گروه اقتصادی «خبرگزاری دانشجو»- فاطمه اسماعیلی؛ مهمترین دغدغهای که این روزها ذهن آحاد جامعه به خصوص اقتصاددانان را به خود مشغول کرده است، کاهش تورم است. پدیدهای که با بسیاری از اهداف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی در مغایرت است.
در علم اقتصاد به افزایش سطح عمومی قیمتها در طول یک بازه زمانی مشخص تورم گفته میشود. اما گاهی افزایش قیمتها در یک جامعه از سیاستهای نادرست دولت در یک دوره افزایش پیدا میکند که این افزایش قیمت را نمیتوان به عنوان تورم قلمداد کرد.
یکی از عوامل مهم به وجود آورنده تورم به خصوص در جوامعی همچون ایران در دوره کنونی، تورم انتظاری است. اما تورم انتظاری چیست؟
تورم انتظاری از جمله ابعاد و دلایل ایجاد تورم است که زمینه جامعهشناسی و روانشناسی علم اقتصاد آن را توصیف میکند. در جامعهای که مردم و خانوار بر این باورند که قیمت کالا و خدمات مصرفیشان در یک بازه رمانی معین در آینده با افزایش روبرو میشود، تورم انتظاری رخ میدهد.
در بخش بزرگی از تصمیمات فعالان اقتصادی، نرخ رشد قیمتهاست که تعیینکننده قیمتهای آتی بوده و نقشی بسیار مهم بازی میکند. در سمت تقاضا با پیشبینی کاهش نرخ رشد قیمتها، با به نعویق افتادن، تغییر و یا حتی منتفی شدن بسیاری از خریدها اثر تعدیل کننده بر جریان افزایش قیمتها ایجاد میشود و در سمت عرضه نیز این مهم موجب تسهیل تصمیمگیری برای فعالیتهای تولیدی و کاهش رشد قیمت تمام شده خواهد شد که در نهایت فشارهای افزایش قیمتی عرضهکنندگان تقلیل مییابد و در پایان این پروسه شاهد کاهش رشد قیمتهای واقعی خواهیم بود. به این ترتیب به وضوح مشاهده میشود، تورم انتظاری عامل مهمی در شکلگیری تورم واقعی است یعنی تا حدودی واقعیات در سایه انتظارات شکل میگیرد.
شایسته است توجه داشته باشیم اگرچه در شکلگیری تورم انتظاری، تجربیات گذشته و مشاهدات مردم از تورم واقعی سهم قابل ملاحظهای خواهد داشت اما در شرایط کنونی اقتصاد ایران به نظر میرسد، پیشبینیهای تحولات اقتصادی آتی کشور در شکلگیری این تورم سهم بیشتری را دارا باشد. این موضوع میتواند فرصت بزرگی را در اختیار دستنادرکاران اقتصادی کشور قرار دهد تا بدون تحمیل هزینههای سنگین رکودی، نرخ واقعی تورم را کاهش دهند.
اما در شرایط کنونی کشور شاهد رویهای دیگر هستیم. اتخاذ سیاستهای شتابزده و کوتاهمدت از یک سو و شرایط تحریمی که در آن قرار داریم از سوی دیگر موجبات این امر را فراهم کرده است که مردم انتظارات تورمی خود را با توجه به دادههایی که از گذشته و حال بدست آوردهاند، شکل دهند و نوسانات موجود در بازار به خصوص بازار طلا و ارز به این بیاعتمادی دامن زند.
به اعتقاد کارشناسان اقتصادی، آنچه امروز در کشورهای پیشرفته و توسعه یافته دنیا مشاهده میشود که با وجود انجام سیاستهای پولی انبساطی شاهد تورم آنچنانی نیستند، پاسخ این سوال را میوتان در تورم انتظاری جستجو کرد.
در واقع در این کشورها مردم به عینه دیدهاند مقامات پولی هر ساله با در نظر گرفتن یک هدف تورمی مشخص و اعلان عمومی آن، در عمل پا را فراتر از آن هدف تورمی نمیگذارند. در نتیجه حتی زمانی که بانک مرکزی اقدام به تزریق نقدینگی در آن کشور مینماید از آنجایی که نشان داده است که اهداف تورمیاش پایبند میباشد، قیمتگذاری بر مبنای همان تورم انتظاری شکل گرفته و از نقدینگی تاثیر نمیپذیرد.
اما این موضوع در کشور ما روندی معکوس را در پیش گرفته است. کاهش فضای اعتماد میان مسئولین اقتصادی کشور و مردم سبب شده است تا پشت هر تصمیم اقتصادی جدیدی که گرفته میشود، نگاه مردم به افزایش چشمگیر تورم در آینده باشد.
اما چه باید کرد؟
جهت کلی فعالیتهای دولت باید به گونهای باشد که در پایان به کاهش تورم انتظاری بیانجامد تا به دنیال آن تورم واقعی نیز کاهش پیدا کند. شاید این سخنان تکرار مکررات باشد اما تجربیات گذشته نشان داده است که همواره کمتوجهی و سادهاندیشیهای مسئولان چگونه میتواند تاکنون شرایط سخت اقتصادی را بر اقتصاد کشور حاکم نموده است.
1. تا تثبیت نشدن شرایط سیاسی و اقتصادی کشور، مسئولان نظام مالی کشور از هرگونه افزایش نرخ بهره اسمی دوری کرده تا منجر به افزایش تورم انتظاری نشوند.
2. جلوگیری از تصمیمات ناگهانی که منجر به افزایش تورم انتظاری و در نتیجه رشد تورم واقعی شود. از جمله این تصمیمات میتوان به رشد جهشی قیمت حاملهای انرژی اشاره نمود.
3. کاهش یا حذف یارانه پرداختی به متملکین و ثروتمندان میتواند یک سیاست انقباضی مالی در جهت تعادل بودجهای باشد که در کاهش تورم انتظاری نیز نقشی بسیار مهم دارد.
4. اطلاعرسانی بیشتر و روشنتر دولت در زمینه فعالیتها و تصمیمات جاری و همچنین اعلام درست و دقیق آمار اقتصادی کشور از دیگر عواملی است که میتواند منجر به کاهش تورم انتظاری و یا جلوگیری از افزایش آن شود.
5. شیوه اعمال سیاستهای انقباضی مالی بهصورت تدریجی، محدود و متنوع باشد تا موجب افزایش تورم انتظاری نگردد.
6. و اما از همه مهمتر، موفقیت در مذاکرات سیاسی که به کاهش تحریمهای اقتصادی و همچنین اعتماد مردم به دولت نقشی تعیین کننده در حل معضلات اقتصادی از جمله کاهش تورم انتظاری و واقعی دارد.
حاصل امر تمام این فعالیتها در نهایت کاهش سریعتر نرخ تورم واقعی را در پی خواهد شد.