گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»؛ بهمناسبت فرارسیدن 13آبان، سالروز تسخیر لانه جاسوسی بهدست دانشجویان انقلابی، بخشی از خاطرات خواندنی رهبر فرزانه انقلاب در این مورد را تقدیم حضورتان میکنیم.
مقام معظم رهبری در بیان بخشی از خاطرات خود در مورد تسخیر لانه جاسوسی آمریکا توسط دانشجویان پیرو خط امام می فرمایند:
خوشبختانه ناگهان حرکت تسخیر لانه جاسوسی به وسیله دانشجویان پیرو خط امام واقع شد و این حرکت اگرچه ابتدا یک حرکت دانشجویی بود، اما بعداً به یک حرکت عمومی ملت و همگانی تبدیل شد که امام هم تایید کردند و مرحوم شهید آیت الله بهشتی، نایب رئیس مجلس خبرگان هم از پشت تریبون مستقیم مجلس خبرگان این حرکت را تأیید کردند که همه شنیدند و همه دست اندرکاران نیز تأیید کردند و از روزنامه ها هم آن روزنامهای که خیلی تأیید کرد و در تأییدش پیگیری و اصرار داشت تنها روزنامه جمهوری اسلامی بود.
به طورکلی در شورای انقلاب دو گرایش وجود داشت؛ یکی گرایش مخالف با این جمع دانشجویان پیرو خط امام و دیگر گرایش موافق با اینها، که گرایش موافق با این جمع ماها بودیم؛ یعنی روحانیون شورای انقلاب و بعضی از غیر روحانیون و مخالفین عمده بنی صدر و بازرگان و قطب زاده بودند که بنی صدر طبعاً با این چیزها خیلی مخالف بود و بازرگان هم سیاستش سیاست مخالف با این جریان و اصلا شکست خورده این جریان بود.
قطب زاده هم که وزیر خارجه با آن روحیات بود و با آن دید سیاسی که قطبزاده داشت، طبیعی بود با این جریان موافقت نمیکرد؛ لذا دایماً سعی میکردند این بچه ها را کمونیست و وابسته به حزب توده معرفی کنند.حتی چندین بار قطب زاده در شورای انقلاب ادعا کرد که اینها تحت تأثیر توده ایها هستند و من چون اینها را میشناختم و تنها کسی بودم که در آن جمع با رؤس این بچه ها آشنایی داشتم، لذا از اینها دفاع شدید کردم و میگفتم اینها بچه های مسلمانی هستند و به هیچ وجه با توده ایها ارتباطی ندارند.
رهبری معظم درباره انتخاب نماینده شورای انقلاب برای صحبت با دانشجویان پیرو خط امام می فرمایند:
تا اینکه قرار شد شورای انقلاب نمایندهای بفرستد بین دانشجویان تا هم مسائل دانشجویان را برای ما مطرح کند و هم مسائل ما را برای دانشجویان بیان دارد، که قطب زاده داوطلب شد و گفت: من میروم؛ ولی من مخالف بودم؛ زیرا میدانستم بچه ها از دیدن قیافه قطب زاده بدشان میآید و او هرگز نخواهد توانست حرفهای آنها را بگیرد و برای شورای انقلاب بیاورد یا بالعکس٫
در عین حال، چون دیدم آن طرفیها به اتفاق کلمه روی قطب زاده تکیه کردند، نخواستم مخالفت خودم را ابراز کنم و گفتم، حالا برو ببینیم چه میشود، که همانطور هم شد و قطب زاده برای اولین بار که رفت، اصلاً نتوانست با آنها ملاقات کند؛ زیرا بچه ها به او اعتنا نکرده بودند و ظاهرا بار دوم هم این اتفاق افتاد و منجر شد به این که دیگر قطب زاده نرود.
لکن من گاه میرفتم با بچه ها مینشستم، مسائلشان را می شنیدم و مطالبی با آنها در میان میگذاشتم و مطالب آنها را به دوستان خودمان در شورای انقلاب منتقل میکردیم.
حتی یک بار هم قرار شد به خبرنگاران اجازه بازدید از گروگانها را بدهند، بنا بود فردی از شورای انقلاب هم باشد که خود دانشجویان پیشنهاد کردند آن فرد من باشم، و لذا من رفتم با یکایک اینها از نزدیک همراه با خبرنگاران خارجی ملاقات کردم و یک مصاحبه و فیلمبرداری مفصلی در این رابطه انجام گرفت- که نمیدانم فیلمش الان موجود است یا نه.
به هر حال موضع شورای انقلاب یک چنین موضعی بود، اما روحانیون در همه جا مدافع این جریان بودند، چه در تهران اعم از روحانیون حزب و شورای انقلاب و چه در قم جامعه مدرسین و دیگر عناصر برجسته از روحانیون که در قم بودند و چه در مجلس خبرگان اینها هم خیلی صریح و روشن به نفع این جریان موضع گیری داشتند.
آقا درباره حرکت دانشجویان پیرو خط امام در تسخیر لانه جاسوسی آمریکا از قول امام راحل می فرمایند:
طرفداران و موضع گیری های مثبت چهره های محبوب در بین مردم، تأثیر زیادی گذاشت در این که حرکت بهدرستی جا بیفتد. و در راس همه هم تأیید امام بود که امام گفتند: این انقلاب بزرگتر از انقلاب اول بود.
و این انقلاب بزرگتر فقط نفس تسخیر لانه جاسوسی نبود؛ بلکه به خاطر این بود که توطئه بازگشت تدریجی و آرام آمریکا به ایران را خنثی کرد؛ چون انقلاب اول ما در حقیقت انقلابی بود با امریکا و امریکاییها که از در رفته بودند و میخواستند خیلی آهسته و آرام از پنجره بخزند داخل اما این حرکت مطلقاً پنجره را بر روی آنها بست که تا زمانهای دور هم بسته خواهد بود، و لذا امام گفتند این انقلاب دومی است و حقیقت هم همین بود.
رهبر انقلاب درباره موضع گیری لیبرالها در داخل شورای انقلاب در رابطه با تسخیر لانه جاسوسی آمریکا می فرمایند:
در داخل شورای انقلاب هم در حالی که بنی صدر و بازرگان که آن وقت جزو دولت بود، همه مخالفت می کردند و این در حالی بود که ماها حمایت کردیم؛ یعنی تا آن اواخر که مساله لانه جاسوسی تمام شد، در داخل شورای انقلاب من و آقای هاشمی و مرحوم بهشتی و دو سه نفر دیگر همیشه طرفدار و پشتیبان دانشجویان و جریان لانه جاسوسی بودیم.
از آن طرف هم بنی صدر و بازرگان و قطب زاده و بعضی دیگر از طیف و گروه لیبرالها مخالف آن جریان بودند و با نق زدن خودشان، در پی علاج آن زخم و جراحتی بودند که به وسیله دانشجویان بر پیکر روابط ایران و امریکا برای دراز مدت به وجود آمده بود و دائما در این فکر بودند تا به شکلی این قضیه را از بین ببرند، و این شکافی را که در سیاست مورد علاقه آنها و سیاست امریکا در منطقه و کشورمان به وجود آمده، ترمیم کنند و تا آخر هم همین طور بود.
منبع:سایت تسخیر(دانشجویان مسلمان پیرو خط امام)