به گزارش خبرنگار فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»، پنجم دی سالروز حادثه غم انگیز زلزله بم بود. در آن روز کار چندان مناسبی برای برای آن زلزله بزرگ از سوی سایت ها و خبرگزاری ها انجام نشد. یک دهه از آن روز گذشت. اما انگار دیگر کسی یادش نمانده پنجم دی چه اتفاقی افتاد. راستش «خبرگزاری دانشجو» نیز در میانه حوادث سیاسی این روزها، ماجرای 9 دی، مناسبت های مذهبی و ... چندان به فکر آخرین زلزله هولناک کشورمان نبود.
حامد عسکری، شاعر جوان کشورمان که از اهالی بم است شعری سروده و خودش آن را در قالب یک کلیپ تهیه کرده است. خودش نیز آن شعر را دکلمه کرده و در شبکه های اجتماعی منتشر کرده است. باز هم خدا بچه های خود بم را خیر دهد که یاد آن زلزله را زنده نگه می دارند.
متن شعر وی به شرح ذیل است:
هرکجا مصرعی از مشک و علم می آید
مصرع بعدی آن قافیه کم می آید
غم نوشتی که به نام تو ز پی آمده است
بغض مردی است که از پنجم دی آمده است
خاک و خون خورده ی آوار بلاییم امیر
خاک بر سر شده ی عشق شماییم امیر
آرزوی همه مان کرب و بلا نیست که هست
سردر چادرمان عکس شما نیست که هست
کومه ای از جگر زخم و تنوری آهیم
همه چادر زده در غربت اردوگاهیم
خیمه داریم ولی آب نبسته است کسی
دل دختر بچه ای را نشکسته است کسی
خنده بر غربت چشم پر اشکی نزدیم
آب کم بود ولی تیر به مشکی نزدیم
قسمت این بود که آن زلف پریشان نشود
تاول تف زده بر حنجره عریان نشود
خشت خشت غزلی نیست که هر عاشورا
گسل نام شما باشد و ویران نشود
باز هم دست خودم نیست و شاعر شده ام
جاده و اسب مهیاست، مسافر شده ام
می روم تا غزلم در تب و تاب است هنوز
یک نفر پشت همین پنجره خواب است هنوز
هرکجا مصرعی از مشک و علم می آید
مصرع بعدی آن قافیه کم می آید
بم به امید خدا شاد و جوان خواهد شد
دست عباس به دلداری بم می آید