به گزارش خبرنگار فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»، سقوط خرمشهر و اشغال چندین ماهه آن توسط اشغالگران بعثی یکی از تلخترین خاطرات مردم نه تنها پس از انقلاب، که در تاریخ ایران معاصر است. اما خرمشهر پس از بیش از 19 ماه بالاخره آزاد شد و خونین شهر دوباره تبدیل به خرمشهر شد. همانقدر که اشغال خرمشهر کام مردم را تلخ کرد، آزادسازی آن شکرستانی بود در کام مردمی که روزهای سخت جنگ را میگذراندند. سوم خرداد و آزادسازی خرمشهر نه تنها یک خاطره جمعی شیرین، بلکه فراتر از آن یک جشن ملی است که هر دسته و گروه و نگرش فکری و سیاسی در جامعه به آن مباهات میکند و کسی نیست که ایرانی باشد و این واقعه را جشن ملی نداند.
اما سینما و تلویزیون ایران چه سهمی از این شادی دارند؟ و چه کارهایی برای آن انجام دادهاند؟ نگاهی اجمالی به عملکرد تلویزیون در این باره نشان میدهد رسانهای که نام «رسانه ملی» را یدک میکشد هر ساله در سالروز آزادسازی خرمشهر غالباً به پخش گزارشهای خبری و برنامههای بعضاً کلیشهای در این باره میپردازد. برنامههایی که معمولاً کمتر نشانی از خلاقیت و جذابیت در آنها به چشم میخورد. در زمینه سریالسازی نیز، تنها در دو سریال شاخص تلویزیون یعنی «خاک سرخ» و «در چشم باد» اشارههایی به خرمشهر و سقوط و آزادسازی آن صورت گرفته است.
سریال خاک سرخ، داستان یک زندانی سیاسی به نام ایرج را روایت میکند که با پیروزی انقلاب آزاد میشود. او هنگام دستگیر شدنش دخترش لیلا را گم میکند و همواره در ذهنش به دنبال او بوده است. از سوی دیگر، همزمان با شروع جنگ و عروسی لیلا در تهران، او متوجه میشود که پدر و مادر واقعیاش در خرمشهر زندگی میکنند و به دنبال آنها میرود، اما این جستوجو همزمان با ویرانی خرمشهر و مهاجرت خانواده لیلا از خرمشهر است. در این سریال تنها سقوط خرمشهر روایت میشود و هیچ تصویری از آزادسازی آن به نمایش درنمیآید.
سریال «در چشم باد» با بررسی وقایع سیاسی- اجتماعی، سه دوره از تاریخ را در سالهای 1300، 1320 و 1360 روایت میکند. جعفری جوزانی در بخش سوم این سریال که مربوط به دوره پس از انقلاب است به دل جبههها میزند و نماهایی از عملیات بیت المقدس را به تصویر میکشد. در این سریال، شادی رزمندهها در جبهههای جنگ و شادی مردم در شهرها به نمایش درمیآید؛ اتفاقی که در سینما و تلویزیون ایران غریب است!
اگر از تله فیلمهای دست چندم صداوسیما که غالباً کمتر کسی رغبتی به دیدن آنها دارد، بگذریم، تنها سهم خرمشهر از برنامههای نمایشی تلویزیون همین دو سریال است که تازه یکی از آنها نیز تنها راوی سقوط است نه فتح. با وجود این، شنیده میشود این روزها سریالی به نام «کیمیا» در دست تولید است که قرار است وقایع تاریخ معاصر پس از انقلاب از جمله سقوط و فتح خرمشهر را نیز به تصویر بکشد. آن طور که شنیدهها حاکی است قرار است برای اولین بار در این سریال به نقش شهید محمد جهان آرا در وقایع جنگ و خرمشهر پرداخته شود.
اما سهم سینما از این واقعه و جشن بزرگ ملی چیست؟ بررسیها نشان میدهد که سینما نیز مانند تلویزیون کارنامه چندان درخشانی در این زمینه ندارد و تمامی فیلمهایی که در این زمینه ساخته شده نیز سقوط خرمشهر را روایت کردهاند و اثری از شادی فتح در آنها دیده نمیشود. اولین فیلمی که درباره اشغال خرمشهر ساخته شد، «بلمی به سوی ساحل» مرحوم رسول ملاقلی پور بود که در سال 1364 و درست در وسط جنگ تحمیلی به تولید رسید.
«حریم مهرورزی» دومین فیلمی است که با موضوع خرمشهر در سینما کشورمان در سال 1365 تولید شد. مضمون این فیلم پیرامون تبعات اجتماعی اشغال خرمشهر شکل گرفته است و در آن به زندگی بازماندگان و کوچ کنندگان این شهر به سایر نقاط کشور پرداخته میشود. در این فیلم همزمان با اشغال خرمشهر، زن جوانی، همسر خود را از دست میدهد و آواره میشود، اما در سالگرد آزادسازی این شهر دوباره ازدواج میکند. به این ترتیب، اشغال خرمشهر موجب جدایی، اما آزادسازی آن مناسبتی برای وصال میگردد.
سهم عمدهای از به تصویر کشیده شدن وقایع خرمشهر در سینمای ایران بر عهده احمدرضا درویش بوده است. او سه فیلم با نامهای «کیمیا»، «سرزمین خورشید» و «دوئل» را براساس این موضوع ساخته است که هر سه روایتگر اتفاقاتی هستند که در جریان سقوط خرمشهر به وقوع میپیوندند. در این میان، کیمیا و دوئل حال و روز آدمهای حاضر در آن واقعه بزرگ را در سالهای پس از آن نیز نشان میدهند.
اما یکی از مشهورترین و قابل توجهترین فیلمهایی که طی این سالها پیرامون اشغال خرمشهر ساخته شده فیلم «روز سوم» ساخته محمدحسین لطیفی است. این فیلم براساس یک اتفاق واقعی ساخته شده و روایتگر زندگی خواهر و برادری است که هنگام ورود عراقیها به شهر هنوز در منزل خود هستند، اما چون پای دختر شکسته، نمیتوانند بسرعت راه بروند و در نتیجه اسارتشان حتمی است. به همین دلیل برادر، خواهرش را به نحوی که زنده بماند در باغچه دفن میکند تا در فرصت مناسب او را نجات دهد.
دیگر فیلمی که تمام روایت آن در متن اشغال خرمشهر میگذرد «کودک و فرشته» به کارگردانی مسعود نقاشزاده است؛ فیلمی که ویژگی اصلی آن حضور کودکان و نوجوانان و بخصوص دختران نوجوان در مقاومت خرمشهر است.
همان طور که میبینیم سهم واقعه عظیم خرمشهر از سینما و تلویزیون ایران بسیار اندک است و در همین تعداد اندک فیلم و سریالی که ساخته شده نیز غالباً سقوط خرمشهر و اشغال آن مورد توجه قرار گرفته و جز سریال در چشم باد هیچ تصویری از آزادی خرمشهر در فیلمها و سریالها ماندگار نشده است. آش این فقدان فیلم و سریال مناسب آنقدر شور است که تلویزیون به اجبار در سالهای اخیر در سالروز این فتح عظیم، فیلم روز سوم را نمایش میدهد؛ فیلمی که در شایستگیها ساختاری و دراماتیک آن هیچ شکی وجود ندارد، اما پخش آن جای این سوال را باقی میگذارد که چرا در سالروز این جشن ملی و این فتح بزرگ باید قصه غصه سقوط این شهر روایت شود؟ چرا دست سینما و تلویزیون تا این اندازه خالی است که مرثیه شکست جای روایت فتح را میگیرد؟