زمزمه تاسیس دفتر اتحادیه اروپا در ایران چند ماهی هست که مطرح می شود ولی این مسئله با سفر «کاترین اشتون» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا قوت گرفت و در قطعنامه اخیر پارلمان اروپا به صراحت برآن تاکید شد.
گروه بین الملل«خبرگزاری دانشجو»- سجاد مصطفی پور؛ جهت گیری سیاست خارجی دولت یازدهم در ایجاد تعامل با جهان و ایجاد روابط سیاسی و اقتصادی اگرچه در ظاهر امر، می تواند مثبت ارزیابی شود ولی به دلایلی که گفته خواهد شد اگر با دقت نظر در رفتار سیاست خارجی کشورها بهبود روابط و ایجاد باب تعامل صورت نگیرد می تواند در آینده زمینه دخالت، جاسوسی و تحمیل سیاست های نامطلوب را در جمهوری اسلامی ایران باز کند.
زمزمه تاسیس دفتر اتحادیه اروپا در ایران چند ماهی هست که مطرح می شود ولی این مسئله با سفر «کاترین اشتون» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا قوت گرفت و در قطعنامه اخیر پارلمان اروپا به صراحت برآن تاکید شد.
اگرچه تاسیس دفتر اتحادیه اروپا از منظر وجود یک سازمان بین المللی در ایران اقدامی مناسب تلقی شود ولی به دلایلی و سابقه بد تاریخی اتحادیه اروپا در قبال جمهوری اسلامی ایران که نمونه بارز و نزدیک به ذهن آن قطعنامه 14 فروردین پارلمان اروپا می تواند باشد، این اقدام می تواند بستر مناسبی برای گسترش رفتار و سیاست های خصمانه کشورهای اروپایی در خاک جمهوری اسلامی ایران فراهم کند که به نظر نمی رسد کسی اتفاقات فتنه 88 و نقش آفرینی اروپا در کلید زدن و شعله ور کردن آشوب و هرج و مرج در ایران به بهانه«تقلب» فراموش کند.
پس به دلایل ذیل در شرایط فعلی تاسیس دفتر اتحادیه اروپا در ایران را نمی توان پذیرفت:
*سابقه بد تاریخی: پس از پیروزی انقلاب اسلامی کشورهای اروپایی در کنار ایالات متحده آمریکا از نظام موجود در ایران اظهار نارضایتی کردند و در طول 35 سال با اقدامات مختلف همچون حمایت از عراق در جنگ 8 ساله، تحریم های سنگین بین المللی، حمایت از گروه های تروریستی برای ایجاد ناامنی، خلق فتنه 78و 88 و زمینه سازی برای ایجاد بی اعتمادی در بین مردم نسبت به مسئولین و دخالت های آشکار در روند دموکراسی، حقوق بشر و قوانین جمهوری اسلامی ایران، تلاش کرد تا مسیر پیشرفت کشور اخلال ایجاد کند و سیاست گسترش«بی نظمی» چیزی است که اروپا می خواهد در ایران پیاده کند.
* پیش گرفتن سیاست«ایران نباید به انرژی هسته ای دست پیدا کند»: قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران کشورهای اروپایی همچون آلمان و فرانسه در رسیدن ایران به فناوری هسته ای همکاری می کردند ولی بعد از تاسیس نظام جمهوری اسلامی ایران، کشورهای اروپایی به تبعیت از آمریکا تمامی همکاری ها و قراردادهای خویش با ایران را لغو کردند و نه تنها به آنچه توافق کرده بودند پایبند نبودند بلکه با پیش گرفتن سیاست سلبی در برابر دستیابی جمهوری اسلامی ایران به فناوری هسته ای، با صدور قطعنامه های مختلف و اعمال تحریم های سنگین علیه ایران، تلاش کردند تا مسیر رسیدن ایران به فناوری هسته ای را متوقف کنند، این همان خواسته ای بود که اروپاییان در اوایل دهه 1380 به نمایندگی سه کشور اروپایی-انگلیس، فرانسه و آلمان- و در مذاکرات هسته ای با ایران بدان رسیدند و امروز نیز شاهد آنیم که در برابر پیشرفت های مختلف ایران از جمله در زمینه هسته ای قدعلم کرده و با طرح خواسته های نامعقول و ناعادلانه می خواهند روند رو به رشد موجود را متوقف نماید.
*قطعنامه پارلمان اروپا به عنوان«راهبرد اتحادیه اروپا در قبال ایران»: پارلمان اروپا به عنوان یک نهاد رسمی قانون گذاری و سمبل دموکراسی در اروپا شناخته می شود و زمانیکه این نهاد راهبرد خویش را در برابر ایران با خواسته ها و سیاست های خصمانه تعریف می کند چطور می توان پذیرفت که مرجع عالی این نهاد، که مجری سیاست های نهادهای زیر مجموعه خویش است در کشور مزبور، اقدام به تاسیس دفتر نماید؟ آنچه پارلمان اروپا درباره جمهوری اسلامی ایران درباره وضعیت حقوق بشر، انتخابات، فناوری هسته ای، دیدار با فعالان فتنه و محکومان سیاسی و امنیتی گفته است نه تنها خلاف واقع است بلکه دخالت آشکار در امور داخلی جمهوری اسلامی ایران است اگرچه سخنگوی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در مذاکرات هسته ایران و 1+5 قطعنامه مذکور را غیرالزام آور خواند ولی آیا می توان اقدامات اروپا درقبال ایران را در طول بیش از سه دهه اخیر نادیده گرفت؟
*اتحادیه اروپا سازمانی جنگ طلب است نه صلح بخش: اگر نگاهی گذرا به اقدامات اتحادیه اروپا در قالب کشورهای مطرح اروپایی در گوشه گوشه جهان بیندازیم می توان به اقدامات جنگ طلبانه و استعماری آنان پی برد. خاورمیانه(عراق، افغانستان،سوریه، و غیره)،آفریقا(مصر، و کشورهایی چون میانمار، آفریقای مرکزی و غیره که از تداوم نسل کشی مسلمان حمایت می کند)، حتی اروپا( که نمونه بارز آن تحولات اوکراین است) و مناطق دیگر جهان که در آن ها اروپا سیاست های استثماری و استعماری علیه کشورهای مختلف می گیرد و دلیل این امر آن است که می خواهد به اهداف توسعه طلبانه خود در جهان دست پیدا کند و هیچ هراسی از خلق جنایت به شکل های مختلف ندارد. حمایت از رژیم صهیونیستی و 66 سال جنایات هولناک آن در فلسطین می تواند نمونه دیگری از روحیه جنگ طلبانه اروپا در جهان باشد.
با توجه به آنچه گفته شد می توان دلیل عدم پذیرش تاسیس دفتر اتحادیه اروپا در ایران را ریشه در بی اعتمادی ایران نسبت به اروپا دانست، بی اعتمادی که روز به روز نه تنها تعدیل نمی یابد بلکه با اقدامات مختلف و خواسته های نامعقول که نمونه ی اخیر آن پس از تصویب قطعنامه«راهبرد اتحادیه اروپا در قبال ایران» می تواند گزارش وزارت امور خارجه انگلیس درباره وضعیت حقوق بشر در ایران باشد که در آن، نگرانی ها خویش را از روند حقوق بشر و دموکراسی در ایران ابراز کرده است.
پس با مسائل مذکور و دلایل متعدد دیگر«چطور می توان تاسیس دفتر اتحادیه اروپا در ایران را پذیرفت؟»
تاسيس دفتر اتحاديه اروپا يعني مجوز تاسيس لانه جاسوسي در ايران.
اروپا درصد پيشبرد منافع غارت گرايانه خود است