گروه اقتصادی «خبرگزاری دانشجو»؛ با آغاز رکود در برخی بازارهای کشور در ماه های گذشته، بورس تهران رونق قابل توجهی یافت و تنها در سال جاری بازدهی 90 درصدی داشت که کم نظیر است، به طوری که بازار بورس کماکان بی رقیب پیش می رود.
دلایل متعددی برای این رشد سریع عنوان می شود؛ از خصوصی سازی و ورود نقدینگی و رکود بازارهای رقیب تا حباب.
برای این منظور میزگردی را با حضور معصومه ترکمان احمدی و محمد خیری، کارشناسان بازار سرمایه داشتیم تا دلایل رشد بازار و چشم انداز آن را بررسی کنیم که مشروح آن در ادامه می آید:
«خبرگزاری دانشجو»- با توجه به رشد قابل توجه شاخص کل در روزها و هفته های گذشته، وضعیت بازار سرمایه را چگونه ارزیابی می کنید؟
خیری: ما در حال حاضر شاهدیم که شاخص رقم 74 هزار واحدی را ثبت کرده و حجم معاملات روزانه 500 میلیارد تومان و ارزش بازار بالغ بر 300 هزار میلیارد تومان شده است که در چند دهه عمر بورس تهران بی سابقه بوده است.
جریان نقدینگی گسترده ای در هفته های اخیر از بازارهای موازی مانند بازار ارز، طلا و مسکن وارد بورس شده که البته از نظر اقتصادی نیز همین درست است نه اینکه نقدینگی جامعه به بخش های مصرفی و تورم زا برود.
به طور کلی بازار مالی به دو بخش تقسیم می شود؛ بازار سرمایه و بازار پول که معمولاً ارزش این دو بازار در کشورهای پیشرفته 50-50 است. یعنی 50 درصد به بازار سرمایه اختصاص دارد و 50 درصد به بانک ها و موسسات اعتباری. به عنوان مثال در آمریکا 60 درصد بازار را بخش سرمایه تشکیل می هد و 40 درصد آن را بخش پولی می سازد.
در کشور ما این وضعیت حاکم نبوده، اما به مرور زمان بازار سرمایه به جایگاه واقعیش نزدیک می شود. در گذشته ارزش بازار سرمایه ما زیر 100 هزار میلیارد تومان بود و اعتبار موجود در بانک ها و موسسات اعتباری چندین برابر این رقم. دلیل رشد کنونی بورس ما نیز همین تناسبی است که در حال شکل گرفتن است.
ارزش بازار سرمایه ما با احتساب وسعت سرزمین و صنایعی که در کشور وجود دارد و پتانسیل های نفت و گاز و پتروشیمی، اصلاً قابل مقایسه با کشورهای همجوار نبود و بسیار ضعیف بود که ضروری است این فاصله جبران شود؛ به همین دلیل بازار ما مدتی است که رشد می کند، البته هنوز اکثر شرکت های بورسی در مرحله رشد هستند و هر سال رشدشان بیشتر می شود و افزایش سرمایه می دهند، به عنوان مثال برخی شرکت های سنگ آهنی در پنج سال گذشته سالانه 100 درصد یا 200 درصد رشد کرده اند. گل گهری که 60 میلیارد تومان سرمایه داشت، الان به 1000 میلیارد تومان رسیده است.
اتفاق خوبی که در چند سال اخیر رخ داده، این است که صنایع برتر کشور وارد بورس شده اند؛ اگر سال 84 را بررسی کنیم صنعت خودرو، به عنوان صنعت برتر مطرح بود، اما الان پتروسیمی ها، پالایشی ها، فولادی ها و صنایعی که مزیت ما هستند، وارد بازار شده اند و درصد بالایی از بازار را به خودشان اختصاص داده اند و سوددهی بالایی هم دارند.
احمدی: برخلاف صحبت هایی که اخیراً در مورد رشد هیجانی و حباب بازار شنیدیم، دلیل رشد بازار حجم بالای نقدینگی است که وارد بورس شده و بازارهای موازی مانند ارز و طلا که در سال های اخیر نوسانات شدید برای اقتصاد کشور ایجاد کرده، دچار رکود شده است.
اگر بازارهای بورس را به پیشرفته و نوظهور تقسیم کنیم، کشور ما جزو دسته دوم است. یکی از نقاط قوت کشورهای پیشرفته بازار سرمایه گسترده و پیشرفته است و به عنوان مثال آلمان در بحران جهانی اخیر اقتصاد به دلیل قوت بورس این کشور کمتر تحت تاثیر قرار گرفت و حتی توانست اعضای دیگر اتحایه اروپا را پشتیبانی کند.
اقتصادهای قدرتمند اقتصادهایی هستند که مبتنی بر بازارهای سرمایه اند و بانکی محور نیستند، در حالی که یکی از مشکلات اقتصاد ما تمرکز بر سیستم بانکی است. دلیل آن هم عدم شناخت و معرفی مناسب بازار سرمایه و بی اعتمادی به این بازار است که ناشی عدم ثبات سیاست های اقتصادی دولت می باشد.
البته از ابتدای سال تا کنون شاخص کل بورس تهران حدوداً دو برابر شده که نشان دهنده بازگشت اعتماد به این بازار است و ادامه این روند بستگی به عملکرد دولت دارد.
«خبرگزاری دانشجو»- دلایل رشد بالای بورس تهران در ماه های گذشته علاوه بر رکود بازارهای رقیب که به آن اشاره کردید، چه بوده است؟
خیری: عامل مهم دیگری که باعث شده بازار ما رشد کند کاهش ریسک های سیستماتیک است. سال های گذشته بورس ما بزرگترین ریسک های سیستماتیک را متحمل شده بود. چون از طرفی سیاستگذاری های دولتی بدون ثبات بود و تصمیمات تغییر می کرد و از سویی دیگر تحریم ها تاثیر گذاشته بود و بسیاری از شرکت ها امکان واردات تجهیزات و صادرات محصولاتشان را نداشتند.
به طور کلی وقتی ریسک های سیستماتیک بازار کم شود، بدون اینکه اتفاق دیگری بیفتد آن بازار شروع به رشد می کند و P به A بازار بالا می رود. در حال حاضر P به A بازار ما حدود 6 یا 6.30 است.
«خبرگزاری دانشجو»- همان طور که اشاره کردید در سال های گذشته شرکت های بزرگ کشور مانند پتروشیمی ها وارد بازار بورس شده اند. سوالی که برخی مطرح می کنند این است که آیا تنها ورود شرکت ها سود ده به بورس کار صحیحی است؟ آیا بورس تنها محل تامین اعتبار یکسری شرکت های خاص است که قبل از ورود به بورس هم سود ده بودند؟ آیا نباید برای شرکت هایی که نیاز به سرمایه دارند و پتانسیل سود ده شدن را نیز دارند، فکری کرد؟
خیری: بازار بورس ما بازاری نیست که هر شرکتی را برای تامین مالی به آن وارد کنیم. بازارها را این گونه می توان تقسیم بندی کرد: ما یک بازار اولیه داریم که شرکت ها، بانک ها و یا کارخانه ها موقع راه اندازی در این بازار عریضه نویسی می کنند و چند سهامدار عمده دارند و مابقی سرمایه در بانک ها و برخی موسسات پذیره نویسی و تامین می شوند که این بازار اولیه است و اولین تامین مالی شرکت ها از اینجا شروع می شود.
پس از این یک بازار ثانویه داریم که همین بازار بورس است که وظیفه اصلی آن نقدشوندگی سهام است، پس از پذیره نویسی، سهام شرکت ها وارد این بازار می شود تا تعیین قیمت و ارزش گذاری شود. البته از این طریق شرکت ها می توانند به راحتی تامین مالی شوند، اما این طور نیست که تنها روش تامین مالی شرکت ها بورس باشد، بلکه شرکت ها می توانند برای تامین مالی از بانک ها وام بگیرند.
گذشته از این، ورود شرکت های سود ده به بورس یک اصل است و بازار سهام در هر کشوری بهترین شرکت ها را پذیرش می کند و معیارهایی وجود دارد. مثلاً سودهی بالای 20 درصد در سه سال اخیر یا سرمایه بالا. دلیل آن هم این است که این شرکت ها وارد بازاری می شوند که سرمایه گذار زیاد است و باید ریسک این بازار را پایین آورد.
تامین مالی از طریق سازمان بورس یک روش بلند مدت و کم ریسک است، اما روش پرهزینه و گرانی می باشد و افراد می توانند در بانک ها خیلی ارزان تر تامین مالی شوند.
احمدی: همان طور که اشاره شد برای پذیرش شرکت ها در بازار بورس قوانینی وجود دارد و هر شرکتی نمی تواند وارد بورس شود و پیش از آن باید شرایط لازم را کسب کند.
«خبرگزاری دانشجو» - با توجه به رشد قابل توجه شاخص کل بورس تهران، عملکرد سازمان بورس در چند سال اخیر را چگونه ارزیابی می کنید؟
احمدی: یکی از موفقیت های سازمان بورس بحث ابزارهای مالی جدید است که دکتر صالح آبادی هم تاکید ویژه ای بر آن دارد.
در مقابل همان طور که گفته شده یکی از ضعف هایی که بارها بیان شده و حتی مجلس هم در بازه ای به آن ورود کرد، بحث قیمت گذاری شتران بود که 500 تومان عرضه شد و الان حدود 120 هزار تومان است.
بحث دیگر رویه برخی از شفاف سازی هاست که برخی معتقدند این شفاف سازی ها مغرضانه انجام می شود مانند چند روز پیش که پالایشگاهی ها صف خرید بودند و خبری که می شد یک دقیقه به 9 منتشر شود یک دقیقه پس از 9 منتشر شد، اما در مجموع با توجه به رشد شاخص و میزان سرمایه های ورودی به بازار، عملکرد و برآیند خوبی داشتند.
خیری: به نظر من اگر به جای این گروه، هر گروه دیگر در مدیریت سازمان قرار می گرفت باز هم همین اتفاق می افتاد؛ چون بازار سرمایه ما در مسیر رشد و استفاده از ابزارهای مالی جدید بود و این اتفاقات باید می افتاد. بازار ما طبق دسته بندی ها از ناکارایی وارد کارایی ضعیف شده و باید ابزار مالی وارد آن شود و ابزارهایش توسعه پیدا کند.
فکر می کنم موفقیت سازمان بورس در چند ماه گذشته صرفا بحث خصوصی سازی بوده که آن هم کامل نبود؛ چون هنوز یکسری از محدودیت های دولتی آنها برداشته نشده است.
در جریان خصوصی سازی بسیاری از شرکت های بزرگ و صنایع برتر توانستند وارد بورس شوند؛ مانند فولادی ها، پتروشیمی ها و پالایشی ها و به واسطه همین ورود به بورس رشدهای بالایی داشتند. این رشد ها هم به دلیل رفع بخشی از محدودیت های سابق آنها بود.
البته ضعف های بزرگی هم در عملکرد سازمان بورس وجود داشته که تعیین قیمت یکی از آنهاست؛ چرا باید یک شرکتی 100 تومان عرضه شود و به 4000 تومان برسد و یک شرکتی 1000 تومان عرضه شود و به 100 تومان برسد.
در تکمیل صحبت های خانم احمدی باید اشاره کنم در چند سال اخیر سازمان بورس خود یک ریسک سیستماتیک برای بازار بوده و گاهاً بر خلاف منافع سهامدار عمل کرده است. ما وقتی تصمیم به سرمایه گذاری می گیریم باید سازمان بورس را هم در نظر داشته باشیم. از جمله این ریسک ها بسته شدن سلیقه ای نمادها و طولانی مدت شدن توقف این نمادها، خسته کردن سهامداران و سلیقه ای باز کردن نمادهای متوقف شده با دامنه های نوسان متفاوت. مثلاً زاگرس بعد از تعدیل 25 درصدی، روز بعد متوقف شد، اما نماد قند قزوین که سود آن هیچ تغییر نکرده بود، باز گذاشته شد و در یک روز 60 درصد رشد کرد که شائبه هایی را به وجود آورد.
البته با تغییراتی که اخیراً در ترکیب اعضای هیئت مدیره سازمان بورس اتفاق افتاد، خصوصاً معاونت نظارت بر نهادهای مالی و نظارت بر کارگزاران وضعیت بهتر شده است.
احمدی: حتی برخی از لوازم خانگی با 100 درصد دامنه نوسان در یک روز باز شدند.
«خبرگزاری دانشجو»- صنایع موجود در بازار در چه وضعیتی هستند و آن ها را چگونه ارزیابی می کنید؟
احمدی: سرمایه گذاری روی سهم هایی که از نظر بنیادی قوی هستند سود خوبی را برای سهامداران خواهد داشت، بخصوص اگر نگاهی بلندمدت داشته باشیم. پدیده نوسان گیری مشکلی است که در بازار ما وجود دارد و فکر نمی کنم در کشورهای دیگر چنین پدیده ای وجود داشته باشد.
دومین فرد ثروتمند جهان که تمام سرمایه اش را از طریق بازار سرمایه کسب کرده، میانگین مدتی که روی یک سهم باقی مانده بین 30 تا 50 سال است. سرمایه گذاری میان مدت و بلند مدت بهترین راه رسیده به سود است و خرید و فروش کوتاه مدت جز عایدی برای کارگزاری ها چیزی ندارد.
دولت جدید در نظر دارد صنایعی مانند خودرو و بانک را که در چند سال گذشته ضعیف شده و دچار کاهش ارزش بوده را مجدداً احیا کند.
صحبتی هم شده که قیمت حامل های انرژی افزایش پیدا کند، اما عایدات آن به جای آن که به سمت مصرف برود به بخش تولید هدایت شود که صنعت خودرو در راس صنایعی است که از این منابع برخوردار خواهد شد، بنابراین ارزش سهام این صنایع در بازار رشد خوبی را خواهد داشت.
گزارش های شش ماهه نیز تاثیر زیادی روی بازار دارند و با توجه به اخبار خوبی که از گروه های پالایشی و پتروشیمی برای گزارش های شش ماهه به گوش می رسد، این صنایع در روزهای گذشته پیشرو بوده اند؛ هر چند این شرکت ها در هفته های گذشته رشد سریعی داشته اند، اما در بلند مدت چشم انداز خوبی دارند.
گروه تجهیزاتی ها هم به عملکرد دولت و قراردادهایی که می تواند منعقد شود بستگی دارند و صحبت از ورود شرکت های نفتی خارجی است و احتمال رونق شرکت های این گروه وجود دارد، خصوصاً اینکه وزیر نفت روی گسترش پارس جنوبی تاکید زیادی دارد.
معدنی ها و فولادی ها با توجه به طرح های توسعه ای که داشته اند چشم انداز خوبی دارند.
خیری: در حال حاضر همه معتقدند پالایشگاهی ها و شرکت های هلدینگی پتروشیمی لیدر بازار هستند و اما اینکه چرا لیدر هستند دلیل آن ابهام این سهم هاست؛ در واقع این صنایع از آب گل آلود ماهی می گیرند. همه انتظار دارند سودهای بزرگی از این صنایع بدست آید و به همین دلیل مثبت شده اند و بازار اطلاعات کاملی از آنها ندارد.
حاشیه سود خالص در شرکت های پالایشگاهی دنیا در بهترین حالت هشت درصد فروش است، اما در داخل این سود چندین برابر است مانند پالایش نفت بندرعباس که 20 درصد حاشیه سود خالص آن از فروش است.
به عنوان مثال فارس هم به دلیل همین ابهام رشد می کند؛ این هلدینگ اخیراً گزارشی درباره زیرمجموعه هایش ارائه کرد که بسیار بد پوشش داده شد.
در کنار این ابهام، بحث معاملات بلوکی، پس از مجامع شرکت های پتروشیمی باعث شد که آنها رشد کنند، مثلاً تاپیکو که احتمال دارد یک بلوکش را بفروشد.
از طرفی کارایی بازار ما ضعیف است و چند شرکت لیدر دارد و کل بازار به دنبال آنها حرکت می کند؛ وقتی اوضاع این شرکت ها به هم می ریزد کل بازار به هم می ریزد؛ به عنوان مثال پالایش بندر عباس، فارس، نفت و گاز پارسیان وقتی که مثبت می شوند کل بازار را مثبت می کنند. پالایش بندرعباس وقتی صعودی می شود کل صنعت پالایشی مثبت می شود و افراد اقدام به خرید نمادهای دیگر این گروه می کنند.
اگر بخواهیم چشم انداز بازار را بررسی کنیم باید به سراغ صنایعی برویم که در شش ماه دوم سودهای خوبی می سازند؛ مثلاً صنعت سنگ آهن و فولادی ها که از نظر بنیادی ها در وضعیت خوبی قرار دارند و سود دهی آنها عالی است.
صنایعی هم که در ماه های گذشته از تحریم ها بهره مند شدند سود خوبی دارند، مثل صنعت سیمانی که ما از یک کشور واردکننده به یک کشور صادر کننده تبدیل شدیم.
دارویی ها هم به خاطر افزایش قیمت ها سود خوبی دارند که در گزارش های شش ماهه آنها مشخص خواهد شد.
صنعت خودرو هم جزو صنایعی است که می تواند چشم انداز خوبی داشته باشد و دولت جدید کارگروهی ایجاد کرده تا مشکلات خودروسازان مرتفع شود. عمده مشکل خودروسازان بحث نقدینگی است و کمتر از تحریم ها و افزایش قیمت ها متضرر شده اند و این مشکلات ناشی از عملکرد ضعیف مدیریتی آنها بود. این کارگروه شکل گرفته ممکن است باعث ایجاد تغییرات بنیادین در شرایط این شرکت ها شود و ارزش سهام آنها را رشد دهد.
ادامه دارد...