گروه فرهنگی«خبرگزاری دانشجو»؛ با وقوع انقلاب اسلامی در ایران شاهد به چالش کشیده شدن نظریه های انقلاب از دهه 1980 به بعد هستیم.درحالیکه نظریه های انقلاب، قبل از این دهه، به توصیف و تبیین فرایند تحول انقلابهامی پرداختند و بیشتر ساخت گرا بوده و تمرکز خود را برفشارهای بین المللی، جامعه دهقانی، نیروهای نظامی و رفتار نخبگان قرار می دادندانقلاب 1979 ایران نسل جدیدی از نظریه انقلاب را بوجود آورد بطوریکه جان فوران ، از نویسندگان و نظریه پردازان معاصر معتقد است در دهه 1980 نسل جدیدی از نظریه های انقلاب به وجود آمد که از انقلاب های جهان سوم، بویژه انقلاب اسلامی ایران الهام گرفته اند.از نظر جان فوران، این نسل از نظریان انقلاب، از سطح ساختارگرایی فراتر رفته و عوامل متعدد مانند ایدئولوژی را برای تبیینچرایی انقلاب مطرح ساخته اند. و بطور کلی ، تحولی را که انقلاب اسلامی در عرصه نظریه های انقلاب ایجاد کرده است می توان در اهمیت عناصری چون فرهنگ، دین، ایدئولوژی و رهبری توضیح د اد.
به عبارت دیگر، انقلاب اسلامی، موجب شد که مقوله فرهنگ بویژه فرهنگ مذهبی و دینی که تا پیش از این، در نظریه ها و نظریه پردازی ها چندان مورد توجه قرار نمی گرفت، بطور فعال در عرصه نظریه پردازی انقلاب وارد شود. رهبر معظم انقلاب با مقایسه انقلابهای رخ داده در دنیا می فرمایند:« وقتی ما مقایسه می کنیم می بینیم انقلاب ما بعد از بیست سال، آسیب های گوناگون یک انقلاب بزرگ مثل انقلاب فرانسه، یک انقلاب پر سر و صدا مثل انقلاب شوروی و یک انقلاب به اصطلاح اسلامی مثل انقلاب الجزایر را مطلقا نداشته است و این نشان دهنده بنیه انقلاب است.انقلاب ایران یک انقلاب هویتا اسلامی بود. انقلابی بود که با انگیزه های اسلامی و با خط و مشی اسلامی و با رهبری اسلامی و با شعار های اسلامی و بالاخره حتی با تاکتیک های اسلامی پیش رفت»(15/12/77)
با این مقدمه کوتاه به این نکته می خواهیم برسیم که تفاوت بارز و مهم انقلاب اسلامی با انقلاب های دیگر در ماهیت فرهنگی آن است و این مقوله فرهنگی است که سایر انقلاب ها از آن تهی بوده و رهبران از پرداختن بدان عمدا و سهوا غافل بوده اند و باز یکی از دلایل مهم ماندگاری و آسیب ناپذیر بودن این انقلاب، علی رغم هجمه های سنگین دشمنان خارجی و عوامل وابسته داخلی، عنصر فرهنگ بوده که ضمن حفظ و دوام انقلاب بدلیل غنی و پربار بودن صدور پیدا کرده و مسلمانان دنیا را تحت تاثیر قرار داده است .
عنصر فرهنگ در انقلاب اسلامی مقوله بسیار خطرناکی برای مخالفان و دشمنان انقلاب بوده است بطوریکه از بدو انقلاب، تاکتیک ها و تکنیک های مختلفی برای ازبین بردن این فرهنگ در گام اول و تضعیف آن در گام بعدی برداشته اند و در این راه روشهایاستحاله فرهنگی، تهاجم فرهنگی،شبیخون فرهنگی، ناتوی فرهنگی و رخنه فرهنگی را در دستور کار خود قرار داده اند تا انقلاب را از این عنصر بی بدیل و تاثیرگذار خالی بکنند. این در حالیست که رهبران انقلاب اسلامی در طول 35 سال گذشته بر نقش مهم و تاثیر گذار عناصر فرهنگی بر انقلاب اسلامی تاکید اساسی داشته اند و خطرات پیرامونی آن رابارها برای مسئولان و متولیان اجرایی و فرهنگی کشورگوشزد کرده اند .
اما روز گار ، روزگار عجیبی است . مثل اینکه آزموده را آزمودن خطا نیست و راههای طی شده و آزمون های داده شده بایستی دوباره تکرار شوند هرچند که زمان زیادی از آنها نگذشته است. 8 سال دولت اصلاحات هنوز خیلی قدیمی و کهنه نشده است و وزارت فرهنگ و ارشاد آن با سیاسیت تساهل و تسامح همچنان در یاد ملت ایران هست و از یاد رفتنی هم نخواهد بود چرا که سکاندار آن وزارتخانه حساس و کلیدی عضو ثابت میزگردهای تحلیلی و تبیینی بی بی سی فارسی لندن استعمارگر پیر است و رییس او در تهران از سران فتنه میزبان وزیر فرهنگ وارشاد فعلی است.با این هپوشانی ها و هبستگی هایی که میان اهل فرهنگ وجود دارد چگونه می توان سراغی از ترویج، تبلیغ، اجرا ، اعمال و نشر فرهنگ اصیل اسلامی گرفت، آیا اینجا می توان رابطه بین صدور قطعنامه توسط پارلمان اتحادیه اروپا در حمایت از سران و عوامل فتنه و جلسه گرفتن خاتمی از سران فتنه با وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت یازدهم بی معنی تفسیر نمود .
چه ارتباط و تعاملی می توان بین مهمترین دستگاه فرهنگی کشور با مجموعه برانداز انقلاب تعریف نمود؟وزیر فرهنگ و ارشاد دولت اسلامی ماموریتی برای دیدار با فتنه گران ندارد ماموریت تعریف شده برای وزیر فرهنگ مبارزه با تهاجم فرهنگی فتنه گران داخلی و دشمنان خارجی با انجام جهاد فرهنگی است . مسئولان فرهنگی با رفتن به مسیر های منحرف طی شده توسط افرادی چون مهاجرانی نمی توانند خدمت رسان نظام اسلامی باشند بلکه پیاده نظام و اجرا کننده سناریوی دشمن در ناتوی فرهنگی خواهند بود . نقطه تمایز انقلاب ما با انقلاب های دیگر فرهنگ ما بوده است، نقطه قوت ما در مواجه با دشمن فرهنگ اصیل شهادت ، ایثار و خود گذشتگی بوده است لذا در صورت کج فهمی مسئولان فرهنگی پاشنه آشیل و نقطه انحراف انقلاب هم می تواند فرهنگ به انحراف کشیده شده باشد.
مقام معظم رهبری در آسیب شناسی فرهنگی می فرمایند : « خطرهایی وجود دارد، مهم این است که به خطرها توجه بشود اگر کسانیبیایند با عدم اعتقاد به اساس ارزش ها، دم از تحول بزنند،تحول مورد نظر آنها یعنی تحول نظام اسلامی به نظام غیر اسلامی! تحول مورد نظر آنها یعنی حذف نام اسلام، حذف حقیقت اسلامو حذف فقه اسلامی!» باید گفت در انقلابی که با نام اسلام رخ داده و در نظامی که نظام اسلامی نام گرفته است، مسئولان بایستی با نام و یاد اسلام و فرهنگ اسلامی حرکت کنند؛ نباید مطبوعات آن تکمیل کننده سناریوی رسانه های دشمن در اسلام زدایی و دین زدایی از جامعه با قلم فرسایی های انحرافی چون رد صریح قصاص باشد .
فتنه گرانی که روز عاشورا بر مقدسات ما اهانت و به فرهنگ انسان ساز و عزت آفرین عاشورا توهین کردند بطور مسلم نمی توانند و نباید مرجع فکری مجریان فرهنگی جامعه باشند چرا که در صورت آبشخوری مسئولان فرهنگی از دشمنان خارجی و فتنه گران داخلی فرایند مدیریت فرهنگی جامعه با رخنه و استحاله فرهنگی به سوی انحراف و کجروی پیش خواهد رفت. مجریان فرهنگی بایستی خطرات فرهنگی در جامعه را احصا کرده و در جهت خنثی کردن آنها گام بر دارند نه اینکه خودشان عامل بر ایجاد تهدید فرهنگی و حامی تهدیدات فرهنگی دشمنان قرار گیرند .
در همین راستا رهبر معظم انقلاب برای تاکید بر حساس بودن مراکز فرهنگی و لزوم مراقبت از آنها می فرمایند: « خطرناک تر این است که بیایند در مراکز فرهنگی نفوذ کنند؛ ذهن مردم، ایمان مردم، باورهای مردم، خط سیر صحیح مردم را قبضه کنندو در اختیار بگیرند؛ همان چیزی اتفاق بیفتد که در صحنه مطبوعات و صدا و سیمای دنیای غرب دارد اتفاق می افتد؛ یعنی سرمایه داری...این همان چیزی است که بنده چند سال قبل از این ؛ نشانه های آن را در گوشه و کنار مشاهده کردم و تهاجم فرهنگی گفتم؛ بعضی پذیرفتند ،بعضی هم اصلش را انکار کردند و گفتند اصلا تهاجم فرهنگی وجود ندارد».
یادداشت از: امیر حسین یوسفی