حمید را می گرفت.
انگار حمید هیچ وقت استراحتی نداشت؛ پستش که تمام می شد می رفت کمک بچه ها، بهش می گفتم آخه چرا کارهایی را می کنی که وظیفه تو نیست، می گفت گلوله های توپ خیلی سنگیه، بچه ها تنهایی خسته می شوند.
ماجرای آب دادن حمید به اسرا
یک روز حمید به سرعت دوید داخل سنگر و پارچ آب را آورد و شروع کرد به اسرا آب دادن می گفت یکی از آنها می گفته ماء.
توی سرمای غرب صبح ها که بیدار می شدیم، آب گرم برای حمام آماده بود. نیمه شب ها توی آن سرما بلند می شد یک مسیر طولانی را طی می کرد تا از چشمه برای بچه های توپخانه و تخریب آب بیاره.
همیشه برایم سوال بود چرا حمید اینقدر تأکید دارد که پست اول یا دوم نگهبانی شب را داشته باشد؛ یک شب بعد از پستش دنبالش راه افتادم، دیدم وضو گرفت و نماز شب خواند. از نماز شب هایی که می خواند می شد فهمید که اجرش شهادته.
خاطرنشان می شود؛ شهید حمید ادیبی در سال 1347 متولد شد و در 29 فروردین ماه سال 1367 در منطقه عملیاتی فاو به شهادت رسید که پس از 24 سال در این منطقه تفحص شد و همزمان با سالروز شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) سال گذشته در دانشگاه علومپزشکی کرمان به خاک سپرده شد.
همزمان با مراسم تشییع و تدفین شهدای گمنام در دانشگاه علوم پزشکی کرما،ن یکی از اعضای خانواده شهید،با دیدن خواب مادر شهید، این شهید گمنام دانشگاه علومپزشکی کرمان با نام شهید حمید ادیبی شناسایی میشود.
لازم به ذکر است؛ این مراسم همراه با شعر خوانی صابر خراسانی، شاعر حماسی همراه بود.