به گزارش گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو»، حسین شریعتمداری در سرمقاله امروز روزنامه کیهان نوشت:
هفت سال قبل طی یادداشتی با عنوان «رقص مار» نسبت به بهرهگیری مسئولان محترم نظام از افراد و جریانات بدسابقهای که بارها در آزمون عملی صداقت رفوزه شدهاند، هشدار داده بودیم که مورد توجه قرار نگرفت و البته، پیآمدهای خسارتآفرین و ناگوار آن، گریبان مسئولان بیتوجه را گرفت. در یادداشت یاد شده به داستانی از مثنوی مولوی اشاره داشتیم که امروز هم وصف حال است و عبرتانگیز و درسآموز.
در مثنوی ملای رومی داستان مردی آمده است که در کوهستانی سرد و پوشیده از برف، مار نیمهجانی یافته بود و با این تصور که حیوان از رمق افتاده و دیگر خطری ندارد، آن را در سبدی نهاده و با خود به همراه برد تا در معرکهای به نمایش گذارد و درهم و دیناری به چنگ آورد.
مدتی بعد به بغداد رسید و در میدان شهر بساط معرکه گسترد و مردم را به تماشای رقص مار دعوت کرد. از هنر خویش در اهلی کردن مار وحشی و به فرمان آوردن افعی خطرناک سخنها گفت و در حالی که مردم به تماشای هنرنمایی معرکهگیر، حلقه زده بودند، در سبد را گشود، غافل از آن که مار در هوای داغ و تبدار بغداد، به رمق آمده و جان تازه یافته است. افعی با رهایی از قفس به این سوی و آن سوی میدان خزید و این و آن را به نیش زهرآگین خود گزید... و مارگیر اولین قربانی بود. ملای رومی در پایان این داستان خطاب به مارگیر غفلتزده میگوید؛
اژدها را دار در برف فراق / هین مکش او را به خورشید عراق
در یادداشت کیهان دوشنبه 10 تیرماه جاری با عنوان «خواب تازه اصحاب فتنه» با اشاره به سابقه جنایات سران و عوامل فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88 به رئیس جمهور منتخب دلسوزانه توصیه شده بود برای حفظ جایگاه ریاست جمهوری و پاسداری از رأی مردم که به امانت نزد ایشان است، از بهکارگیری عوامل فتنه در کابینه خود، اجتناب کند. این هشدار دوستانه که با استناد به نمونههای غیرقابل انکاری از خیانت آشکار سران و عوامل فتنه همراه بود همانگونه که انتظار میرفت به مذاق بیرونگرای اصحاب فتنه خوش نیامده و برای آن که ماجرای وطنفروشی آنان در جریان فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88 بازخوانی نشود، به فرافکنی روی آورده و کوشیدند صورت مسئله را تغییر دهند و قضیه را به تلاش اصولگرایان برای مصادره آرای دکتر روحانی نسبت دهند و حال آن که اصولگرایان برخلاف توهمپراکنی اصحاب فتنه و مدعیان اصلاحات، نیازی به مصادره آرای رئیس جمهور منتخب ندارند زیرا گفتمان اصولگرایی چنان با اعتقادات و باورهای عمیق تودههای چند دهمیلیونی مردم عجین است که شکست نامزدهای اصولگرا در انتخابات و هیچ رخداد دیگری نمیتواند کمترین آسیبی به آن برساند.
براساس همین باور و نیز اعتماد به نامزد پیروز بود که نامزدهای اصولگرا با نجابتی که سران و عوامل فتنه 88 از آن محروم بوده و هستند، بلافاصله بعد از اعلام نتیجه انتخابات، پیروزی ایشان را تبریک گفته و به ملاقات رئیس جمهور منتخب رفتند و حتی وزرای دولت کنونی نیز به دیدار آقای روحانی شتافتند و ضمن تبریک به ایشان، گزارشی از حوزه مسئولیت خویش را به رئیس جمهور منتخب ارائه کردند. این نجابت و قانونگرایی در حالی بود که سران و عوامل داخلی فتنه 88 بعد از اعلام نتیجه انتخابات ریاست جمهوری دهم، بیاعتناء به رأی مردم، فاز بعدی پروژه از قبل دیکته شده مثلث آمریکا، اسرائیل و انگلیس را به اجرا گذاشتند و با ادعای تقلب در انتخابات که دستور آن از سوی نظریهپردازان کودتاهای مخملی ابلاغ شده بود، دست به آشوب خیابانی زدند. گفتنی است کیهان با توجه به فرمول از قبل اعلام شده کودتاهای مخملی و نظرات مشترک و فرموله جین شارپ، جرج سوروس، ریچارد رورتی، جانکین... و نیز با رصد نقشه راه دشمنان، تمامی مراحل فتنه 88 را قبل از آن که از سوی سران و عوامل داخلی فتنه به اجرا درآید، پیشبینی کرده و نسبت به آن هشدار داده بود. از جمله و به عنوان نمونه- فقط یک نمونه- میتوان به تیتر اول کیهان روز 20 خرداد 88 یعنی 2 روز قبل از انتخابات اشاره کرد که با حروف درشت آمده بود «این هشدار جدی است. آخرین پرده سناریوی افراطیون، آشوب پس از شکست» کیهان که به عالم غیب دسترسی نداشت، پس چگونه پیشبینی کرده بود که اصحاب فتنه بعد از شکست در انتخابات به آشوبهای خیابانی دست میزنند؟! پاسخ یک جمله بیش نیست و آن، اینکه، سران و عوامل فتنه، از مثلث آمریکا و انگلیس و اسرائیل دستور میگرفتند و مطابق فرمولی که به آنها دیکته شده بود، بایستی بعد از انتخابات با ادعای تقلب که کلیدواژه تمامی کودتاهای مخملی است، دست به آشوب میزدند، و دیدیم و دیدید که زدند. بنابراین، سخن درباره اصولگرا یا اصلاحطلب بودن آقای دکتر روحانی اگرچه نکته قابل پرداخت و درخور توجهی است ولی ماجرای اصلی بسیار فراتر از آن است و پای یک هشدار جدی نسبت به نفوذ ستون پنجم دشمنان بیرونی در کابینه رئیس جمهور منتخب در میان است. مارهای از رمق افتادهای که به قول ملای رومی و به حکم عقل سلیم نباید آنها را به آفتاب داغ بغداد کشید و جان دوباره بخشید!
آیا با توجه به صدها سند غیرقابل انکار که از خیانت اصحاب فتنه حکایت میکند، حضور و نفوذ- هرچند غیرمستقیم- آنها در کابینه آقای دکتر روحانی جفا به اسلام و انقلاب و بیاعتنایی به مردمی نیست که از نخستین روزهای بعد از پیروزی انقلاب با دشمنیها و کینهتوزیهای مثلث آمریکا و انگلیس و اسرائیل روبرو بوده و در این راه خونها داده، خون دلها خورده و سختیهای طاقتفرسا را تحمل کردهاند؟! به کیهان اعتراض -که چه عرض شود- فحش و ناسزا میگویند که چرا حرمت نگه نمیدارد؟! که باید پرسید؛ کسانی که اسلام را پاس نمیدارند، به ساحت مقدس حضرت اباعبداللهالحسین(ع) اهانت میکنند، تصویر مبارک حضرتامام(ره) را پاره و لگدمال میکنند؟ به حمایت از اسرائیل و آمریکا شعار میدهند، با گروههای تروریستی علیه مردم وطن خویش ائتلاف میکنند، از پادشاه وهابی عربستان سعودی برای مقابله با جمهوری اسلامی کمک مالی میگیرند و... چه حرمتی دارند؟! از کی تا به حال، حرمت اصحاب فتنه بر حرمت امام حسین(ع) و امام راحل و انقلاب خونبار اسلامی پیشی گرفته است؟! آنان حتی حاضر به محکوم کردن خشک و خالی جنایات یاد شده هم نیستند.
سخن این است و یک کلام هم بیش نیست که حضور اصحاب فتنه در کابینه رئیسجمهور منتخب بدون کمترین تردید، آسیبهای جدی به نظام و مردم پاکباخته این مرز و بوم به دنبال دارد و در این میان دکتر روحانی به یقین اولین قربانی خواهد بود. چرا که ایشان در اعلام مواضع خود نشان داده است اهل ساختارشکنی نیست، بر اجرای قانوناساسی تاکید دارد و این، هر دو با هویت برملا شده اصحاب فتنه در تناقض آشکار است.
و اما، دکتر روحانی علیرغم تلاش فراوان مدعیان اصلاحات و برخی از سران و عوامل فتنه 88 نشان داده هوشمندتر از آن است که پای در چنبره فریب آنان بگذارد و اعتبار رأی مردم و مسئولیت حساس ریاست بر قوه مجریه نظام مقدس اسلامی را در پیوند با این جریان به دست باد بسپارد.
در بخش پایانی این وجیزه گفتنی است که این روزها، اصحاب فتنه، برخی از مدعیان اصلاحات، تعدادی از روزنامههای زنجیرهای، سایتهای وابسته به جریانات ضدانقلاب فراری و رسانههای فارسی زبان بیگانه در اقدامی هماهنگ کیهان را به باد ناسزا گرفتهاند که چرا ادعا میکند دکتر روحانی اصولگراست؟ و این در حالی است که کیهان قبل از انتخابات با توجه به حمایت برخی از سران و عوامل فتنه آمریکایی-اسرائیلی 88 بیم آن داشت که ایشان با جریان بدنام مورد اشاره گره خورده باشد و هنوز هم بر این باور است که آقای روحانی نباید اعلام حمایت آنها را میپذیرفت . اما، ایشان بعد از انتخاب به ریاستجمهوری اسلامی ایران در اولین کنفرانس خبری خود وابستگی رأی خویش به مدعیان اصلاحات را نفی کرد و بر مواضعی تاکید ورزید که اصولگرایان روی آن تاکید داشته و دارند. آقای روحانی هنوز هم با تفاوتی نه چندان زیاد بر همان مواضع اصرار دارند. از این روی بود که کیهان نتیجه گرفت اولا؛ مدعیان اصلاحات علیرغم سروصدا و هیاهویی که به راه انداختهاند، در انتخابات اخیر شکست خوردهاند، ثانیا؛ با توجه به مواضع آقای روحانی، اصولگرایی- و نه اصولگرایان به مفهوم تقسیمبندی سیاسی آن- پیروز انتخابات بوده است و ثالثا؛ نامزدهای اصولگرا بنا به دلایلی که اشاره شده بود، پیروز انتخابات نبودهاند... و اکنون نیز کیهان بر همان باور است، ضمن آن که از هوشمندی و درایت آقای روحانی بعید میداند، به اصحاب فتنه فرصت حضور در دولت خود را بدهد و صدالبته، حمایت از مواضع اصولگرایانه رئیسجمهور منتخب را وظیفه خود میداند...