اصولا خانه خدا شاید مهمترین ساختمان و نماد اسلام باشد که شایستگی برای مطلا سازی آن بیشتر از هر چیز دیگری باشد اما چرا نبی مکرم اسلام و ائمه ...
گروه فرهنگی «خبر گزاری دانشجو»؛ مطلا سازی و یا گران بها سازی آثار دینی و مقدس کشور و مذهب شیعه جعفری علاوه بر اینکه می توان آن را نمادی از عشق و علاقه مردم و بخصوص هنرمندان به آیین و سخنان بزرگان دینشان دانست که باید این علاقه را ارج نهاد؛ اما نکته ظریفی را در خود پنهان دارد که مطلا سازی و پرداختن به امور حاشیه ای پیرامونی و همانند آن نباید ما را از اصل این موضوع غافل کند، که عمل به این کتب و دستورات مقدس بالاترین، گران بهاسازی و ارج نهی به این سخنان گوهر بار است.
اصولا خانه خدا از مهمترین یا شاید مهمترین ساختمان و نماد اسلام می باشد که شایستگی آن برای مطلا سازی بیشتر از هر چیز دیگری است؛ اما چرا نبی مکرم اسلام و ائمه معصومین (علیهم السلام) اجازه و یا فرمان چنین کاری را ندادند؟ آیا بیت الله شایسته طلا نبود؟ گرانبهاسازی و ارج نهی به شعائر اسلامی خوب، الزامی و از امور واجب است، اما وقتی که در سطح کلان مطرح می شود باید با نگرشی درست و در کنار مفهوم سازی جدی و غیر عرفی باشد.
در سکانسی از فیلم مختار کعبه در آتش جهل یزدی مسلمین و اهل علم آنها می سوخت، عبدالله ابن زبیر در پی کعبه مطلا بود. این صحنه از فیلم نماد کامل سطحی نگری و اشرافیت زدگی آن زمان بود. زمانی که مردم از کعبه اصلی که همان امامت بوده است، غافل شدند در پی زیبایی های بصری خانه کعبه بودند. به طور کل مطلاسازی مورد بحث نیست؛ بلکه سطحی نگری و اشرافیت گرایی اصل مبحث است. شاید سوالی ایجاد شود که چرا ما حرم اهل البیت را طلا کوب می کنیم و یا آنقدر بزرگ می سازیم؟ اما موضوع مطروحه به طور کلی متفاوت از این نوع نگرش هاست؛ بحث سر طلاکاری بد یا خوب نیست؟ و اصولا کارشناس این امر مراجع و علما هستند. بحث نگارنده و دوستان همفکر مبحث سطحی نگری و عمق ناپذیری ما که آفتی بزرگ حتی برای اداره یک هیئت کوچک نیز هست، می باشد. خود اینکه ما چرا حرم را مطلا می کنیم و کعبه را نه؛ نوعی از عمق سطحی نگری در افکار ماست!
در طول تاریخ دین مبین اسلام، این گونه سطحی نگری ها آسیب های جبران ناپذیری را بر پیکره دین اسلام زده است. آنچه که از برگزاری اینگونه همایش ها و رونمایی ها خطر ناک تر است، عادی سازی سطحی نگری است؛ در واقع اگر در جامعه ای اهمیت به مناسک و کتب دینی شیوه ای تشریفاتی و زینتی را به خود بگیرد کم کم اصل این موضوعات از بین می رود و در پوشش پوشالی زینتی نگری و سطحی سازی فراموش خواهد شد.
اگر ما کتاب مقدسمان همانند قرآن را فقط برای سفره عقد و مراسم ختم بخواهیم، هر چند این کتاب را زیبا کنیم و با طلای ناب و تمام جواهرات گرانبهای دیگر تزیین کنیم؛ دردی را از جامعه اسلامی ما دوا نمی کند. جامعه اسلامی نیازی به مصحف مطلا ندارد؛ بلکه نیازمند آگاهی های نهفته در آن است.
زمانی که کشور ما بیش از هر چیزی به عمل و تکیه بر نهج البلاغه نیاز دارد. ما باید نهج البلاغه و تمام کتب اهل البیت را از زینت بودن و طاقچه نشینی خارج و به دستور کاری عملی برای زندگی تبدیل کنیم . اگر رسانه ها و همه دستگاه های دیگر همانند وزارت ارشاد، سازمان تبلیغات و ... به جای برگزاری و هزینه در برنامه ها و طرح های همانند مطلا سازی و دیگر طرح های این چنین، سعی کنند در ارتقای فرهنگ علوی و نهادینه شدن آن در جامعه کوشا باشند و هزینه های خود را صرف آن کنند، می توانیم جامعه ای پویا داشته باشیم که تمامش علوی و اصولش من باب نهج البلاغه باشد.
شايد به نوعي حرفتون درست باشه اما وقتي يک اثري اينقدر گرانبها توليد ميشه يقينا بيشترين انگيزه براي نگهداري از اون به وجود مياد و در شرايط سخت و تندباد حوادث کمک ميشه که اصل نهجالبلاغه دست نخورده باقي بمونه
همين شيوه در مورد کتب مهم دنيا در طول تاريخ استفاده شده
هميشه ساز مخالف زدن نشانه روشنفکري نيست
يه بار ديگه تيتر را بخوانيد معنيش اينه که قراره يک کعبه جديد (نعوذباالله) از نوع مطلا ساخته بشه بعد بريد متنم رو بخونيد ببينيد چه کلاه گشادي سر ملت گذاشتين
اميدوارم گوش شنوا باشد.........
خدا همه مارو به راه راست هدايت کند.الهي آمين
همين شيوه در مورد کتب مهم دنيا در طول تاريخ استفاده شده
هميشه ساز مخالف زدن نشانه روشنفکري نيست