گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو» زینب صارم ـ شناخت ائمه و محل رجوع بودن آن بزرگواران در مسایل علمی و معنوی از پایه های اساسی و بنیادین زندگی شیعیان است؛ بدان معنا که در مشکلات خود اعم از اقتصادی، خانوادگی و سلامتی به امام زمان خود رجوع می کردندو برای حل مشکلات خود از آنان طلب کمک می کردند. با توجه به شرایط سیاسی و جغرافیایی مسئله رجوع به امام شکل های متقاوتی برخوردار بوده است؛ به عنوان نمونه در زمان امام علی (ع) و حسنین(ع) مردم بر درب خانه های آن بزرگواران به نحو حضوری می رفتند و مشکلات خود را بیان میکردند. در زمان امام باقرو امام صادق(ع) علاوه بر مراجعات حضوری شاهد وجود شاگردان خاص امام هستیم که به برطرف کردن سوالات و شبهات مردم می پرداختند در زمان امام هادی و امام حسن عسگری (ع) نیز نوشتن نامه و شبکه وکلا گسترش یافت.
اما امام دوازدهم شیعیان در شرایط خاص تری نسبت به دیگر ائمه قرار دارد که مقصود همان غیبت کبری است و به شکل دیگر امامان قبلی در جامعه حضور ندارند؛ موضوع غیبت بحث گسترده ای دارد که بارها در جوامع علمی به چالش کشیده شده و شبهات بسیاری در مورد آن پاسخ داده شده است. اما واقعیت آن است که عدم دیدن امام زمان (عج) برای جامعه شیعی آفات بسیاری دارد که به غفلت آنان باز می گردد. بدان معنا که ندیدن امام باعث می شود تا برخی از محبین اهتمام جدی برای ارتباط گرفتن با امام زمان (عج) نداشته باشند. در این میان شناخت امام زمان (عج) یک موضوع است که در دین به آن تاکید فراوانی شده و شناساندن امام زمان (عج) به فرزندان موضوع دیگری است که بسیار مهم و قابل توجه است.
در این گزارش برای بررسی ضرورت شناساندن امام زمان (عج) در احادیث با یک کارشناس دینی گفت و گو کردیم و از سوی دیگر با برخی از دوستان مصاحبه ای کردیم که اولین بار چگونه و کجا با امام زمان(عج) آشنا شدند و یا چگونه فرزندان خود را با امام زمان (عج) آشنا کردند.
خانم سلمایی کارشناس ارشد علوم قرآن حدیث درباره ضرورت شناساندن امام زمان (عج) به کودکان و نوجوانان گفت:« شناخت و شناساندن در دین دو مقوله جدا است؛ شناخت ائمه در مذهب تشیع بسیار مهم است تا آنجا که اگر کسی امام زمان خود را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است. یا اگر دقت کرده باشید ثواب زیارت ائمه و اشک ریختن برای آن ها منوط به شناخت حق آنان است یعنی به کلمه عارف بحقه در زیارت نامه ها تصریح شده است.
امر شناخت امام در احادیث شیعی تا آنجا مهم و مورد سفارش است که شیخ کلینی در کتاب اصول کافی بابی را به معرفت و شناخت امام اختصاص داده است.
تمثیل جالب و تامل برانگیز امام باقر(ع) از کسی که امام ندارد
امام باقر (ع) حدیثی درباره ضرورت شناخت امام دارد که بسیار بسیار گویا است؛ امام می فرماید:«هر کس با تلاش در عبادت جان خود را به خستگی افکند، به این امید که از خداوند تبارک و تعالى پاداش گیرد، ولى در مسیر این عبادت، سر خود باشد بدون امام و مقتدائى از جانب اللَّه که رهبر او باشد، تلاش و طاعت او مقبول نباشد. این چنین عابدى گمراه است و سرگردان و خداوند تبارک تعالى از عبادت او بیزار است.
داستان او داستان گوسفندى است که چوپان و گله خود را گم کرده و آن روز را سرگردان به چپ و راست بدود تا شبان گاه که گله گوسفندانى را با چوپانی ببیند، به آنجا دل ببندد و در خوابگاه آنان بخابد و فردا که چوپان، گله خود را حرکت داد، متوجه شود که با این چوپان و گله بیگانه است، باز سرگردان و حیران بدود و جویاى گله خود و چوپان خود شود تا از دور چوپان و گله دیگری بییند و باز دل خوش کند و به سوى آن بشتابد و چون نزدیک شود چوپان بانگ برآورد و او را از گله براند که اى گوسفند سرگردان تو از این گله نباشى و من چوپان تو نباشم.
گوسفند، سرگردان و ترسان و ناامید به آن سو و این سو بدود، نه چوپانی که او را به چراگاه برساند و یا او را به گله خود بازگرداند. ناگهان گرگى فرصت جوید و حمله کند و او را طعمه خود سازد.
به خدا سوگند، هر آن فردى از افراد این امت که از جا بر خیزد و امامى ظاهر و عادل از جانب اللَّه بر سر نداشته باشد حیران و سرگردان و گمراه است، و اگر بر این منوال بمیرد هم ردیف کافران و منافقان است. این را بدان. رهبران ناعادل و پیروانشان از دین خدا بر کنارند. خود گمراهند و دیگران را به گمراهى مىکشانند. طاعت و عبادت آنان مانند خاکسترى است که با وزش طوفان بر باد فنا رود و بر جمع آورى آن قادر نباشند. و این است همان گمراهى دور که فرسنگها از جاده حق منحرف شده باشند.»
امام باقر (ع) در این حدیث قسم یاد می کنند که عبادت خداوند بدون داشتن امام بر حق هیچ فایده ای ندارد؛ احادیث فراوان متقنی درباره این موضوع وارد شده که عبادت های بسیار زیاد و طولانی بدون داشتن امام معنا ندارد.
شناساندن امام به فرزندان یک وظیفه شرعی است که پیامبر (ص) در خطبه غدیر به صراحت اشاره کرده اند
اما مسئله شناساندن امام از سوی والدین و مبلغین دینی یک وظیفه شرعی است که پیامبر اکرم (ص) در روز عید غدیر بر مردم واجب کردند. پیامبر اکرم (ص) پس از معرفی امام علی (ع) به عنوان خلیفه و امام فرمودند:« من آنچه را مامور به ابلاغش بودم رساندم تا حجت باشد بر همه کسانی که حضور دارند یا ندارند به دنیا آمده اند یا نیامده اند؛پس حاضران به غایبان و پدران به فرزندان تا روز قیامت برسانند.»
یعنی معرفی کردن و شناساندن ائمه و مخصوصا امام زمان (عج) وظیفه شرعی و دینی هر پدر و مادری است به نحوی که شاهد هستید پیامبر (ص) به صورت علنی در حدیث غدیر بیان کردند.
دیدن سریال امام علی در دوران کودکی سبب آشنایی من با امام زمان شد
سید باقر مصطفوی درباره نحوه آشنایی خود با امام زمان (عج) را این گونه توصیف می کند؛ « من دبستانی بودم که سریال امام علی (ع) از تلویزیون پخش می شد در آن موقع متوجه شدم که در زمان های قدیم امام در میان مردم وجود داشته و مردم به راحتی با امام ارتباط برقرار می کردند. به عنوان درد و دل به خواهر بزرگ تر خود گفتم کاش ما هم مثل مردمی که در سریال امام علی (ع) بودند امام داشتیم؛ خواهر بزرگترم برای من توضیح داد که اکنون نیز ما امام حی داریم که در غیبت است و به همین دلیل نمی توانیم ایشان را ببینیم. من در آن لحظه متوجه شدم که مانند زمان امام علی (ع) نیز برای ما امامی از سوی خدا هست و جالب اینکه به شدت مشتاق شده بودم تا حضرت را ببینیم و با ایشان ارتباط بگیرم.
نقشه جالب پدرم باعث شد تا من از امام زمان درک صحیحی پیدا کنم
عطیه احد زاده نحوه آشنایی خود با امام زمان (عج) در دوران کودکی این گونه توصیف می کند:« من پیش دبستانی بودم یک روز پدرم دیر امد دنبالم؛ مدرسه من هم میدان فرهنگ بود دقیقا رو به روی کلانتری یوسف آباد. من داشتم گریه می کردم که پدرم رسید. گفتم من یادت رفته بود؟
پدرم گفت: نه مگه میشه یه بابا بچه اش رو یادش بره؛ داشتم از پشت درخت ها نگاهت میکردم مراقبت بودم؛ منم اعتراض کردم گفتم چرا نیمدی من با خودت ببری؟ پدرم در جواب گفت میخواستم ببینم خودت تنهایی می تونی مراقب خودت باشی یا نه؟ تازه خیالم راحت بود که مسئولان کلانتری تو را می بینند و مراقب تو هستند.
پدرم همین موضوع یک بستر مناسب کرد و برای من مفهوم امام زمان (عج) را توضیح داد هم به عنوان یک پدر مهربان که از دور مراقب ما است و هم به عنوان یک نظارت کننده که بر اعمال ما اگاهی دارد. در حقیقت من با برنامه ریزی قبلی پدرم در دوران بچه گی توانستم یکی از بهترین و مناسب ترین تصورات را به دست بیارم.
اما سن کودک برای فهم این مطلب بسیار مهم است مثلا دختر من پنج ساله هست دیشب تقاضا می کرد که می خواهم امام زمان را ببوسم و به او بستنی بدهم. این که پدر و مادر در بهترین شرایط و مناسب ترین سن یک تصور صحیح ایجاد کنند بسیار مهم و تاثیر گذار است.
معلم سوم راهنمایی من را با امام زمان آشنا کرد
علیرضا وارسته اولین آشنایی خود را با امام زمان در زمان کودکی و جشن های با شکوهی که در خیابان هفده شهریور برگزار می شد معرفی میکند وی از دوران راهنمایی خود نیز یاد می کند و می گوید: من سوم راهنمایی بودم یه معلم داشتم که اعلام کرد پنج شنبه ها بعد از ساعت تعطیلی مدرسه یک کلاس درباره امام زمان (عج) میذارم. هرکس دلش می خاست بمونه؛ چون کلاس آزاد بود و اختیاری بود تاثیر کلاس بسیار عالی بود به نحوی که من حس بسیار عالی داشتم.
ادامه دارد.
بعد که ماجراي غيبت فهميدم و متوجه شدم چرا مسجد جمکران ضريح و مرقد نداره
حالا الا هنوز تو زندگي بدون امام معصوم احساس سرگرداني ميکنم همون سرگرداني که تو مسجد جمکران داشتم
بعضي وقت ها از اين حس سرگرداني استيصال خيلي ناراحت و له ام
اما الا خوشحالم که حداقل به وسيله همين حس ناراحت کننده هنوز يادم نرفته امام زمان هست
و يادم اومد اون زمان که هنوز قلبم از گناه سياه نشده بود چقدر بيشتر با امام ها ارتباط داشتم و اشک بيشتري داشتم
به نظر من قساوت قلب ما رو از از امام زمان دور کرده