کد خبر:۲۸۷۲۴۲
صفایی‌فرد در گفت‌وگو با «خبرگزاری دانشجو»:

دهه 60، مدینه فاضله هنر انقلاب اسلامی بود

مسئول واحد موسیقی دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی گفت: می‌توانیم بگوییم دهه 60 مدینه فاضله هنر انقلاب اسلامی بود؛ زیرا ...

گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»، در حاشیه جشنواره عمار گپ و گفتی داشتیم با محسن صفایی‌فرد مسئول واحد موسیقی دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی در رابطه با هنر انقلاب اسلامی و پژوهش ملی «تاریخ شفاهی فرهنگ و هنر انقلاب» که این روزها در دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی در حال انجام است.


«خبرگزاری دانشجو» - درباره پژوهش ملی «تاریخ شفاهی فرهنگ و هنر انقلاب» توضیحاتی بفرمایید.


صفایی‌فرد: از بدو تأسیس دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی یکی از پروژه‌های بزرگی که حساسیت داشت و می‌توانست برای فرهنگ و هنر انقلاب راهگشا باشد مطالعه تاریخ فرهنگی انقلاب بود. ما سعی کردیم پروژه تاریخ شفاهی فرهنگ و هنر انقلاب را کلید بزنیم و تکیه را روی هنر انقلاب بگذاریم. در فضای اندیشه‌ای شخصیت‌های برجسته‌ای مثل شهید بهشتی در پیروزی انقلاب نقش داشتند که ما خاطرات و سخنرانی‌های این شخصیت‌ها را ثبت و ضبط می‌کنیم. علاوه بر این، در خصوص مواردی مانند تاریخ مطبوعات یا موسیقی و تئاتر انقلاب و چهره‌های برجسته این هنرها خلأ وجود دارد که باید این خلأ برطرف شود.


البته، مرکز تاریخ شفاهی گنجینه اسناد ملی وابسته به کتابخانه ملی، پژوهش‌هایی را انجام داده اما قرار نیست تا افراد زنده هستند منتشر شود و حتی برخی از آنها بعد از فوت افراد هم منتشر نمی‌شود. آنها تاریخ معاصر را ثبت می‌کنند برای این که در تاریخ بماند نه برای استفاده روزمره و قصد انتشار آنها را ندارند. اما هنر و فرهنگ انقلاب نیز هم‌پای فضای اندیشه‌ای و سیاسی انقلاب تجربه‌هایی دارد که باید به این تجربه‌ها توجه شود.


فضاهایی از هنر انقلاب که مغفول مانده است


ما تا سال گذشته هیچ کتابی راجع به آقای آهنگران نداشتیم که نشان می‌دهد یک جاهایی تورم و یک جاهایی تو رفتگی داریم. البته، ما به دفاع مقدس پرداخته‌ایم و موفق شدیم چهره‌هایی از دفاع مقدس را که بسیار الهام‌بخش هستند کشف کنیم. مثلا کتاب‌هایی مانند «نورالدین پسر ایران»، «دا» و «پایی که جا ماند» گنجینه هنر دفاع مقدس هستند. اما در این میان برخی از فضاها مغفول مانده است. این که کتاب خاطرات برجسته‌ترین چهره فرهنگی دفاع مقدس یعنی حاج صادق آهنگران سال قبل منتشر شد به معنای یک غفلت بزرگ است و ضروری است که یک مرکز، تاریخ شفاهی فرهنگ و هنر انقلاب را تبدیل به پروژه‌های عملی کند و پژوهشگران روی آن کار کنند.


ما برای پژوهش روی سرودهای انقلاب سعی کردیم کانون‌های فرهنگی هنری مساجد کشور متعهد شوند که فایل و عکس آثار هنری را که در مساجد انجام می‌دادند به دست ما برسانند اما این کار به دلیل برخی عدم حمایت‌ها انجام نشد و ما در حد بضاعت خود سعی کردیم افراد دغدغه‌مند در شهرهای مختلف این کار را انجام دهند و سوژه‌ها و ستاره‌های بکری در این پژوهش‌ها پیدا کردیم. کیست که فضای فرهنگی دهه 60 را بشناسد و «دایه دایه وقت جنگه» به گوشش نخورده باشد؟ الان آقای محمد میرزاوندی کجاست؟ پژوهشی زیر نظر سامان سپه‌وند طراحی شده و خواننده این آهنگ را پیدا کرده‌ایم و کتاب خاطرات او در حال پیگیری است.


ما باید آهنگسازان و هنرمندان را که در عرصه‌های مختلف فعالیت داشتند پیدا کنیم و تجربیات آها را ذخیره کنیم و در اختیار نسل بعد قرار دهیم چون تاریخ و فرهنگ این گونه منتقل می‌شود. اگر به خط انتقال معارف انقلاب فکر نکنیم بسیاری از داشته‌های ما در یک دوره تاریخی مدفون می‌شوند. کاری که ما در پروژه تاریخ شفاهی انجام دادیم ریل‌گذاری خط انتقال معارف از یک دوره به دوره دیگر است. در این زمینه پژوهش‌هایی را در شهرهای لرستان، سبزوار، مشهد، کاشان، قم، تبریز و تهران و در خصوص هنرمندانی مانند آقای گلریز، آقای شاهنگیان، آقای قره باغی و ... انجام داده‌ایم که قصد داریم از دهه فجر فعالیت‌هایی را که در این زمینه‌ها انجام داده‌ایم منتشر کنیم.


دهه شصت مدینه فاضله هنر انقلاب اسلامی بود


«خبرگزاری دانشجو» - دهه 60 دوره شکوفایی هنر انقلاب اسلامی بود. درست است حجم آثار افزایش پیدا کرد اما کیفیت آنها چگونه بود؟ از نظر کیفی هم هنر انقلاب توانست به شکوفایی برسد؟


صفایی‌فرد: کیفیت هنر یک مقوله نسبی است و ما کیفیت و رشد را در مقایسه با دوره گذشته بررسی می‌کنیم. یعنی باید ببینیم تئاتر قبل از انقلاب چه بوده و در دهه 60 این تئاتر به کجا رسیده اما این درست نیست که تئاتر دهه 60 را با تئاتر امروز مقایسه کنیم. فرهنگ مقوله پویایی است و ما باید آن را با دوره و مسیری که طی کرده مقایسه کنیم. اگر مقایسه در این بستر صورت گیرد، می‌توانیم بگوییم دهه شصت مدینه فاضله هنر انقلاب اسلامی بود، زیرا نوع خلاقیت‌های این دوره بی نظیر است.


در این دوره برای اولین بار اقشاری از جامعه که موسیقی را تحریم کرده بودند حاضر می‌شوند برای موسیقی و تئاتر هزینه کنند و گروه‌هایی مانند گروه تئاتر فجر در کاشان از اجرای تئاتر سود می‌بردند. در واقع، آنها نبض زمان را گرفته بودند و مخاطب داشتند. سال 62 که صدام به شهرها حمله می‌کرد و فضای روانی خاصی در جنگ حاکم بود نمایشنامه‌ای در کاشان با نام احتضار کار شد که لحظات مرگ صدام را به تصویر می‌کشید. این چیزی جز اقتدار تمدنی نیست چون ما به دشمن از زاویه دید طنز نگاه کردیم. این گروه تئاتر حتی برگزیده جشنواره تئاتر آوینیون فرانسه هم بودند.


از سوی دیگر، ما در آن دوره تجربه جهاد سازندگی را نیز داشتیم که اتفاق بی نظیری بود. الان دنیا برای دانستن تجربه جهاد سازندگی و بسیج که یک نیروی نظامی در عرض ارتش رسمی بود محتاج شنیدن حرف‌های ماست و این حرف‌ها تنها مخاطب ملی ندارد. دفتر ما حدود سه سال است که مصاحبه‌های مفصلی را در رابطه با ثبت تاریخ شفاهی جهاد سازندگی انجام می‌دهد.


اقتصاد هنر انقلاب چگونه است؟


«خبرگزاری دانشجو» - اشاره داشتید که مردم برای این هنرها پول می‌دادند. اقتصاد هنر انقلاب چگونه بوده است؟


صفایی‌فرد: هم راجع به جشنواره عمار و هم راجع به هنر انقلاب باید گفت اقتصاد هنر انقلاب مانند آنچه در دنیا مرسوم است که فقط از طریق فروش بلیط اداره می‌شود، نیست. اقتصاد هنر انقلاب یعنی تا چه اندازه مردم و مخاطبان حاضرند در هزینه ساخت اثر هنری شریک شوند گاهی از طریق بلیط این هزینه را می‌دهند و گاهی بالاتر است. در جشنواره عمار نمازگزاران مسجد یک روستا هفت میلیون تومان در عرض دو سه روز روی هم گذاشتند برای این که ادوات پخش فیلم را فراهم کنند. این یعنی مردم حاضر شده‌اند هزینه کنند.


الان در جشنواره عمار بیش از دو هزار نقطه اکران در کل کشور وجود دارد که این مساله باید تحلیل اقتصادی شود. زیرا هر نقطه اکران حداقل سه چهار نفر را لازم دارد که فعالیت‌های مربوط به پخش فیلم را انجام دهند. هر جشنواره دیگری برای این اکران‌ها باید به کارمندان خود پول دهد اما جشنواره عمار کاملا هزینه‌های خود را به صورت مردمی تهیه می‌کند و حدود ده هزار نفر ساعت در هر نقطه کار می‌کنند. باید برای بررسی هنر انقلاب ببینیم مردم چقدر هزینه کرده‌اند.


در دهه 60 به عنوان مدینه فاضله هنر انقلاب، مردم از دل و جان برای هنر انقلاب هزینه می‌کردند. نظر آقا در کتاب «دغدغه‌های فرهنگی» این است که اگر موسیقی انقلابی و برای آرمان‌های انسانی مثل فداکاری و ایثار ساخته شود چه اشکالی دارد که مردم پول بدهند و بلیط بخرند و در این برنامه شرکت کنند. تفاوت نگاه ما با اقتصاد هنر مرسوم در همین است که از طریق بلیط، اقتصاد هنر را ارزیابی نمی‌کنیم بلکه از طریق هزینه به ارزیابی آن می‌پردازیم و آن وقت می‌بینیم که جشنواره عمار از نظر آورده معنوی قابل ارزیابی است. زیرا افراد با اعتقاد و آرمان خودشان پای کار آمده‌اند نه برای این که هزینه‌ای به آنها پرداخت شود.

 

ادامه دارد...
 

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار