به گزارش خبرنگار دانشگاه «خبرگزاری دانشجو»، اولین بار ازدواج دانشجویی از سوی یکی از استادان دانشگاه تهران پیشنهاد شد و اولین جشن ازدواج نیز در زمستان سال 1376 با کمک نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه شهید بهشتی و با شرکت 60 زوج از دانشجویان این دانشگاه برگزار شد.
این رویکرد با همکاری سایر ارگانها به ویژه تبلیغات صدا و سیما گسترش یافت و روز به روز افزایش یافت به طوری که در سال 1387 این آمار از 4 هزار ازدواج گذشت.
برخی از موافقان این طرح در سال های گذشته و هم اکنون بر این باورند که بهترین سن ازدواج برای خانمها، ۱۸ الی ۲۳ سالگی است و این دوران، مقارن با تحصیل در دانشگاه است، همچنین معتقدند که دختر باید بین ازدواج و تحصیل، یکی را انتخاب کند؛ در حالی که می-شود قائل به جمع این دو مورد بود؛ یعنی شخص هم میتواند درس بخواند و هم ازدواج کند و روشن است که در چنین موقعیتی، بهترین گزینه برای ازدواج، ازدواج با همکفو و یک دانشجو است.
همچنین موافقان این طرح با باور اینکه ادامه تحصیل با تمرکز بالایی صورت میپذیرد ازدواج های دانشجویی را نوعی فرار از فشارهای جنسی - عاطفی بر طرف تلقی میکنند.
برخی دیگر از موافقان ازدواج های دانشجویی میگویند: جوانان دانشجویی که بایکدیگر ازدواج میکنند، راحت تر سایر دانشجویان به دلیل نیاز مالی وارد عرصه کار و فعالیت شده و این چرخه و تلاش نخبگان کشورمان را افزایش میدهد.
ازدواج های دانشجویی حفط نفس جوانان و دوری آنان از دام شیطان
گروهی دیگر از موافقان به بخش مذهبی ازدواج های دانشجویی اشاره میکنند و اینگونه ازدواج ها را حفط نفس جوانان و دوری آنان از دام شیطان میدانند،همچنین میگویند: جوانان میتوانند از طریق زودتر لذت مادر یا پدر شدن تجربه کنند.
برخی از استادان دانشگاهی با اعلام موافقت خود از این طرح گفتند: طبق تجربه ما جوانانی که اقدام به ازدواج های دانشجویی کرده اند در درس ها موفق تر بوده و با کمک یکدیگر زودتر به اهداف تحصیلی و کاری خود رسیده اند.
نبود امکانات در دانشگاهها مانعی برای ازدواج های دانشجویی
مخالفان ازدواج های دانشجویی نیز معتقدند که بدون تردید بحث شناخت و آشنایی کامل دو طرفی که قصد ازدواج دارند، مهمترین عامل در موفقیت و پی ریزی یک ازدواج موفق خواهد بود. این شناخت اغلب در پرتو بررسی کامل روحیات، علایق و نیازهای هریک از طرفین صورت میپذیرد؛ اما جوان دانشجو که خود به تنهایی خواستار یافتن کفو و شریک زندگی برای خود در محیط دانشگاه است، به سبب برخی عوامل، ممکن است نتواند چنان که شایسته است، به این مهم دست یابد.
البته مخالفان نیز برای حرفهای خود این دلیل را آوردند که برخی تحقیقات نشان میدهد که وجود عامل سوم، یعنی یک معرف که از طرفین شناخت کافی دارد، موجب پایداری امر ازدواج میشود.
برخی دیگر از مخالفان طرح ازدواج های دانشجویی گفتند: ممکن است ازدواج دانشجویی با نوعی عدم مطابقت فرهنگی بین خانوادههای آنان همراه باشد که این به نوبه خود میتواند موجب ناپایداری این گونه ازدواجها شود؛ زیرا بیشتر ازدواجهای دانشجویی در میان دانشجویانی که متعلق به شهرهای مختلف هستند، صورت میگیرد.
همچنین برخی از جامعه شناسان میگویند: بسیار اتفاق افتاده كه برخی از افراد سودجو به بهانه ازدواج با فرد مقابل رابطه برقرار می كنند و پس از ایجاد دوستی و رابطه عاطفی نه تنها رابطه به ازدواج ختم نمی شود، بلکه باعث ایجاد مشكلاتی چون افت شدید تحصیلی، برقراری ارتباط های غیراخلاقی، ابتلا به بیماری ها و اختلالات روانی مثل افسردگی های حاد، اقدام به خودكشی و... نیز می شود.
استادان دانشگاه که با ازدواج های دانشجویی مخالف هستند یکی از دلایل خود را نبود امکانات در دانشگاهها عنوان داشتند و گفتند: دانشگاهها نمیتوانند امکانات خوابگاهی و رفاهی چندان مناسبی برای تدارک و آغاز یک ازدواج دانشجویی را فراهم آورند و مشکل هزینه ها و درآمد در دوران دانشجویی نیز یکی از مشکلات مهم ازدواجهای دانشجویی است. پس لازم است که خانوادههای طرفین در این مدت از آنان حمایت کنند.
گروهی دیگر میگویند: زندگی مشترك را نمی توان بر پایه اما و اگر، و اصول سست و نامعقول بنا كرد. همچنان كه هیچ معماری عمارت خود را برخاك سست بنیان نمی گذارد . هر زندگی پشتوانه ای قوی و منطقی می طلبد . مثلاً تشابه فرهنگی در تمام دنیا از عوامل بسیار مهم موفقیت زندگی مشترك محسوب می شود. زیرا عوامل فرهنگی به زندگی جهت می بخشد، اعتقادت، مذهب، نحوه معاشرت، تربیت فرزندان و حتی پر كردن اوقات فراغت با عنایت به فرهنگ خاص هر خانواده و منطقه شكل می گیرد.
گفتنی است اين که کلي گويي کنيم و بگوييم ازدواج دانشجويي به طور مطلق خوب يا بد است، برداشتي منطقي نيست، در ازدواج دانشجويي مانند هر ازدواج ديگری، تهديدها و فرصت های زيادی وجود دارد که البته اگر زوج ها بتوانند مديريت درستي بر فرآيند آشنايي و ازدواج داشته باشند، تهديدها هم مي تواند به فرصت تبديل شود.