به گزارش گروه دانشگاه "خبرگزاری دانشجو"، حجت الاسلام محمد محمدیان، رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، در مصاحبه ای با بیان اینکه آقای روحانی در جلسات عمومی و خصوصی بارها تأکید کرده که از وزرای علوم و بهداشت بطور صریح و جدی خواسته است که مراقب فضای علمی دانشگاه باشند و آرامش دانشگاه را حفظ کنند، گفته است: «ما از این رویکرد ایشان استقبال می کنیم و امیدواریم مدیران وزارتخانه ها و همچنین روسای محترم دانشگاه ها و مدیران دانشگاهی به این تذکرات توجه لازم را داشته باشند... یکی از خطوط قرمز در شورای عالی انقلاب فرهنگی در تأیید روسای دانشگاه ها مسئله فتنه و نقش داشتن در فتنه است. اگر افرادی در فتنه سال ۸۸ سهم داشتند و بعد از آن هم اظهار ندامت نکرده اند و درصدد جبران برنیامده اند نباید بر کرسی ریاست دانشگاه تکیه بزنند.»
وی همچنین در این مصاحبه در خصوص دانشگاه آزاد نیز نکاتی را بیان کرد که: «دانشگاه آزاد نیازمند یک بازنگری اساسی است و باید شیوه مدیریت در این دانشگاه تغییر کند و مدیریت علمی بر آن حاکم گردد. این دانشگاه به هیچ شخص یا فامیلی اختصاص نداشته و وقف آن نیز درست نبوده و نباید تبدیل به حیات خلوت جریانات خاصی شود. تمام امکانات این دانشگاه از بیت المال و شهریه دانشجویان تأمین شده و از نظر مقررات تابع مقررات آموزش عالی کشور است و با مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی رسمیت دارد.»
متن این گفتوگو به نقل از ویژه نامه خبرنامه کاغذی دانشجویان ایران است که در ادامه آمده است:
پیش از شروع بحث درباره تشکلهای دانشجویی، به عنوان یک روحانی، درباره خودسازی و تزکیه نفس در فعالیتهای دانشجویی، چه توصیههایی میتوانید داشته باشید؟
چندین بار در قرآن تزکیه مقدم بر تعلیم ذکر شده است. اگر کار اصلی دانشجویان تحصیل علم است و اگر علم امری مقدس است، باید ظرف علم که دلهای دانشجویان است، پاک و تطهیر گردد تا علمی که در آن دلها قرار میگیرد دارای آثار و برکات شود و در نتیجه دانشجویان و همچنین جامعه از آن برکات بهرهمند شوند.
و اگر این تهذیب نفس و خودسازی وجود نداشته باشد، چه خواهد شد؟
اگر دانشجویی بدون تزکیه و خودسازی وارد فعالیت علمی شود دچار غرور علمی میگردد و غرور همانند چشمبندی است که بر روی چشمها زده میشود و مانع مشاهده حقایق میگردد. اگر دانشجویی بدون تزکیه و خودسازی وارد فعالیت اجتماعی و سیاسی شود، دچار شهرت طلبی و قدرت طلبی شده و نام و عنوان و منافع شخصی و حزبیاش موثر در جهتگیریهای وی خواهد شد و اهداف بلند انقلاب اسلامی و منافع ملی و منطقهای به فراموشی سپرده خواهد شد.
برای رسیدن به این تزکیه نفس و خودسازیای که اینقدر مهم میدانیدش، چه کار باید کرد؟
تزکیه و خودسازی از یکسو نیازمند به معرفت بیشتر و عمیقتر از معارف اسلامی و آموزههای وحیانی است؛ از سویی دیگر نیازمند عزم راسخ برای مهار نفس و مراقبت از افتادن در ورطه هوا و هوس است. انس با قرآن و تلاوت منظم و توأم با تدبر در قرآن نقش بسزایی در تزکیه نفس دارد و توسل به اهل بیت علیهم السلام و برقراری رابطه با آن انسانهای کامل زمینه را برای خودسازی و رشد و کمال معنوی فراهم میسازد.
روحانیون، به عنوان نمایندگان معنوی جامعه، در این زمینه چه نقشی میتوانند داشته باشند؟
ارتباط با روحانیون دلسوز و دردآشنا که زبان دانشجویان را میدانند و توان برقراری ارتباط با نسل جوان را دارند و با زبان قوم سخن میگویند و در میان آنان زندگی میکنند و بیشتر با عمل خویش آنان را به خودسازی دعوت میکنند، سرمایه ارزشمندی برای دانشجویان است که در شکل گیری شخصیت فکری و اجتماعی آنان نقش پر رنگی ایفا میکند و آنان را از افتادن در وادی افراط و تفریط محافظت میکند. امروز با لطف خدا روحانیون فراوانی در محیطهای دانشگاهی حضور دارند و در دسترس دانشجویان هستند. در دفاتر نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها روحانیون فاضل و متعهد و آشنا با روحیات جوانان حضور دارند. ائمه جماعاتی که در مساجد و نمازخانههای دانشگاهها حضور پیدا میکنند، فرصت مغتنمی هستند که دانشجویان میتوانند از وجود آنها بهره ببرند. روحانیون مبلغی که در مناسبتهایی مانند ماه رمضان و یا ماه محرم یا در مناسبتهای دیگر در دانشگاهها حاضر میشوند و بخصوص در خوابگاهها در دسترس دانشجویان هستند میتوانند مربیان خوبی برای جوانان دانشجو باشند. در میان اساتید معارف نیز روحانیون با سواد و با انگیزه و دلسوز فراوان هستند که در کلاسهای معارف با دانشجویان سر و کار دارند و در خارج از کلاسها هم میتوانند مشاوران امینی برای آنان باشند و در حل مشکلات فکری و روحی و عاطفی آنان مساعدت نمایند.
وضعیت فعلی دانشگاهها را از حیث فرهنگی چطور میبینید؟ منظورم همخوانی داشتن با گزارهها و گفتمان انقلاب و اسلام است...
همانگونه که در بخشهای مختلف جامعه ما نگرانیهای فرهنگی وجود دارد، در دانشگاه نیز این نگرانیها بطور طبیعی وجود دارد. تهاجم فرهنگی یا شبیخون فرهنگی یا جنگ نرم دشمن واقعیت غیر قابل انکاری است که نشانههای آن در دانشگاه نیز قابل مشاهده است. برای مقابله با این نگرانیها، هم مسئولان در تمام ردههای دانشگاهی وظایفی را بر دوش دارند و هم استادان و دانشجویان مسئولیتهایی را بر عهده دارند که اگر همگی با وحدت و همدلی به این وظایف و مسئولیتها توجه و تلاش کنند، بدون تردید ظرفیت عبور از این نگرانیها و رفع آنها را داریم.
برخی، نگرانیها و دغدغههایی در مورد فضای سیاسی فرهنگی دانشگاهها دارند. ممکن است که این نگرانیهایشان، از سر دلسوزی هم باشد. شما نظرتان چیست؟ فضا را نگرانکننده میبینید یا نگاه مثبتی دارید؟
بدون تردید نقاط مثبت در فضای فرهنگی و سیاسی دانشگاهها بسیار بیشتر از نگرانیهاست. با وجود نگرانیهایی که اشاره شد، نباید از این موضوع غافل شویم که وضعیت فرهنگی دانشگاهها در مقایسه با بخشهای دیگر جامعه بهتر بوده و البته از دانشگاه نیز چنین انتظاری میرود. نباید از حضور دانشجویان متدین و انقلابی و آگاه و بصیر در عرصههای مختلف دانشگاهی و نقش آفرینی آنها غافل باشیم. نمازهای جماعتی که در دانشگاهها برپا میشود یکی از شاخصهای مهم فرهنگی بشمار میرود. ما معتقدیم بعد از حرم امام رضا (ع) و چند حرم دیگر، بزرگترین نمازهای جماعت در سطح کشور در مساجد دانشگاهها برگزار میگردد و از نظر کیفی یعنی حضور استادان و جوانان، نمازهای جماعت دانشگاهی بینظیر هستند. مراسم اعتکاف و شبهای احیاء و مجالس حسینی نیز در دانشگاهها از شکوه خاص خود برخوردار است. انس با قرآن و مطالعه آثار اندیشمندان اسلامی و تشکیل حلقههای معرفت و جلسات بحث و نقد و نظر در مباحث فکری و اخلاقی در دانشگاهها قابل مقایسه با هیچ محیط دیگری نیست.
برسیم به 16 آذر. برخی سعی دارند این روز را، در تقابل با جمهوری اسلامی قرار دهند. یعنی این روز را، بهانهای برای اعتراض به سیاستهای جمهوری اسلامی جا بزنند. این گروهها و اشخاص، چه رویکردی را از این هدفشان دنبال میکنند؟ جدا از این، آیا شما در روز دانشجو، ظرفیتی برای انقلاب اسلامی و گفتمان آن میبینید یا خیر؟
لازم است بین متن دانشگاه و حاشیههای آن تفاوت قائل شویم و گرفتار اشتباه در تحلیل نشویم. متن دانشگاه نیروهای مسلمان و متعهد و انقلابی هستند که پیام ۱۶ آذر را با تمام وجود درک کرده و در مقابل استکبار و سلطهجویی غرب و آمریکا با تمام توان ایستادگی میکنند. البته گروههای کوچک و محدودی در دانشگاهها وجود دارند که با تمام وجود شیفته و دلداده غرب و بالاخص آمریکا هستند و به دلیل خاصیت ذاتی عشق و محبت که مانع از دیدن عیب و زشتی میگردد، نمیتوانند جنایات آمریکا و ظلمهایی که بر این ملت روا داشته است را ببینند. وقتی مطرح میشود که در ۱۳ آبان سال ۱۳۵۸ جمعی از دانشجویان انقلابی سفارت آمریکا را تسخیر کردند و با انتشار اسناد باقیمانده در آن، به جهانیان اثبات کردند که آنجا سفارتخانه نبوده بلکه مرکز جاسوسی و توطئه علیه انقلاب اسلامی بوده است، این گروه شیفتگان و دلدادگان غیرتی میشوند و برای دفاع از حیثیت آمریکا حاضر میشوند به پابوسی او رفته و از طرف تسخیر کنندگان لانه جاسوسی معذرت خواهی کنند و عذر تقصیر آورند. وقتی مطرح میشود که در ۱۶ آذر جمعی از دانشجویان به دلیل استکبار ستیزی و مبارزه با آمریکا کشته شدند و ماهیت ۱۶ آذر مقابله با ظلم و ستم آمریکاست، این گروه شیفتگان تاب و تحمل نمیآورند و برای منحرف ساختن اذهان مردم از ستمگریهای آمریکا، اتهامهایی را متوجه نظام و انقلاب میکنند و البته گمان میکنند که مردم نیز باور میکنند. بالاخره باید این واقعیت را بپذیریم که جمعی ولو اندک این چنین شیفته و عاشق آمریکا هستند و از سعه صدر و تحمل نظام جمهوری اسلامی سوء استفاده کرده و در فرصتهایی که پیش میآید مراتب ارادت خویش را به محبوب و معشوق خویش اظهار و ابراز میکنند.
وزن و قدرت این گروهها چقدر است؟
نکته قابل توجه این است که این گروهها همیشه در حاشیه قرار دارند و با تمام تلاشهایی که داشتهاند و حمایتهای رسانهای فراوانی که در داخل و خارج از آنها به عمل میآید هیچگاه نتوانستهاند تبدیل به متن شوند و در حرکت عظیم دانشجویان مسلمان و انقلابی خللی ایجاد کنند. اکثریت اساتید و دانشجویان ما در دانشگاهها آمریکا را شیطان بزرگ میدانند و با تمام وجود جنایتها و خیانتهای آمریکا را علیه این ملت بزرگ احساس میکنند و تنها راه مقابله با این جنایتها را ایستادگی و مقاومت میدانند و به هیچ قیمتی حاضر به پذیرش ذلت تسلیم در برابر آمریکا نیستند. متن دانشگاه ما این دیدگاه و این روحیه است و البته از کسانی که شیفته و دلداده آمریکا هستند انتظار فهم چنین دیدگاه و روحیهای وجود ندارد.
مابین سیاسی بودن و سیاستزده بودن دانشگاهها، چه تفاوتهایی باید قائل شویم؟
سیاسی بودن دانشجویان به معنی فهم سیاسی، آگاهی از جریانات سیاسی و در نهایت رفتار سیاسی مبتنی بر تحلیل دقیق است. اگر دانشجویان با مبانی قدرت و حاکمیت در نظامهای مختلف آشنا باشند و معادلات قدرت در جهان را بفهمند و اگر جریانات سیاسی را بشناسند و از پشت پرده این جریانات و سوابق آنان آگاهی لازم را کسب کرده باشند و اگر در فعالیتهای سیاسی رفتار مناسب و متناسب با اهداف بلند انقلاب اسلامی و منافع کشور داشته باشند، دانشگاه بطور طبیعی سیاسی خواهد بود. اما ورود جریانات سیاسی خارج از دانشگاه به صحن دانشگاه و تلاش برای یارگیری از دانشجویان در احزاب سیاسی و جذب نیرو و سیاهی لشکر از میان دانشجویان و استفاده از ظرفیت عظیم دانشگاه برای اهداف جناحی و حزبی، تبدیل دانشگاه به باشگاه سیاسی است و مهمترین آسیب آن تحقیر شخصیت دانشگاهیان میباشد. گویی دانشجویان به بلوغ سیاسی نرسیدهاند و احزاب همانند دایه دلسوزتر از مادر به سراغ آنان آمده و در صدد کمک به آنان میباشند.
از این دیدگاه، چه چیزی باعث و بانی افراط و تفریطها میشود؟
آنچه که موجب افراط و تفریط در دانشگاه است حضور احزاب و جریانات سیاسی و رقابتهای نفسگیر آنها در کسب قدرت میباشد. ما اطمینان داریم که اگر احزاب و جریانات سیاسی از دانشگاه به عنوان حیات خلوت خود استفاده نکنند، شاهد افراط و تفریط هم در دانشگاه نخواهیم شد و دانشجویان در یک محیط علمی و آزاد به فعالیت سیاسی خواهند پرداخت و اینگونه فعالیت سیاسی موجب تعالی فکری و سیاسی دانشجویان خواهد بود.
رویکرد دولت آقای روحانی را نسبت به دانشگاهها چطور میبینید؟
آقای روحانی در جلسات عمومی و خصوصی بارها تأکید کرده که از وزرای علوم و بهداشت بطور صریح و جدی خواسته است که مراقب فضای علمی دانشگاه باشند و آرامش دانشگاه را حفظ کنند. در عین حال چندین بار تاکید کردهاند که دانشگاه نباید باشگاه سیاسی احزاب باشد و فعالیتهای حزبی حتما در بیرون دانشگاه انجام گیرد. ما از این رویکرد ایشان استقبال میکنیم و امیدواریم مدیران وزارتخانهها و همچنین روسای محترم دانشگاهها و مدیران دانشگاهی به این تذکرات توجه لازم را داشته باشند و با تمام توان مانع از تبدیل دانشگاه به باشگاه سیاسی گردند.
بحثهایی درباره معرفی برخی از روسای دانشگاهها از سوی دولت و عدم موافقت شورای عالی انقلاب فرهنگی با این گزینهها، در ماهها گذشته در گرفته است. راه و روش دولت در زمینه معرفی چنین اشخاصی را چطور میبینید؟ بالاخره شورای عالی انقلاب فرهنگی هم برای خودش دلایلی دارد...
یکی از خطوط قرمز در شورای عالی انقلاب فرهنگی در تأیید روسای دانشگاهها مسئله فتنه و نقش داشتن در فتنه است. اگر افرادی در فتنه سال ۸۸ سهم داشتند و بعد از آن هم اظهار ندامت نکردهاند و در صدد جبران بر نیامدهاند نباید بر کرسی ریاست دانشگاه تکیه بزنند. خط قرمز دیگر تعهد و دلبستگی افراد به ارزشهای اسلامی و هم چنین نظام است؛ دانشگاهها امانتی هستند که مردمی که برای ایجاد این نظام خون دادهاند و از تمام امکانات خویش برای حفظ آن هزینه کردهاند این امانت را به ما سپردهاند و ما حق نداریم مدیریت این مراکز حساس را به کسانی که دلبستگی به ارزشهای مورد احترام این مردم یا نسبت به نظام ندارند بسپاریم. البته سطح علمی و توان مدیریتی روسای پیشنهادی نیز مورد توجه قرار میگیرد و اگر در سطح قابل قبولی نباشد ممکن است مورد مخالفت قرار گیرد.
نقبی هم به دانشگاه آزاد بزنیم. فکر میکنید وضعیت فعلی دانشگاه آزاد، با وضعیت سابق آن چه تفاوتهایی دارد؟ یا اینکه اصلاً هیچ تفاوتی ندارد و به همان سمت و سوی زمان مدیریت جاسبی رفته است....
دانشگاه آزاد نیازمند یک بازنگری اساسی است و باید شیوه مدیریت در این دانشگاه تغییر کند و مدیریت علمی بر آن حاکم گردد. این دانشگاه به هیچ شخص یا فامیلی اختصاص نداشته و وقف آن نیز درست نبوده و نباید تبدیل به حیات خلوت جریانات خاصی شود. تمام امکانات این دانشگاه از بیت المال و شهریه دانشجویان تأمین شده و از نظر مقررات تابع مقررات آموزش عالی کشور است و با مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی رسمیت دارد. رعایت استانداردهای علمی و هم چنین رعایت ارزشهای اسلامی در این دانشگاه الزامی بوده و آنچه که ضرورت دارد توجه به مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی در زمینه استقلال بخشی به هیاتهای امنای استانی و پرهیز از تمرکز گرایی در ستاد مرکزی این دانشگاه است.
و نکتهای اگر مانده است؟
به دانشجویان عزیز توصیه میکنم پیام سال گذشته حضرت آقا خطاب به تشکلهای دانشجویی را مرور کنند و در جامه عمل پوشاندن به مواد پنجگانه آن کوشا باشند.