کد خبر:۳۶۶۴۴۲
روی موج مخاطبان/ بفرمایید روضه ...

خاطره اولین باری که برای مصیبت امام حسین(ع) اشک ریختید را بازگو کنید...

اینجا، داخل همین خبر، یک قرار روضه خوانی چند هزار نفره داریم باهم. تو هم بشو مداح این روضه. خودت بگو و خودت هم گریه کن...

به گزارش خبرنگار حوزه دین و اندیشه "خبرگزاری دانشجو"؛ هر سال این روزها کل عالم دارد برای غم پسر فاطمه گریه می کند. این روزها مادرها دارند گهواره بچه هاشان را تکان می دهند و برای گلوی پاره علی اصغر ناله می زدند، پدر ها جوان شان را که می بینند می روند هیئت و یک گوشه آرام برای لاله لیلا زار می زنند. نوجوان ها یاد عبدالله و قاسم، دو گل پر پر امام حسن می کنند و ضجه می زنند. دختر ها می روند عصر عاشورا، قصه گوش و گوشواره...

 

مصیبت آن قدر بزرگ است که اگر گرد غم آن روی دل هر کس بنشیند می میرد از غصه. این قصه هم مال امروز و دیروز نیست. از همان روزهایی اولی که دست مان را دادیم به دست بابا و مامان و راهی تکیه و حسینیه محله شدیم، این قصه شروع شده. و انشالله به لطف حضرت تا لحظه مرگ هم ادامه دارد...

 

 حالا، یک روز مانده به تاسوعا، از همه کسانی که دارند این سطرها را می خوانند می خواهیم بروند توی دفترچه خاطراتشان و خاطره اولین باری که برای حضرت ارباب گریه کردند را برای ما تعریف کنند. همه با هم از غم ارباب بگوییم و روضه ای که بیشتر دلمان را می تکاند و خاطره اولین اشک...

 

اینجا، داخل همین خبر، یک قرار روضه خوانی چند هزار نفره داریم باهم. تو هم بشو مداح این روضه. خودت بگو و خودت هم گریه کن...

 

بسم الله! همین پایین صفحه، بخش "نظرات" آماده روضه خوانی توست؛ روضه ای از اولین باری که برای ارباب اشک ریختی یا قشنگ ترین خاطره ای که روضه ارباب داری یا هر روضه ای توب دلت هست و می خواهی برای مردم روایتش کنی. شروع کن به روضه خواندن؛‌ مادری دارد نگاه می کند و گریه می کند...

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
نظرات شما
محمد
Iran (Islamic Republic of)
۱۱ آبان ۱۳۹۳ - ۱۰:۴۶
اولین باری که اشک ریخته ام شاید همزمان بود با اشک ریختن مادرم....
اما اولین گریه هایی را که به یاد می آورم مربوط می شود به روضه حضرت رقیه... سه ساله دختر که کتک نداره... اینکه قباله فدک نداره... خیلی پر سوز و گداز بود... این روزها دلم برای آن شبهای خودم تنگ می شود
13
1
الف.ص
Iran (Islamic Republic of)
۱۱ آبان ۱۳۹۳ - ۱۲:۳۸
من... روی خاک های جنوب بودم... سال ها پیش.. خانواده م هیئتی نبودند و من تا به حال روضه نرفته بودم....
من...آن سال از خدا، حب حسین را خواسته بودم... و روی خاک های جنوب حاجت روا شدم...
حسین علیه السلام مسیر تمام زندگی م را تغییر داد..
9
0
sahar
۲۵ آبان ۱۳۹۳ - ۰۳:۲۱
خوش بحالت
کاش منم همینو میخاستم
غروب آخر سال 90، شلمچه، بغضی که هنوز مونده ...
سجاد
United States of America
۱۱ آبان ۱۳۹۳ - ۱۲:۵۷
من همیشه با به یاد آوردن تصاویر وفیلم های لحظه های شهادت شهدای خودمون به گوشه ای از مصیبت عاشورا پی میبرم وگریه میکنم واولین بار هم همینطوری اشک ریختم.اللهم ارزقنی شهاده فی سبیلک.
8
0
رقیه حسین نژاد
Iran, Islamic Republic of
۱۱ آبان ۱۳۹۳ - ۱۳:۲۷
یادم میاد اون قدیما ،نمی دونم چند سالم بود ،مادرم در رو به رومون بسته بود و رفته بود مراسم عزا داری روز عاشورا ، از روی دیوار پریدم و رفتم دنبالش و وسط میدون کنار مسجد پیداش کردم داشت یک گهواره خالی رو تکون میدادو گریه میکرد وقتی گهواره خالی رو دیدم دلم خیلی گرفت و همراه مادرم بشدت گریه کردم . الان هم هروقت گهواره خالی میبینم ....... میسوزم هم برا دل رباب و هم به یاد مادر ....
7
0
ح.ص
Iran (Islamic Republic of)
۱۱ آبان ۱۳۹۳ - ۱۴:۰۴
اولین بار، کنار قبور ائمه در قبرستان بقیع بود که ناخداگاه گریه ام گرفت و به حال غربت این عزیزان اشک ریختم...
5
1
شریف
۱۲ آبان ۱۳۹۳ - ۰۱:۱۶
دلمو سوزوندی امیدوارم که همه بتونن برن زیارت اهل بقیع
مهدی
Iran (Islamic Republic of)
۱۱ آبان ۱۳۹۳ - ۱۵:۰۰
دو سال پیش، سوم دبیرستان، ما رو برده بودند راهیان نور. یه شب تعزیه خوانی داشتند. جایی که حضرت رقیه(سلام الله) رو . . . لا اله الا الله . . . اونجا دیگه نتونستم خودمو کنترل کنم
این هم به خاطر برکت حضور شهدا بود . . .
7
0
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۱ آبان ۱۳۹۳ - ۱۶:۲۸
اولین بار تو هیئت حاج رضا بذری بود که برا امام حسینم اشک ریختم.
7
0
احسان
Iran (Islamic Republic of)
۱۱ آبان ۱۳۹۳ - ۱۷:۱۲
اولین بار برای امام حسین رو یادم نمیاد!ولی اولین بار باری که برای اهل بیت واقعا اشک ریختم شب قدر بود برای مظلومیت امیرالمومنین... همش ایت تو ذهنم تداعی میشد که شبونه و غریبانه آقا رو میبرن برای خاکسپاری...بعد اونهمه زحمت و خون دل خوردن!!!!
5
0
م.ر.
Iran (Islamic Republic of)
۱۱ آبان ۱۳۹۳ - ۱۹:۴۷
اولین بار (و شاید از معدود دفعات) که خالص برای امام حسین اشک ریختم، فکه بود. دبیرستانی بودیم و برده بودنمون راهیان نور. روز آخر، ساعات آخر، برای وداع فکه بودیم. نمی خواستیم برگردیم. اولین باری بود که زندگی کنار شهدا رو تجربه می کردیم. جدا شدن از رفقای جدید نابی که پیدا کرده بودیم سخت بود... اما باید می رفتیم. چند ساعت دیگه قطار حرکت میکرد. معلمها با اصرار و التماس از روی رملها بلندمون میکردن... روحانی کاروان می خوند: نمی روم ولی مرا به تازیانه می برند...
8
0
و/ س
Iran (Islamic Republic of)
۱۲ آبان ۱۳۹۳ - ۰۱:۴۱
اولین بار اعتکاف حرم امام رضا روضه ارباب امام حسین(ع) و حضرت رقیه بود
0
0
پربازدیدترین آخرین اخبار