به گزارش گروه دانشگاه «خبرگزاری دانشجو»، جمعی از دانشجویان دانشگاه تهران در نامهای سرگشاده خطاب به دلسوزان فرهنگی کشور، از جریانات اخیر ضد فرهنگی و به حاشیه رفتن علم و فرهنگ اسلامی در دانشگاه تهران، ابراز نگرانی کردند.
در ابتدای نامه آورده شده است: «نامهای که میخوانید رنجنامه فرهنگی برخی از دانشجویان دانشگاه تهران خطاب به دلسوزان اسلام ناب محمدی در جمهوری اسلامی ایران، از جریانات اخیر دانشگاه تهران است.»
در ادامه تصریح شده است: «سرفههایی هستند که در هوای آلوده فرهنگ از دل سوخته بر میآیند و اختیاری برای کنترلشان نیست. قصه پر غصه ما از آن جا شروع شد که با پیشنهاد بعضیها، برای برخی جایگاهها تنمان لرزید. به حرف آن بزرگوار عمل کرده به جهنم رفتیم و دم از دل پر غممان برنیاوردیم. گفتند که ما آمدهایم تا هیچ کس را به زور بهشت نبریم گفتیم خدا را شکر همین که برای جهنم رفتن باقی مردم جبری نیست اجر مسئولان دولت جمهوری اسلامی با خدا! اما ...
اما آن قدر عرصه را بر ما تنگ کردند که نفس هایمان در سینه حبس شد و بالا نیامد. برگزاری جشن هشتادمین سالگرد تأسیس دانشگاه تهران را بهانه کردند برای برگزاری مجلسی که قلم از آنچه باید بنگارد شرمگین است و دانشجویان دانشگاه تهران از آنچه دیدند شرمگینتر. برگزاری مجلس گناه در کوی دانشگاه اولِ ام القرای جهان اسلام و درحالی که دانشجویان مهیای برگزاری روضه غربت مادرشان میشدند قلب فرزندانشان را شکست.»
این دانشجویان در ادامه تصریح کردند: «در جشن تولد هشتاد سالگی دانشگاهی که نماد آموزش عالی کشور است و به حق در این هشتاد سال، نقش بسیاری مهمی در رشد علمی و فرهنگی کشور داشته است در ماههای اخیر، ما دانشجویان دانشگاه تهران را از خطر به حاشیه رفتن علم و فرهنگ اسلامی به شدت نگران کرده است.»
در ادامه آورده شده است: «شعارهای توفنده برخی در باز کردن فضای دانشگاه تن ما را به لرزه انداخت، چرا که سابقهشان به باز کردن فضای سیاسی نمیخورد و ید طولایی در باز کردن فضای ضد فرهنگی داشتتند. آنها که تصور میکردند ما مادرزاد ترسان و لرزان آفریده شدهایم نبودند تا لرزش آنها را که عرصه مقدس دانشگاه را با میدان رقص اشتباه گرفته بودند را ببینند اما رفقایشان و همراه و همپیمانشان در رقابتهای انتخاباتی بودند و دیدند و ای کاش برایشان تعریف کرده باشند از حرمتی که در فضای علمی دانشگاه شکسته شد و شأن مدرسه علم و حکمت با مجالس لهو و لعب اشتباه گرفته شد و شد آن چه شد ...
و شد آنچه میخواستند و ما نمیخواستیم. یادشان رفته بود که چند هفته نمیگذرد از تجمع دانشجویان برای پیگیری مشکلات صنفی عدیدهشان در کوی دانشگاه تهران. حضرات صلاح دیدند عوض حل مشکلات دانشجویان، خواستههای خودشان را پیگیری کنند و برای کاندیداهای انتخاباتیشان کف بزنند نه مفاخر علمی دانشگاه»
این دانشجویان در پایان خاطر نشان کردند: «عجب از سرپرستی دانشگاه تهران است که در صف اول مجلس مینشیند و در آغاز جشن، اعلام میکند که امشب برنامههای خوبی برایتان آماده کردهایم، آیا منظور از برنامه خوب آقای سرپرست، برنامه ریزی برای فراهم کردن زمینه رقص در مجلسی مختلط است؟»