به گزارش خبرنگار اقتصادی "خبرگزاری دانشجو"، درآمد سالانه نفتی کشورهای عربی خلیج فارس حدود 730 میلیارد دلار است و این موضوع باعث شده آنها با افزودن بر رقم بودجه (ویژه جلوگیری از ناآرامی) 150 میلیارد دلار از سال 2000 تا 547 میلیارد دلار در امسال(2014) از انقلابهای موسوم به «بهار عربی» جلوگیری کنند.
کاهش 50 درصد از قیمت نفت در هفتههای اخیر باعث شده است این کشورهای عربی سالانه 350 میلیارد دلار ضرر کنند و بورس آنها با ضرر 50 میلیارد دلار در سال سقوط کند. امری که منجر به کاهش 50 درصدی هزینهها خواهد شد و کشورهای مذکور را وادار میکند که از صندوقهای ذخیره ارزی با ذخیره 2500 میلیارد دلار روی بیاورند.
یادآور میشود، کاهش قیمت نفت در روزهای منتهی به ماه اکتبر آنچنان تاثیرگذار بود که نه تنها اقتصاد کشورهای عضو اوپک بلکه سایر تولیدکنندگان جهانی را نیز مورد تنشهای اقتصادی و سیاسی قرار داد.
قیمت این حامل انرژی در نیمه اکتبر به کمترین میزان خود در 4 سال گذشته رسید تا این روند فزاینده کاهش قیمت طی ماههای گذشته، جهان را با نگرانیهای جدی مواجه سازد. این موضوع در منظقه خاورمیانه نمود بیشتری پیدا کرد چرا که وابستگی شدید بودجه در این کشورها به نفت و فرآوردههای نفتی و مشکل کاهش قیمت نفت کسریهای قابل توجه بودجه را به دنبال خواهد آورد و همین موضوع به معضلات اقتصادی این کشورها دامن میزند.
در معاملات روز چهارشنبه بهای نفت برنت دریای شمال با افزایش مواجه شد و به 61 دلار و 24 سنت در هر بشکه رسید و قیمت نفت سبک آمریکا نیز 56 دلار و 74 سنت در هر بشکه معامله شد. اما این افزایش قیمت نفت موضوعی نیست که بتواند روند نزولی ماههای اخیر را جبران کند، چرا که قیمت این فرآورده در اواسط تابستان سالجاری چیزی در حدود 115 دلار بود. گفته میشود این روند افزایشی که موقتی بودن آن بر همگان محرز شده تنها شوکی نسبت به اظهارات اخیر وزیر نفت عربستان است که گفت حتی اگر تولیدکنندگان غیر عضو اوپک تولید نفت خود را کاهش دهند عربستان چنین کاری را انجام نخواهد داد.
دلایل بیشماری از سوی کارشناسان انرژی و همچنین صاحبنظران اقتصادی و سیاسی برای کاهش قیمت نفت در بازارهای جهانی آورده شده است. برخی از این افراد کاهش قیمت نفت را به ورود داعش به منظقه و در اختیار گرفتن یک منبع نفتی عظیم به صورت رایگان ارتباط میدهند و برخی دیگر نیز از پررنگ بودن جنبههای سیاسی و تاثیر رکود اقتصادی اروپا و کاهش رشد اقتصادی در کشورهای چین و هند سخن میگویند اما موضوعی که اکثر کارشناسان بر آن اتفاق نظر دارند حکایت از نقش عربستان و بازی پیچیده و خطرناک این کشور با پرچمداری آمریکا برای تحت فشار قرار دادن ایران و روسیه دارد.
البته باید توجه داشت عوامل سیاسی و پیروی عربستان از آمریکاییها تنها دلیل تحمل زیان چند صد میلیاردی این کشور نبوده است. در اینجا دو فرض محتمل شمرده میشود. اول آنکه گفته میشود سهم بازار فاکتوری بسیار مهمتر از قیمت نفت برای کشور عربستان است و بر همین اساس سعودیها بدنبال حفظ بازار و خارج کردن نفت شیل امریکا از گردونه رقایت قیمتی بازار نفت میباشند تا سودی بالاتر از این کاهش قیمت با خارج شدن رقبا از میدان تولید بدست بیاورند چرا که در حال حاضر تولید نفت ایالات متحده به بیش از 9 میلیون بشکه در روز رسیده است که بالاترین حد در 29 سال گذشته محسوب شده و تنها یک قدم با عربستانی فاصله دارد که روزی 9.6 میلیون بشکه نفت تولید میکند که البته این فرض با توجه به همپیمانی آمریکا و عربستان خیلی منطقی به نظر نمیرسد. شاهد این ادعا آنجاست که النعیمی در سال 2009 طی بازدید خود از شیل نفت از انجام سرمایهگذاری استقبال کرد، پس چگونه ممکن است در حال حاضر و به یکباره نظر خود را عوض کرده باشد؟ به نظر تمامی این ادعاها ردگمکنی بیش به نظر نمیرسد.
علاوه بر این به دنبال کاهش بیشتر قیمت نفت و سیاستی که اوپک در جهت تثبیت تولید اتخاذ کرده است، طبیعتا به مرور زمان کشورهای بسیاری در صدد خروج از سازمان اوپک بر میآیند. موضوعی که باز هم سهم این کشور را در بازار افزایش داده و آیندهای روشن را در مقابل این کشور قرار میدهد تا کاهش قیمت نفت هم سیاستی موفقیتآمیز برای کاهش قدرت اقتصادی کشورهایی همچون ایران و روسیه شود و هم راه را برای افزایش سهم کشور عربستان در میان کشورهای تولیدکننده نفت باز کند.
(عربها هم مقصرند ولی عملا باکاهش صادرات نفت موافقت خواهند کرد چون خودشان بیشتر ضرر میکنند)