در پیام رئیسجمهور به همایش«تبیین اعتدال» آمده است: با ادراک خویش از اعتدال، آن را محملی برای بهتر زیستن ایرانیان میدانم و باور داشتم که اعتدال آرمانخواهی واقعبینانه است.
به گزارش خبرنگار سیاسی «خبرگزاری دانشجو»، متن پیام رئیس جمهور به همایش «تبیین اعتدال» بدین شرح است:
به همه اهل علم و صاحبان فضل که در این جمع گرد آمدهاند تا برای فهم اعتدال، دامن عقل و استدلال را بگیرند، سلام میکنم. بسیار علاقهمند بودم در میان شما میبودم و در کنار یکدیگر، هوای تازه معطر به رایحه تعقل و تامل جمعی در باب اعتدال را، که امید دارم نویدبخش راهی نو و دورانی امیدبخش و سراسر تدبیر باشد، در سینه فرو میبردیم.
اما حال که این توفیق حاصل نشده است، فرصت را مغتنم میشمارم و میخواهم با کوتاه سخنی خود را در میان شما احساس کنم.
اعتدال، واژهای است که آن را بر مردمان وطنم عرضه کردم تا آنان را به ضرورت آغاز راهی نو فرا بخوانم و امید را در دل افراد جامعه ایشان زنده کنم. من با ادراک خویش از اعتدال، آن را محملی برای بهتر زیستن ایرانیان میدانم. باور داشتم که اعتدال آرمانخواهی واقعبینانه است؛ از امیر المومنان (ع) آموخته بودم که «هر که همواره آرزوی خویش تازد، مرگش به سر دراندازد.» و میدانستم که آرزوها را باید با بند مقدورات اسیر کرد تا جانب اعتدال رعایت شود.
هم از او آموخته بودم که اعتدال و عدل نسبتی وثیق دارند و «عدل بر چهار شعبه است: بر فهمی ژرفنگرنده، و دانشی پی به حقیقت برنده، و نیکو داوری فرمودن و بر بردباری استوار بودن.» و آن شق از دولتمردی که بر فهم ژرف، دانش، داوری بر مدار اخلاق و انصاف و بردباری استوار نباشد، اعتدال ندارد و خلائق را میآزارد. اما واژگان چون گفته آیند، گاهی از گوینده جدا و به حیات مستقل خویش درآیند.
اکنون این واژه، مُلکی است که هر جوینده، در آن برای خود مِلکی میجوید؛ و ظرفی است که هر گوینده برای آن مظروفی تدارک میکند. اما نیک میدانم که تدبیر، بر هر معنایی از اعتدال مترتب نمیشود؛ و امید، با هر خوانشی از اعتدال در قلبهای مردمان سرزمینم جاری نمیگردد.
سالهاست که با عقلا همنشینم و از خرمن معرفتشان خوشهچینم. خاطرم، از بسیاری گلایههایشان، که دولیتان متاع عقل را به کفایت ارج نمینهند، خاطرهها انباشتهست.
اما امروز بسیار خرسند و خداوند را شاکرم که راه دولتمردی و سیاستورزی را، با یاری جستن از صاحبان معرفت، و با پیشگامی دولتیان در مطالبه کردن خرد و رای ایشان، میآغازیم. به همین سان، شادم از آنکه هر چند به اندازه گامی کوتاه، به وعده خویش نزدیک شدهام؛ و چنانکه گفته بودم، انجمنهای علمی را در کسب شناختها، تدارک برنامهها، و تنظیم اقدامها مشارکت میدهیم، چرا که این گرد هم آمدن، حاصل همت سه انجمن از بزرگان علوم انسانی و اجتماعی این سرزمین نخبهپرور است. این همیاری و هماندیشی را به فال نیک گرفته، و امید دارم در همه روزهایی که از مسئولیت خویش در پیش دارم، مستظهر به کوهی از خردورزی، تحلیل و تبیین، نقد و نظر، و راهنمایی شما باشم.
امید دارم بر بستر درایتی که از این هماندیشیها حاصل، میشود؛ بر همه عزمهایی که عزیمت کردهاند تا مردم ما را از تعالی و بهروزی بازدارند، چیره گردیم؛ و گرههایی که بستهاند، بگشاییم؛ و همواره به یاد داشته باشیم که امیر مومنان (ع) فرمودند «خدا را شناختم از سست شدن عزیمتها، و گشوده شدن بستهها.» از این رو، امید دارم به یاری یکدیگر، به فهمی از اعتدال برسیم که تدبیر بر آن مترتب، و امید از چشمه آن جوشان باشد.
با این امیدواری، دو روز سراسر مملو از مباحثات عالمانه و مداقههای زیرکانه، برای شما آرزومندم. اگرچه از غیبت خویش در میان شما ناخرسندم، اما مطمئن باشید ایرانیان و دولت تدبیر و امید از ماحصل تلاش شما، بهرههای فراوان خواهند برد.