به گزارش خبرنگار فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»، این روزها برکناری سید عبدالحمید رکنی از سمت تهیه کنندگی برنامه مذهبی «سمت خدا» که به مدت 5 سال با حضور کارشناسان مذهبی هر روز ظهر از شبکه سوم سیما پخش میشد حسابی سر و صدا کرده است. آن طور که از گفتههای رکنی و سایر کارشناسان برنامه بر میآید دلیل این برکناری انتقادی بوده که در این برنامه توسط حجه الاسلام ماندگاری نسبت به عملکرد صداوسیما مطرح شده است. انتقادی که دامن تهیه کننده سمت خدا و در نهایت خود این برنامه را گرفت و دو روز پیش مجری و سایر کارشناسان برنامه نیز در پخش زنده از حضور در این برنامه کناره گیری کردند. اما این اولین باری نیست که انتقاد از صداوسیما برای منتقدان آن هزینه داشته و احتمالا آخرین بار آن نیز نخواهد بود.
همیشه انتقادات زیادی از سوی طیفها و جناحهای مختلف نسبت به عملکرد صداوسیما در حوزههای مختلف مطرح بوده اما در چند سال گذشته این انتقادها به شدت افزایش یافته و تقریبا میتوان گفت نه مردم و نه هیچ یک از گروههای مختلف سیاسی، فرهنگی و اجتماعی رضایت چندانی از عملکرد رسانه ملی ندارند. به طوری که کارشناسان معمولا یکی از دلایل اقبال مردم به برنامههای ماهواره ای را ضعف عملکرد صداوسیما در جذب مخاطب میدانند. اما ظاهرا مدیران تپههای جام جم نه گوش شنوایی برای شنیدن انتقادها دارند و نه دلِ خوشی از منتقدان و به راحتی منتقدان خود را که از سر دلسوزی اشکالات صداوسیما را به مدیران آن یادآور میشوند از صحنه حذف میکنند.
در این گزارش نگاهی داریم به انتقادهای برخی منتقدان شناخته شدهتر صداوسیما که طی سالهای گذشته صابون صداوسیمای ضرغامی به تن آنها خورده و حتی برای زمان اندکی هم که شده در رسانه ملی ممنوع التصویر شده اند. البته، لازم به ذکر است که الزاما انتقادهایی که در این جا آورده شده ممکن است دلیل ممنوع التصویری این چهرهها نباشد اما به هر ترتیب دیدگاههای این چهرهها را نسبت به صداوسیما و عملکرد آن نشان میدهد.
وحید یامین پور: برخورد پلیسی مدیران صداوسیما با منتقدان / اجحاف رییس صداوسیما به رهبری
یامینپور که یکی از مشهورترین و پر کارترین منتقدان صداوسیماست از سال 89 اجازه تولید و شرکت در هیچ برنامه ای را ندارد و با دستور مستقیم معاون سیمای سازمان صداوسیما ممنوع التصویر و همچنین ممنوع الصدا شده و اجازه شرکت در برنامههای رادیو و تلویزیون را ندارد. آن طور که گفته میشود او ابتدا مباحث انتقادی خود را درون سازمان و در جلسات تصمیمگیری و برنامهریزی طرح میکرد اما در نهایت نقدهای مفصل او بر صداوسیما به وبلاگ شخصی، روزنامهها و ... نیز کشیده شد.
برخی از انتقادهای یامینپور به این شرح است:
- زمانی که رهبر معظم انقلاب رییسجمهور بودند سوالات اساسی درباره صدا و سیما شکل گرفت؛ رهبر معظم انقلاب در آن زمان جزو معدود افرادی بودند که مخالف بودند صدا و سیما زیرنظر رهبری باشد. به اعتقاد مقام معظم رهبری در این صورت سیئات صدا و سیما دامن رهبری را میگیرد و مردم را به رهبری بدبین میکند و این نهایتا تضعیف جایگاه رهبری خواهد بود. در واقع مقام معظم رهبری با تاکید بر اداره قانونی صدا و سیما و نظارت ساختارمند بر آن میخواستند صدا وسیما خود مسئول عملکرد خود باشد نه اینکه انتساب آن به رهبری مردم را به رهبری بدبین کند.
- رییس صداوسیما بیشترین تاکید را دارند که من همواره همهچیز را با رهبری چک میکنم در حالی که این مساله اجحاف بزرگ به رهبری است. رهبر معظم انقلاب فقط رییس سازمان صدا وسیما را انتخاب میکند و حال اینکه چه اتفاقی در صدا و سیما میافتد به عهده رهبری نیست. رهبری در سال 84 نسبت خود با صدا و سیما را به نسبتشان با وزارت پست و تلگراف و تلفن تشبیه کردهاند و از نهادهای نظارتی خواستهاند که طبق قانون اساسی آنها عهدهدار نظارت دقیق بر صدا و سیما باشند.
- اگر این وضع ادامه پیدا کند و رویه خودمختار و استبدادی در صدا و سیما ادامه یابد روزبه روز شاهد فاصله گرفتن بیشتر رسانه از آرمانها خواهیم بود. چطور تمام رسانهها حتی روزنامههایی که مسئولان آنها منصوب رهبریاند درباره عملکردشان باید به جایی چون دادگاه مطبوعات پاسخگو باشند ولی رادیو و تلویزیون انحصاری ایران بدون واهمه ارزشها و اهداف انقلابی را در سریالها و برنامههایش هدف بگیرد و به هیچکس هم پاسخگو نباشد؟
- شما میتوانید به راحتی ببینید کسی که لحن انتقادی به عملکرد صدا و سیما دارد بعد از یک مدت با رفتارهای پلیسی مدیران صدا و سیما ساکت میشود. این رفتارهای تاکتیکی صدا و سیما است برای عبور از نقد که توانسته است منتقدان جدی خود را تغییر داده یا به نوعی آنان را ساکت کند. در حال حاضر با این شیوه خودخواهانه و استبدادی هرکس که با مرام و مشی مدیران ارشد سازمان همخوان نباشد به راحتی حذف میشود و دیگر افراد همخط و همجریان به میدان میآیند.
- اگر رسانه در اولین فرصت و سریعترین زمان ممکن خودش را اصلاح نکند و به خانههای مردم برنگردد، همه را از دست میدهد، چون حقیقتاً مدتهاست از چشم نخبگان و متدینین و انقلابیها که افتاده. شما یک طیف را پیدا کنید که از رسانه راضی باشد و بگوید این رسانه من است. ممکن است به صورت موردی از برنامهای رضایت داشته باشیم، ولی این رسانه بیصفت، ما را راضی نخواهد کرد و کمکم از بین خواهد رفت و تبدیل به یک ماشین قراضه قدیمی میشود که بنزین میخورد، ولی راه نمیرود و هوا را هم آلوده میکند.
دکتر ابهری: صداوسیما مقصر اصلی ترویج سریالهای ماهوارهای در بین مردم است
دکتر مجید ابهری آسیب شناس و متخصص علوم رفتاری نیز که در سالهای گذشته مدتی مورد غضب مدیران صداوسیما قرار گرفته و ممنوع التصویر شده بود و هیچ یک از برنامههای صداوسیما اجازه مصاحبه با او را نداشتند معتقد است این ممنوعیت به صحبتهایی برمیگردد که او در برنامه «دیروز، امروز، فردا» در خصوص ترویج کانالهای ماهواره ای در ایران انجام داده بود. ابهری در آن برنامه صداوسیما را به دلیل کمکاری در فرهنگسازی در میان خانوادهها مقصر اصلی ترویج سریالهای ماهواره ای در بین مردم دانسته بود.
حاج سعید قاسمی: حاجی بخشی و مرحوم آقاسی هم ممنوعالتصویر بودند / وقتی صداوسیما خیانت میکند
حاج سعید قاسمی نیز برای مدتی مورد غضب مدیران رسانه ملی قرار گرفته بود اما طی مصاحبه ای از ممنوع التصویر شدن خود ابراز رضایت کرده و گفته بود: از این اتفاق بسیار بسیار خوشحالم.
قاسمی در صحبتهایش ممنوع التصویرهای دیگر تلویزیون را نیز معرفی کرده و گفته بود: گاهی شاهد اتفاقات باور نکردنی در کشور هستیم. چرا باید سیاستهای کاری ما به نحوی باشد که «حاجی بخشی» ده سال در صداوسیمای ایران ممنوع التصویر باشد؟ فردی که مدتها برای ایران اسلامی جنگید و تلاش خود را برای حفظ نظام انجام داد. مرحوم آقاسی را یک دهه در رادیو و تلویزیون بلوکه کردند برای این که موهایش بلند بود و ترویج درویشگری میشد.
- قاسمی زمانی از عملکرد صداوسیما در پوشش اخبار مربوط به کاروان آسیایی شکست حصر غزه نیز انتقاد کرده و صداوسیما را در این زمینه خائن معرفی کرده بود: وقتی با مردم فلسطین صحبت کنید متوجه میشوید که تمام موجی که در راهپیماییهای مختلف و یا روز قدس راه انداختهاید فقط فقط مصرف داخلی دارد و این موج به بیرون نمیرود. بخشی از این مساله، خیانت صداوسیماست چرا که در این چند ماهی که این کاروان مشغول بود، در صداوسیما تنها چند ثانیه به آن میپرداختند و در عوض معادل 20 دقیقه در مورد ببری که روسها به ما انداخته بودند برنامه و خبر پخش میشد. صدا و سیمای ما کلا تعطیل است و به درد این کارها نمیخورد.
پناهیان: سریالی که آدم را یاد کتابهای صادق هدایت می اندازد
یکی از افراد شناخته شده ای که چند سالی اجازه حضور در رسانه ملی را نداشت حجه الاسلام علیرضا پناهیان بود که گفته می شود او نیز به دلیل انتقادهای متعددی که به این رسانه وارد کرده بود مدتی ممنوع التصویر شد.
یکی از انتقادهای تند و تیز پناهیان در مورد سریال «ساعت شنی» بود که گفته بود: با اصرار دوستان بخشی از این سریال را دیدم و با خود گفتم مگر نظام ساقط شده که چنین چیزهایی از تلویزیون پخش می شود؟! من با دیدن این داستانها به یاد کتابهای صادق هدایت و کافکا می افتم. مگر کسی رذالت داشته باشد که اجازه دهد چنین تصاویری (سریال ساعت شنی) از تلویزیون پخش شود. بهتر آن است که فیلمهای ماهواره به نمایش درآیند چراکه مخاطب نسبت به داستانهای ایرانی تاثیر پذیری بیشتری دارد.
انتقاد دیگر پناهیان به عملکرد صداوسیما در مورد کشورهای دیگر برمیگشت. پناهیان در این مورد گفته بود: من از صداو سیما انتقاد شدید دارم که چرا مشکلات مردم سوریه و عراق را درست برای مردم ما توضیح نمیدهد. مردم باید بدانند. مردم باید خبر داشته باشند که این تروریستهایی که دارند جنایت میکنند اگر آنجا مقابل اینها ایستادگی نکنند نوبت بعدی کشور ماست. این که نگوییم و مردم را نگران نکنیم که درست نیست.
حسن عباسی: صداوسیما به جریاناتی که کمپانی های صهیونیزم به دنبال آن هستند دامن می زند
دکتر عباسی ابتدا در سالهای اصلاحات و به دلیل شکایت دولت از او ممنوع التصویر شده بود تا این که پس از سالها با تلاش یامین پور به برنامه «دیروز، امروز، فردا» راه پیدا کرد. اما در این سالها نسبت به عملکرد صداوسیما بی تفاوت نبود و گاه و بی گاه به نقد این رسانه می پرداخت. شنیده شده که عباسی نیز در سالها اخیر برای مدتی اجازه حضور در تلویزیون را نداشته است.
یکی از انتقادهایی که عباسی به صداوسیما دارد این چنین است: در این رسانه گاه، آگاهانه یا ناآگاهانه به جریاناتی که کمپانیهای صهیونیزم به دنبال آن هستند دامن زده میشود. غرب در رویکرد جدید به دنبال سلسله جریانات شیطانپرستی و جنپرستی است. فیلمهای هری پاتر، نارنیا، کنستانتین و... نیز که متأسفانه از سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش میشوند، در این زمینه القائات صریحی دارند.
جلیلی: خروجی دانشکده صداوسیما جعفر پناهی و بهمن قبادی هستند / افرادی که با انقلاب نسبتی ندارند برنامه سازی می کنند
وحید جلیلی که سردبیری ماهنامه راه را بر عهده دارد به دلیل انتقاد از صداوسیما مدتی ممنوعالتصویر بود. به گفته او، یکبار که در برنامهای رادیویی جملاتی در نقد صدا و سیما بیان داشت، به دستور مستقیم دفتر آقای ضرغامی از برنامه اخراج شد. جلیلی در یکی از انتقادهایش اشاره میکند که سازمان صداوسیما ورود خوبی به الگوهای خانوادگی نداشته و میگوید: زن مسلمان از جنبش تنباکو در صحنه حاضر بوده ولی چقدر از این موضوعات در صدا و سیما ساخته شدهاند؟ رسانه ملی اگر سوژه میخواهد چرا از این همه سوژههای جذاب استفاده نمیکند؟ وقتی صدا و سیما در این زمینه درست عمل نکند برخی افراد که نسبتی به انقلاب و اسلام ندارند وارد برنامه سازی میشوند.
برخی دیگر از انتقادهای او به شرح زیر هستند:
- برخی از طنزنویسان که رسانه ملی آنها را به صدر برده و میلیونها تومان برای آثارشان هزینه کرده از نشریات روشنفکری انتخاب شدهاند. این در حالی است که طنزنویسان حزبالهی که طنزشان بهتر هم بوده به کار دعوت نشدهاند.
- صدا و سیما دانشکدهای دارد که از آن جعفر پناهی و بهمن قبادی بیرون میآیند. مدیریت فرهنگی ما باید از طیف بچه حزبالهیهای مستعد حمایت کند و آنها را به کار بگیرد. اگر میخواهیم در حوزه فرهنگ وارد شویم و امر به معروف و نهی از منکر کنیم باید به سهم خود در عرصه فرهنگی مصرف داشته باشیم. باید شناخت خود را ارتقا دهیم و اطلاعاتمان را وسیع کنیم.
برجی: بحران در واحد بحران صداوسیما / انتقاد به مدیریت خبر در رسانه ملی
رضا برجی از جمله مستندسازانی است که گهگاه انتقاداتی را به صداوسیما وارد میکند. او در یکی از برنامههای پارک ملت با اشاره به کم بودن تعداد مستندهای خبری جنگی در تلویزیون گفته بود: در واحد بحران صداوسیما هم بحران وجود دارد.
برجی همچنین در نشستهای دیگر در مورد وضعیت مدیریت خبر در صداوسیما گفته است: تو اگر خبر را درست بدهی، طرف نمیرود بی.بی.سی گوش کند. یعنی اینکه مجری خبری میگوید: بسماللهالرحمنالرحیم. امروز فلانجا بمباران شده، ده تا کشته داده و پنج تا مجروح... خبرنگار ما چه میکند؟ عیناً همان جمله را تکرار میکند! پس چرا خبرنگار فرستادی آنجا؟ والله بالله قسم میخورم که خبرنگار تلویزیون از صور زنگ میزد به بیروت. در جنگ 33 روزه یک نفر در بیروت پای تلویزیون مینشست و اخباری را که از تلویزیونهای دیگر گرفته و ترجمه کرده بود، برایش میخواند و او هم از صور برای تهران میفرستاد.
ما براي تعطيلي برنامه سمت خدا ساکت نمي نشينيم و اعتراض مي کنيم! هر ايراني مسلماني در قبال اين ظلم بزرگ اعتراض کند:
تلفن تماس با آقاي ضرغامي:
????????
انتقاد سازنده که باشه به مديران بر مي خوره آدم حيرون ميمونه که چجوري بگه بابا درد دين داشته باشيد
نمونه اي از ترويج معنويت در شبکه زاگرس کرمانشاه: "بازيگر برنامه طنز(ناو خاص) در ايام تعطيلات نوروزي: رقص کردي نوعي معنويت هستش"
آخه چجور بگيم رقص حرام هستش که به مديران بر نخوره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!