به گزارش خبرنگار حوزه هنر و ادب «خبرگزاری دانشجو»؛ شعر زیر، شعری از مجید خوشبخت در مدح امام مهربانی، امام رضا(ع) که از نظر میگذرانید
با دو پای برهنه آمده ام
با دوچشمم که سیل می بارد
دست هایم اگر چه بی مایه
پیش پای تو لاله می کارد
با دو پای برهنه آمده ام
زار و تنها به شوق پابوست
چون که رهتوشه ای ندارم من
دلخوشم بر عطای محسوست
با دو پای برهنه آمده ام
آمدم عهد خود کنم تجدید
شاه شاهان به اِذن و فرمانت
پَر کِشم ذرّه ذرّه تا خورشید
با دو پای برهنه آمده ام
بر ضریحت دَخیل می بندم
تا که حاجت روا شوم اینک
رشته ای بی بَدیل می بندم
با دو پای برهنه آمده ام
پور موسی بن جعفر(ع) آقاجان
گر چه یک جان نه بیشتر دارم
آن به پای تو می کنم قربان
با دو پای برهنه آمده ام
آنقدر تشنه ام که می دانی
از ترَک ها و تاولِ لب ها
قصه های نگفته می خوانی
با دو پای برهنه آمده ام
همچو آهوی مانده در تُورم
نشوی گر که ضامنم مولا(ع)
من خسته ضعیف و رنجورم
با دو پای برهنه آمده ام
یارضا(ع) ای شَه خراسانی
من دلگیر و خسته را دریاب
بِِرَهان روحم از پریشانی