کد خبر:۲۶۲۳۵۵
یادداشت/
بحران سوریه و توجیه دیپلماسی ناکارآمد ترکیه
نزدیک به یک دهه از دولت عدالت و توسعه میگذرد و شاخصههای پیشرفت در جامعه ترکیه روند روبهرشدی را نداشته است.

گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو»- محسن صابر، ترکیه کشوری اروپایی- آسیایی در غرب آسیا، با پتانسیلهای فراوان، سالهاست که بدنبال پیوستن به اتحادیه اروپا میباشد. جمعیت بالای مسلمانان در این کشور و تعارضات در روابط با یونان و برخی از کشورهای منطقه، عدم تعادل و ثبات سیاسی این کشور مانع عضویت این کشور در اتحادیه اروپا شده است.
با مرور تاریخ، درمییابیم که اقتدار این کشور بعد از جنگ جهانی اول فرو ریخته و اکنون با شعارهای به ظاهر اسلامی، تلاش دارد تا امپراطوری نئوعثمانی با شیوه اردوغانی را در منطقه محیا کند. لذا درصدد تأثیرگذاری بر معادلات منطقه خاورمیانه است و در این راستا به مخالفت با هژمونی گفتمان جمهوری اسلامی پرداخته است. از حمایت تحریمها تا مخالفت با موضوع هستهای، تبلیغات ایرانهراسی و هلال شیعی، همگی در راستای تقابل با نفوذ ایران در منطقه میباشد.
ترکیه طی سه سال گذشته و با شروع بحران در سوریه، به سراغ این کشور رفته تا با خارج کردن سوریه از خط مقاومت و تجزیه این کشور و قطع پل ارتباطی ایران با حزبالله و گروههای فلسطینی، به حضور کاریزماتیک ایران در این کشورها پایان دهد. حتی زمینه بحران در عراق و تجزیه این کشور از طریق مداخلات در کردستان عراق و حمایت از گروههای سنی نشین در این کشور را در دستور کار خود دارد.
با این حال از زمان آغاز مداخلات گروههای سلفی بنیادگرا در سوریه، منافع ترکیه با رژیم صهیونیستی پیوند خورده است. این در حالی میباشد که پیشتر تعارضات سیاسی بین حزب عدالت و توسعه و سران رژیم صهیونیستی در بالاترین حد خود بود و ناگهان با چرخش 180 درجهای، تغییر تاکتیک در سیاستهای ترکیه بوجود آمد. تا جایی که نتوانستند خوشحالی خود را از احتمال حمله آمریکا به سوریه پنهان نمایند.
در همین راستا رجب طیب اردوغان، نخست وزیر ترکیه در مصاحبهای گفت: دخالت در سوریه باید چیزی شبیه کوزوو باشد و هرگونه عملیات محدود غیر قابل قبول است. وی تأکید کرد حمله نظامی در سوریه باید به پایان دوران بشاراسد بینجامد و هرگونه اکتفا به عملیات نظامی محدود علیه سوریه، بدون آنکه به براندازی اسد بینجامد، آنکارا را قانع نخواهد کرد و هدف ما وادار کردن نظام سوریه به ترک این کشور است.
شایان ذکر است که عملکرد حزب عدالت و توسعه در دو سال گذشته نارضایتیهایی را بین مردم بوجود آورده است. از اختلافات اردوغان، نخست وزیر و عبدالله گل رئیس جمهور تا ناتوانی دولت اردوغان در مهار مشکلات اقتصادی و تلاشهای دولت اردوغان برای تغییر قانون اساسی و دامن زدن به مسائل قومیتی و سرکوب علویها و حمایت افراطی از اخوانیها و سلفیها در سوریه، زمینه نارضایتی نخبگان این کشور را از دولت اردوغان بوجود آورده است.
همچنین کودتای نظامی در مصر و برکناری دولت اخوانی، روابط این کشور را بیش از همیشه با مصر تیره و تار کرده است. حتی حمایت فزاینده این کشور از اخوانالمسلمین، رابطه این کشور با عربستان سعودی را از حالت عادی خود خارج نموده است. در عراق هم با حمایت جریانهای اپوزسیون باعث کدر شدن روابطش با این کشور شده است. دخالت ترکیه در سوریه، با حمایت گروههای مخالف دولت و انتقال تروریستها به داخل خاک این کشور، رابطه آنکارا با دمشق و تهران را تیره و تار نموده است.
در مجموع با آنچه مرور شد، نزدیک به یک دهه از دولت عدالت و توسعه میگذرد و شاخصههای پیشرفت در جامعه ترکیه روند روبهرشدی را نداشته و افکار عمومی از عملکرد دولت مجاب نشدهاند. در نتیجه چالشهای داخلی و خارجی این کشور میتواند بستر مناسبی برای مداخله نظامی این کشور در سوریه و دستاویزی برای ناکارآمدیها و ناکامیهای حزب عدالت و توسعه باشد.
لذا ماجراجوییها و بیشفعالی ترکیه در اتخاذ سیاستهای خصمانه در قبال سوریه در شرایطی است که بسیاری از صاحبنظران معتقدند تداخل در سیاستهای دمشق، سرپوشی برای خلأ دولت عدالت و توسعه میباشد. در صورت حل شدن بحران سوریه و تثبیت حکومت غیراخوانی در مصر و ناهماهنگی دیپلماسی ترکیه با همسایگان، میتواند مهر تأییدی بر ناکارآمدی دیپلماسی این کشور بزند که در نهایت باعث شکست حزب عدالت و توسعه در انتخابات سال آینده این کشور خواهد شد.
لینک کپی شد
گزارش خطا
۰
ارسال نظر
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.