گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو» ـ سید سعید لواسانی؛ جامعه اسلامی جامعهای است که از هرگونه آلودگی منزه و پاک است، زیرا آلودگیهای اخلاقی جامعه را از درون نابود میکند و چنین جامعه و کشوری روزی از پا درخواهد آمد. درست است که اکثر مردم فطرت خوبی دارند اما باید از این فطرت مراقبت کرد و آن را پاک و شکوفا کرد تا مردم از دین و دستورات آن خارج نشوند بنابراین باید مراقبت کرد تا اموری که موجب نابودی انسانیت و کیان جامعه است در ما ریشهکن شود. یکی از این امور «آرزوهای دراز» نام دارد.
«آرزوهای دراز» که در روایات به «طول امل» تعبیر شده است، آرزوهای بیحد و حصر دنیوی و توجه به امور پست دنیایی که ما را از اهداف الهی بازمیدارد. باید مردم را بهگونهای تربیت کرد که از این بلیه اخلاقی دوری کنند، اگرنه دروغها، دزدیها، اختلاسها، زد و بندها و خلاصه! بیاخلاقیها و انواع حرام در جامعه رواج مییابد و نهادینه میشود. خوبیها از بین میرود، ازدواج و اشتغال کمرونق میشود، فقر، نفاق و چاپلوسی گسترش مییابد و رحم و شفقت به همشهریها و هموطنها بیبهامیشود و به جای مساجد؛ کلانتریها و بازداشتگاهها و دادگستریها پر میشوند.
توجه به دنیا و آرزوهای دنیوی در مسؤولان خطری بهمراتب بیشتر دارد و ستون فقرات ملت را میشکند، زیرا باعث میشود مسؤولان و کارگزاران نظام به جای خدمت به مردم به فکر پرکردن جیب خود شوند و مسؤولیت و مدیریت را طعمی بپندارند که باید به هرنحو ممکن از آن بهره برند. روشن است چنین مسؤولانی قدمی برای ملت برنمیدارند و در برابر دشمنان این ملت ذلیل هستند و ملت را به خاک سیاه مینشانند. اینجاست که- خدای ناخواسته- ملت از نظام ناامید میشود و کشور و جامعه از درون میپاشد. امیرالمومنین سلامالله علیه طبق بیان کافی [الکافی: 8/58] به این خطر چنین اشاره میفرمایند: «أَلَا إِنَّ أَخْوَفَ مَا أَخَافُ عَلَیْکُمْ خَلَّتَانِ» «آگاه باشید که من برای شما از دو ویژگی میترسم» خطاب به همه ما اعم از مسؤول و کارگزار و روحانیان و مردم عادی کوچه و بازار است: «اتِّبَاعُ الْهَوَى وَ طُولُ الْأَمَلِ» این دو خطر عبارتند از: «پیرویکردن از هواهای نفسانی و آرزوهای دراز». بعد امام علیهالسلام نتیجه این دو ویژگی خطرناک را بیان میفرمایند: «أَمَّا اتِّبَاعُ الْهَوَى فَیَصُدُّ عَنِ الْحَقِّ» «اما پیروی از هواهای نفسانی، جلوی حق را میگیرد.»
زیرا نفسانیت باطلگراست و چون سدی از حق جلوگیری میکند. «وَ أَمَّا طُولُ الْأَمَلِ فَیُنْسِی الْآخِرَه..» و اما آرزوهای پست و حقیر دنیایی موجب میشود که آخرت فراموش شود. آخرت که فراموش شد، هرگونه خطایی مجاز است. زیرا راه انسان برای بیراههرفتن و سقوط باز میشود. بعد امام علیهالسلام تحلیلی ارائه میفرمایند که اگر در آن دقت کنیم، تکلیف خود را با رذیله روشن میکنیم: «أَلَا إِنَّ الدُّنْیَا قَدْ تَرَحَّلَتْ مُدْبِرَه.. وَ إِنَّ الْآخِرَه..قَدْ تَرَحَّلَتْ مُقْبِلَهً وَ لِکُلِّ وَاحِدَه..ٍ بَنُونَ فَکُونُوا مِنْ أَبْنَاءِ الْآخِرَه.. وَ لَا تَکُونُوا مِنْ أَبْنَاءِ الدُّنْیَا» «آگاه باشید که دنیا در حالی که به شما پشت کرده است، در حال گذر است و آخرت در حالی که رو به شما دارد، کوچ کرده است، و برای هریک از این دو هم فرزندانی است. پس مراقب خود باشید و از فرزندان آخرت باشید و از فرزندان دنیا نباشید». زیرا «فَإِنَّ الْیَوْمَ عَمَلٌ وَ لَا حِسَابَ وَ إِنَّ غَداً حِسَابٌ وَ لَا عَمَل» «امروز- دنیا- روز عمل است و در آن حسابرسی نیست و فردا- آخرت- روز حساب است و در آن عملی ممکن نباشد.» جا دارد که روایت بارها خوانده و در مفاد آن دقت شود. «آرزوهای دراز» طبق این بیان چیست؟ آرزوهای پست دنیوی است که انسان را از آخرت بازمیدارد، نه برنامهریزیهای درست و منطقی در جهت آبادکردن دنیا در جهت اهداف اخروی. و متاسفانه بیشتر ما گرفتار این بلیه هستیم. یعنی فرزند دنیاییم و توهم میکنیم که فعلاً که داریم زندگی میکنیم و پیمانه عمر ما هم پر نشده و باید سالهای دراز زندگی کنیم و فعلاً بنا نیست که از دنیا برویم. نتیجه اینکه امروز دنیای خود را بدون توجه به فردای قیامت خود، برنامهریزی میکنیم. و مرگ و حساب پس از مرگ و آخرت را فراموش میکنیم.
پس ما در حالی که مومن هستیم و نماز میخوانیم و روزه میگیریم و به مرگ و قیامت باور داریم، خواه ناخواه آخرت را فراموش میکنیم و همه همتمان دو روز دنیامان میشود و جز به حیات پست و حقیر دنیا توجه نمیکنیم. چنین ویژگیای است که امیرالمومنین سلامالله علیه بر ما میترسند، زیرا ما و جامعه و کشورمان را نابود میکند و اگر بخواهیم به دولت و جامعه اسلامی برسیم، راهی نداریم که این رذیله را اول در میان مسؤولان و کارگزاران نظام و نخبگان سیاسی و روحانیت و ثانیاً در اهل علم و دانشمندان و ثالثاً در آحاد ملت ریشهکن کنیم. مسؤول، مدیر، روحانی، دانشگاهی، خبرنگار، روشنفکر و کاسب و خلاصه عالم و جاهلی که آرزوهای دراز در او غالب باشد، ممکن نیست که بتواند به راه و مسیر اهداف اسلامی برود. آری! کلید تحقق دولت و جامعه اسلامی همینجاست.