گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»، مریم فاطمی؛ سیروس مقدم کارگردان پر کار و البته پر انرژی تلویزیون، بین ساخت مجموعههای پایتخت 2 و 3 سراغ «بچههای نسبتا بد» رفته است. قصهای جوانانه که رگههایی از ژانرهای مختلف از ژانر اجتماعی گرفته تا ژانر حادثهای و پلیسی در آن دیده میشود. مقدم که چند سالی میشود سریالهای قابل تأملی میسازد که راحت نمیتوان از کنار آنها گذشت، با بچههای نسبتا بد نشان داده که در این برهوت سریالسازی و سریال خوب در صداوسیما هنوز هم دود از کنده بلند میشود!
بچههای نسبتا بد که خط داستان اصلی آن از یک اتفاق واقعی الهام گرفته شده است، داستان دزدی دو هزار سکه از یک موسسه خیریه است که توسط سه جوان به نامهای سمیر، همایون و رهی انجام میشود. هر یک از این بچهها به دلیل مشکلاتی که در زندگی شخصی خود دارند به دزدی روی آوردهاند، آن هم دزدی از موسسهای که در تدارک برگزاری جشن ازدواج بزرگی است.
یک شروع غافلگیر کننده
داستان سریال از شب دزدی شروع میشود و همین شروع خوب و البته غافلگیرکننده که در تلویزیون ایران کمتر سابقه دارد یکی از نقاط قوت سریال است. در واقع، بچههای نسبتا بد بدون توجه به مقدمهچینیهای رایج در سریالهای تلویزیون، داستان خود را از نقطه اوج آن آغاز میکند که این مساله سبب درگیری مخاطب با داستان از همان قسمت اول میشود و او را به تماشای سریال ترغیب میکند. این داستان پر تعلیق در قسمتهای بعد هم ادامه پیدا میکند و ریتم خوب سریال نیز به کمک آن میآید تا کشش و جذابیت داستان علیرغم قسمتهای نسبتا زیاد آن فروکش نکند.
بچههای نسبتا بد قصه میگوید و خردهداستانهای فراوانی دارد که در کنار خط اصلی داستان قرار گرفتهاند و از آن بیرون نمیزنند و در راستای آن حرکت میکنند. هرچند گاهی تعدد این خردهداستانها موجب پراکندگی آنها میشود. مثلا در یک یا دو قسمت به داستان طه و همسر و خانواده همسر او که اتفاقا نقش مهمی در داستان دارند پرداخته میشود اما در چند قسمت بعد خبری از آنها نیست. در خصوص کاراکترهای دیگر نیز این اتفاق میافتد و داستان آنها در چند قسمت بولد و در چند قسمت کمرنگ میشود و شاهد پیوستگی بین روایت داستانها نیستیم.
توجه به شخصیتپردازی در کنار قصهگویی
نکته مثبت مهمی که در بچههای نسبتا بد وجود دارد این است که فیلمساز در کنار قصهگوییهای ماجراجویانه خود از شخصیتپردازی غافل نشده است و مشخص است که برای پرداخت شخصیتها تلاش صورت گرفته است. به طوری که میتوان برای بیشتر شخصیتهای اصلی سریال، فایلی باز کرد و ریزهکاریهایی که در ساخت و تعریف کاراکتر آنها وجود دارد را برشمرد. در واقع، برخلاف غالب سریالهای تلویزیونی، در این سریال کاراکترها به خصوص سه کاراکتر اصلی شناسنامه خاص خود را دارند و شخصیت آنها سرسری ترسیم نشده است. هرچند که برخی از موقعیتها و دغدغههای آنها زیادی کلیشهای به نظر میرسد اما ریاکشنهایی که به این موقعیتها دارند آنها را متمایز میکند و به آنها وجهه یک «شخصیت» را میبخشد.
وقتی فرم در خدمت محتوا قرار میگیرد
مقدم در ادامه مسیری که در سریالهای اخیرش پیموده در بچههای نسبتا بد نیز به دنبال ارائه فرم مورد علاقه خود است که در این راه، حرکت دوربین نقش مهمی دارد. در بچههای نسبتا بد حرکت دوربین و همچنین تدوین کار، چندان کلاسیک نیست و در خدمت نوع داستان قرار دارد. به طوری که در سکانسهای مربوط به دزدی و سکانسهای ملتهب و پر حادثه، نماهای نامتعارفی گرفته شده و دوربین با حرکات نامعمول خود، به شدت خود را به رخ میکشد. در اینجا تدوین نیز به افزایش سرعت و ریتم کار کمک میکند و در واقع، در خدمت قصه ماجراجویانه فیلم قرار میگیرد. این در حالی است که در سکانسهای مربوط به خانواده بچهها، به خصوص سکانسهای مرتبط با سید و خانواده او این حرکات دوربین بیشتر به حالت معمول نزدیکتر میشوند و گویی دوربین آرامش بیشتری پیدا میکند و میتواند فضای آرام محیط را راحتتر به تصویر بکشد.
آسیبشناسی اجتماعی که در سطح متوقف میشود
همانطور که از اسم سریال و بکارگیری واژه «نسبتا» برمیآید، بچههای نسبتا بد نگاهی خاکستری به کاراکترهای اصلی خود دارد. نگاهی که علاوه بر تصمیمات غلط بچهها سهمی هم برای خانواده و جامعه در اشتباهات آنها کنار میگذارد و به نوعی تلاش میکند دست به آسیبشناسی اجتماعی بزند. هرچند که در این راه چندان موفق نیست و این آسیبشناسی در سطح اتفاق میافتد و برای تحلیل اوضاع اجتماعی وارد عرصههای کلانتر اجتماع و اقتصاد و سیاست نمیشود. این محافظهکاری و حرکت دست به عصا در بیان معضلات اجتماعی موجب میشود داستان به عمق پدیدههای موردنظر خود وارد نشود و در سطح متوقف گردد.
لطفا کمي دقت کنيد در همه ي اين محتوايي که ميگين تمام اعتقادات اسلامي زيرپا گذاشته ميشن.
لازمه که يادآوري کنم اين بچه هاي نسبتا بد مسلمان روزه داري هستن که بعد از افطار کردن ميرن دزدي!
البته نمازشونم اول وقت ميخونن و....
اين تحليلا واقعا تأسف باره, چون از اين ايراداتي که به ديگران ميگيريد قبلش به متنايي که خودتون تو سايتتون ميذاريد نظارت داشته باشيد بدنيست.