کد خبر:۲۸۵۰۷۰
سلیمانی در نشست عصر تجربه:

تنها کمک دولت به رمان‌نویس برپایی جوایز بوده/ ادبیات مانند اتوبوسی است که بسیاری در مسیر و حتی ابتدای آن پیاده می‌شوند

نویسنده کشورمان با بیان اینکه در ایران نویسنده‌ها برای گذران زندگی به مشاغلی نظیر نویسندگی روی می‌آورند، گفت: دولت تنها کمکی که به رمان‌نویس کرده برپایی جوایز بوده، البته جوایزی که هدایای بزرگی هم ندارد.
تنها کمک دولت به رمان‌نویس برپایی جوایز بوده/ ادبیات مانند اتوبوسی است که بسیاری در مسیر و حتی ابتدای آن پیاده می‌شوند

به گزارش خبرنگار فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»، محسن سلیمانی در نشست عصر تجربه که روز گذشته در بنیاد ادبیات داستانی برگزار شد، گفت: حدود 30 سالی که در حوزه ادبیات مشغول به کار هستم در ابتدا کار برایم شوخی بود اما کم‌کم جدی شد و حدود 20 داستان کوتاه نوشتم که از این میان حدود 14 عنوان از آنها چاپ شده ، البته سایر آثار هم کم‌وبیش در مطبوعات منتشر شده است.


وی با اشاره به اینکه  وقتی به عقب می‌نگرم مواردی را می‌بینم که باعث شده رمان ننویسم، گفت: باید بگویم رمان‌نویسی در کشور ما حرفه‌ای نیست اما عدم نگارش به رمان از سوی بنده به نقایص من بازمی‌گردد. یکی از مشکلاتی که در ابتدا داشتم بحث ساختار رمان بود، چراکه اگر نویسنده مسلط به ساختار نباشد نوشتن رمان برایش جایی نخواهد داشت.


سلیمانی اظهار داشت: اغلب در رمان‌های فارسی دیده می‌شود رمان خوش‌ساخت کم داریم البته علت این مسئله ضعف در دانش نیست اما رمان‌نویسان فارسی با شلختگی با رمان برخورد می‌کنند و توجه نمی‌کنند این که می‌نویسند قرار است از سوی مخاطب خوانده شود.


وی در همین زمینه افزود:  برعکس آنچه غربی‌ها در معرفی رمان‌هایشان به آن توجه می‌کنند و می‌نویسند این است که خواننده صفحه‌ای را ورق بزند. متاسفانه وقتی نویسنده تسلط به ساختار ندارد و یا آن را نمی‌شناسد یک رمانی خلق می‌کند که خواننده آن را ورق نمی‌زند و یا نیمه‌کاره رهایش می‌کند و یا خوانش آن را به زمان دیگری محول می‌کند.


سلیمانی در ادامه با اشاره به اینکه به نظر من ایراد در فطری‌نویسی یا غریضی‌نویسی است، گفت: برخی نویسندگان با شدت روی این مسئله سر جنگ دارند و می‌گویند رمان در این صورت تصنعی خلق می‌شود اما یکی از مشکلات من عدم تسلط به ساختار رمان بود و این را طی 30 سالی که فکر می‌کردم و همواره ذهنم را درگیر می‌کردم از این رو سعی کردم در کتاب اخیرم مسئله ساختار را رعایت کنم.
 

 نویسنده کشورمان عنوان کرد:  برخی اوقات در ترجمه‌ها و مفاهیم می‌مانم در  این صورت تا مفهوم را درک نکنم ترجمه‌ای انجام نمی‌دهم. از این رو ساختار   رمان نیز برای من جالب بود.


 سلیمانی معتقد است؛ رمان هویت بهتری در ایران دارد و اگر نویسنده روی رمان سرمایه‌گذاری کند بهتر است تا داستان کوتاه بنویسد.


وی در خصوص مشکلاتش در ننوشتن رمان تصریح کرد: یکی دیگر از مشکلاتم در این زمینه نوع نگاهم به نویسندگی به عنوان منبع درآمد بود، این یکی از مسائلی است که اگر فردی بخواهد رمان بنویسد و منبع درآمد داشته باشد فکر می‌کنم هرگز رمان ننویسد چراکه پیرامون مسائل اقتصادی رمان‌نویسی وضعیت ما اسفناک است.


سلیمانی با بیان اینکه در ایران نویسنده‌ها برای گذران زندگی به مشاغلی نظیر نویسندگی روی می‌آورند، ادامه داد:  مثل نویسندگی در مطبوعات، رادیوتلویزیون و...اما چون من هم ناگزیر بودم درآمد داشته و زندگی‌ام را بگردانم هر بارکه به رمان به عنوان حلال مشکلات مالی می‌نگریستم متاسفانه به جواب درستی نمی‌رسیدم چراکه هم ناشران و هم دولت و مردم نویسندگی را حرفه نمی دانند. اگر نویسنده متنی هم ننویسد باز هم فکرش بیست و چهار ساعته درگیر نویسندگی است بنابراین دولت تنها کمکی که به رمان‌نویس کرده برپایی جوایز بوده، البته جوایزی که هدایای بزرگی هم ندارند.


وی در ادامه گفت: البته در این راستا برخی نهادها وارد عمل شده تا رمان‌های مورد نظر خود را به نویسندگان سفارش دهند تا خلق شود، سال 65 بنیاد مستضعفان درباره جنگ، سرمایه‌گذاری کرد و به بنده هم پیشنهاد کاری را داد، کم‌کم سایر نهادها هم وارد حیطه شدند این حرکت بد نبود اما من نمی‌توانم در این حیطه وارد شوم زیرا ممکن است درخصوص مضمون با آن نهاد به توافق نرسم.


به گفته ی سلیمانی اگر نگاه نویسنده به رمان‌نویسی درآمدزا باشد به جایی نخواهد رسید، نویسنده باید بپذیرد اگر با نهادی قرارداد ببندد و رمان منتشره همان رمان قبل به نظر نهاد نباشد پیامدها را باید تحمل کند.هم نویسنده و هم مردم و دولت به نویسنده به چشم مقدس نگاه می‌کنند اما در سینما اینگونه نبوده و مسائل مالی جای خود را دارند.


این نویسنده در ادامه در خصوص آرمان گرا بودنش در این عرصه گفت:  آرمان‌گرا بودم اما نه انقدر که مثل دهه 30 و 40 نویسندگان ما آرمان‌گرا بودند. در آن دوران نویسندگان فقط می‌خواستند اثر چاپ کنند چون اصولا به رمان‌نویسی به عنوان تصنن نگریسته و آن را در خدمت آرمان‌ها قرار می‌دادند.


سلیمانی تصریح کرد: نگاهم به رمان نگاه رمان‌درمانی نبوده است درحالیکه برخی نویسندگان نگاهشان به رمان اینگونه است، البته امروز تئاتردرمانی، هنردرمانی و... زیاد شده است. برخی در زمان نگارش آشفتگی روانی دارند اما نباید این موارد روی کاغذ بیاید نگاه من هم اینگونه نیست. برخی با رمان تخلیه روانی می‌شوند اما من اینگونه نیستم.


نویسنده کشورمان در بخش دیگری از سخنانش ابراز داشت: خیلی‌ها وقتی وارد ادبیات می‌شوند به هر دلیلی آن را رها می‌کنند اما بنده 30 سال است در این حوزه مانده‌ام ، با اینکه مشکلات بسیاری داشته‌ام اما آلوده ادبیات شدیم و در این مکان ماندیم ادبیات همانند اتوبوسی است که بسیاری در مسیر و حتی ابتدای آن پیاده می‌شوند اما در انتها تنها چند نفر می‌مانند برای همین افرادی که 30 تا 40 سال می‌مانند و کار می‌کنند را باید ارج نهاد زیرا نشان‌دهنده این است که آن فرد بالقوه می‌تواند رمان بنویسد.


وی در ادامه با بیان اینکه از اینکه رمانی بنویسم که در آن اشکال امنیتی یا عقیدتی پیدا کنم همواره ترسیده‌ام، افزود:  من حساسم که نکند به اثرم ایراد عقیدتی و یا سیاسی بگیرند این مهم باعث شده رمان ننویسم و یکی از عوامل بازدارنده من در نوشتن رمان این موضوع است.


سلیمانی در خصوص استعداد در نویسندگی گفت: برخی عنوان می‌کنند که ما استعداد رمان‌نویسی نداریم اما من در کتابم سعی کردم این مسئله را رد کنم زیرا اعتقادی به استعداد ندارم. در رشته‌های دیگر هم نگاه کردم و نقدی به طنز زدم. طنز نویسان هم چنین اعتقادی ندارند که انسان‌ها ذاتا طناز هستند دیدم حداقل من هم می‌توانستم رمانی درباره زندگی خودم بنویسم البته ساختار زندگی‌نامه با رمان یکسان نیست ولی بنده می‌توانستم رمان‌نویس متوسط یا خوب شوم اما رمان‌نویس عالی نمی‌شدم و متاسفانه اکثریت نویسندگان ایران بین متوسط و خوب هستند.


وی با بیان اینکه بسیاری از رمان‌ها  را دیده‌ام که به لحاظ ادبی زبان نویسنده‌اش خوب نبوده است، گفت: رمان‌نویسان افراد فضولی هستند اما من این بعد را ندارم، رمان‌نویس چیزهایی را می‌بیند که مردم نمی‌بینند رمان‌نویسان باید نوشتن برایشان به عادت تبدیل شود رمان‌نویس باید درباره سوژه‌های بسیار اطلاعات فراوان داشته باشد.


سلیمانی در پایان خاطرنشان کرد: در تاریخ ادبیات برخی نویسنده‌ها را محاکمه می‌کردند که با زاویه دید من راوی اثری را تعریف کرده بودند، من همیشه  در این باره ترس داشتم و برای همین رمان ننوشتم تا شخصیت‌های داستان را به جای من بگیرند دیالوگ و افکار آنها را به جای من فرض کنند.

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار