در نشست نقد و بررسی سریال «پایتخت 3»که با حضور اساتید دانشگاه تهران برگزار شد؛ وجوه مثبت و منفی این سریال مورد ارزیابی قرار گرفت.
به گزارش خبرنگار فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»، نشست نقد و بررسی سریال «پایتخت 3» با حضور دکتر مسعود کوثری و دکتر اعظم راودراد اعضای هیئت علمی گروه ارتباطات دانشگاه تهران در دانشکده علوم اجتماعی برگزار شد.
کوثری در ابتدا با اشاره به نوع آوری ها و جذابیت های سریال«پایتخت 3» گفت: یکی از نوآوری های این سریال این است که سعی کرده با شیوه بازیگری و فیلم برداری جدید خود به زندگی روزمره نزدیک شود، درونی کردن فرهنگ مازندرانی یکی دیگر از نکات جذابی است که در اجرای فیلم دیده می شود از سوی دیگر «پایتخت 3» تکانی در حوزه طنز به وجود آورده و طنز را با شیوه جدیدی بیان کرده است.سریال های طنز در این سه دهه، نخ نما شده است در سریال «پایتخت 3» نیز طنز موقعیتی کمتر وجود دارد و به سمت دیالوگ حرکت شده است که دیالوگ ها هم بعد از مدتی نخ نما می شود از سوی دیگر کثرت این دیالوگ ها ممکن است موجب تعارض های قومی شود.
وی افزود: در «پایتخت 3» نکاتی مثل روابط خانوادگی و خویشاوندی مطرح شده که با فرهنگ ایرانی پیوند دارد از سوی دیگر طرح جسارت آمیز برخی مسائل مانند «ازدواج یک ایرانی با یک دختر چینی» نشان دهنده تعامل فرهنگی است در حالی که در این سه دهه این نوع از ازدواج ها تقبیح می شدند.
کوثری نکته مثبت دیگر «پایتخت 3» را انتقاد به اشکالاتی دانست که در رشد اجتماعی برخی گروه ها به وجود آمده است و گفت: وجود فردی در این سریال که خروس باز بوده مثل خروس بازی که به یکباره پول دار شده و ماشین شاسی بلند سوار می شود نشان از وجود اقتصاد ناسالم در جامعه دارد.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با اشاره به انتقادات خود نسبت به این سریال اظهار داشت: یکی از مشکلات «پایتخت 3» این بود که گرفتار کلیشه ها شده بود مثلاً کشتی گیر ایرانی با آمریکا، روسیه و چین رقابت می کند که نشان از صف آرایی با قدرت های بزرگ بین المللی دارد البته درست است که در واقعیت ما بسیاری از کشتی های که با این کشورها داشتیم را برده ایم، اما گاهی هم باخته ایم.
متأسفانه تقلیل دادن و کلیشه ساختن این مسائل به سریال لطمه زده است، دومین مشکل این سریال وجود تبلیغات زیاد است که از حد خارج شده است صرفاً برای اینکه پول ساخت سریال تأمین شود اما صدا و سیما که به خاطر مشکلات مادی این کار را انجام می دهد دچار اشتباه شده است اگر صدا و سیما ده شبکه تأسیس می کند باید بتواند آنها را تأمین مالی کند و برای شرایط غیرنفتی برنامه ریزی کند؛ نه شرایط نفتی،متأسفانه برنامه های فرهنگی صدا و سیما تبدیل به وسیله ای تبلیغاتی شده که شرم آور است.
کوثری خاطرنشان کرد: یکی دیگر از مشکلات این سریال این است که تعداد لوکشین های اصلی آن بسیار محدود است و 80 درصد سکانس ها در محیط خانه می گذرد که البته این مسائل نیز به مشکلات مالی مربوط می شود.نتیجه این است که دیالوگ زیاد شده زیرا وقتی لوکشین محدود می شود مجبورید از دیالوگ زیاد استفاده کنید و دیالوگ زیاد نیز آسیب های مانند تمسخر، دست انداختن، کنایه های جنسی و غیره دارد.
وی دلایل غیرمنطقی و عدم وجود روابط علت و معلولی را مشکل دیگر «پایتخت 3» دانست و اظهار داشت: مسائلی مانند تماس های موبایلی که در اردوی تیم ملی اتفاق می افتد یا پاشیدن سیمان به لباس کاراکترها و تعویض لباس آنها غیرمنطقی به نظر می رسد و مشخص است که داستان سرهم بندی شده است از وقتی شخصیت ها به «پایتخت 3» می آیند سریال دچار افت می شود زیرا وجه منطقی آن کمرنگ تر می شود اما بحث اول سریال از بخش دوم بهتر بود.
در ادامه دکتر راودراد با اشاره به موفقیت سریال پایتخت یک گفت: پایتخت یک با بیشترین میزان تاثیرگذاری ساخته شد و نوآوریهای زیادی داشت که مخاطب را به خود جذب میکرد این موفقیت دیگران را به طمع استفاده کردن از آن پرداخت در پایتخت دو بار مذهبی خیلی شدیدی وجود داشت و گنبد گلدسته پشت کامیون قرار گرفت که به هم جا می رفت و نمادی مذهبی گل درشتی بود به نظر می رسید این انتخاب داستان یک نیاز حمایتی را پاسخ گفته بود تا استفاده درست مذهبی از آن شود اما در سال جدید تلویزیون پول نداشت و سعی کرد به سمت جذب سرمایه پیش برود الان هم امکان ندارد در هیچ برنامه تلویزیونی تبلیغ وجود نداشته باشد حتی در برنامههای کودک نیز تبلیغات انجام میشود و نشان میدهد این نیاز اقتصادی به کودکان هم رحم نمیکند چه برسد به بزرگتر ها این آفت موفقیتی است که دامن پایتخت سه راهم گرفته و مجبور میشود در سریال تور برج میلاد بگذارد یا شرکت اطلس مال را تبلیغ کند از سوی دیگر تبلیغ فرهنگی و بحث یارانهها نیز مطرح میشود که این تبلیغات بسیار گل درشت است البته بحث محیط بانان چون در متن فیلم تنیده شده بود در زمره این تبلیغات قرار نمیگیرد باید به این نکته هم توجه داشت که سیروس مقدم به عنوان کارگردان مسئول این قضایا نیست اما من چارچوب تلویزیون را که این خواستهها رابه یک مجموعه تحمیل میکند مقصر میدانم.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با اشاره به نقاط مثبت پایتخت سه گفت: در سریالهای تلویزیون قالبا خانوادهها یا در حال دعوا با هم هستند و علیه هم توطئه میکنند یا درگیر مسائل مربوط به ازدواج یکی از شخصیتها میشوند اما در پایتخت سه خانوادهای را میبینیم که اعضا آنبا هم متحد هستند و نسبت به هم عشق و محبت دارند در این سریال زن و شوهر از هم حمایت می کند و با دیدن هم آرامش میگیرند این سریال ازفضای غم و اندوه دور شده و حس خوشبختی را القا میکند و باعث میشود مخاطب با آدمهای خوب همزادپنداری کند.
وی در خصوص استفاده از لهجه نیز گفت: در این مجموعه از لهجه به خوبی استفاده شده که این مسئله فضای سریال راطبیعی می کند و کسی به لهجه نمیخندد از سوی دیگر در بسیاری از سریالها حوادثی که اتفاق میافتند باورپذیر نیستند و رابطه علت و معلولی درستی ندارند اما در این سریال حوادث جدی و باورپذیر هستند و به درستی حل میشوند.
راودراد در ادامه خاطر نشان کرد: مزیت دیگر پایتخت تناسب آن با زمان عید است در عید آدمهای مخاطب ماندگار یک سریال نیستند زیرا درگیر مهمانی و دید و بازدید هستند اما مثلا حوادث سریال پایتخت یک بیشتر حالت اپیزودیک داشت و شامل داستانکهایی میشد که مخاطب میتوانست از هر جایی آن را پیگیری کند متاسفانه پایتخت سه تا نیمهها اعصاب تماشاگر را خرد میکرد زیرا شخصیت نقی که کاراکتری خانواده دوست و فداکار بودتبدیل به شخصیتی حسود و خودخواه شده بود که فقط میخواست به جایی که مطلوب اوست برسد اما از نیمههای سریال که سفر به تهران آغاز شد نقی هم دوباره همان نقی پایتخت یک شد.
دکتر کوثری در ادامه نشست گفت: من در مسیر مازندران زیاد رفت و آمد کردهام و اهمیت امام رضا(ع) را برای مردم آنجا میدانم و این نکتهای است که به خوبی در سریال پایتخت نمایش داده شده اما تکرار این تمهای مذهبی در پایتخت یک و دو و سه به نظر تحمیلی میرسد و انگار فروش امام رضا(ع) به عنوان یک کالای تبلیغاتی که به فضای کلی و ایمان مردم به امام رضا(ع) لطمه میزند در واقع بحث مربوط به امام رضا(ع) باید به لایههای درونیتر سریال برود.
وی در خصوص سناریوی پایتخت سه گفت: دو ایده یک خطی در پایتخت سه دیده میشود یکی اینکه همه آدمها نیاز به تشویق دارند و ناکامیها آنها را ویران میکند که این داستان یک خطی نقی است ایده یک خطی بعدی غرور ملی است چون ملتی که ناکام شده نیاز به موفقیت دارد و از این رو پیروزیهای کشتی برای ما اهمیت ملی دارند البته چفت شدن این دو ایده یک خطی به صورت کامل صورت نمیگیرد و منطق این انتقال دیده نمیشود و این عدم انتقال موجب از هم پاشیدگی فنی داستان است در خط اول خودخواهی ناشی از ناکامی است اما در خط دوم این خودخواهیها و ناکامیها مشخص نمیشود.
تعجب مي کنم!
يعني دوتا استاد علوم ارتباطات که کارشون رسانه است؛ اشکالات اين سريال رو تنها در حد چند اشکال فني و پيش پا افتاده مي بينن؟
يعني اين سريال هيچ اشکال مهمتري نداشت؟
حتي نقاط قوت اين سريال هم چيزهاي ديگري است. پايتخت 3 نقاط قوت خيلي مهمتري داره نسبت به اين چيزي که اين دوتا استاد بيان کرده اند!
ارسال نظرات
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
يعني دوتا استاد علوم ارتباطات که کارشون رسانه است؛ اشکالات اين سريال رو تنها در حد چند اشکال فني و پيش پا افتاده مي بينن؟
يعني اين سريال هيچ اشکال مهمتري نداشت؟
حتي نقاط قوت اين سريال هم چيزهاي ديگري است. پايتخت 3 نقاط قوت خيلي مهمتري داره نسبت به اين چيزي که اين دوتا استاد بيان کرده اند!