کد خبر:۴۰۲۳۰۹

فاصله سینمای ایران با سینمای تراز انقلاب اسلامی

رهبر معظم انقلاب در موقعیت های گوناگون استانداردهای فیلم سازی مطلوب برای نظام جمهوری اسلامی را مطرح کرده اند که با بررسی کوتاهی می توانیم متوجه فاصله عمیق سینمای ایران با این استانداردها شویم.

به گزارش خبرنگار فرهنگی «خبرگزاری دانشجو» حضرت آیت الله خامنه ای(مدظله العالی) از دوران تصدی ریاست جمهوری تا کنون که بیش از بیست سال است زعامت نظام جمهوری اسلامی را در دست دارند، بارها حساسیت و توجه ویژه خود به مقوله هنر را مطرح کرده اند؛ به گونه ای که تا امروز از گزیده سخنان ایشان طی سال های گوناگون منشوری دقیق و مبسوط پیرامون هنر انقلابی در شاخه  های متفاوت آن در دست است.

 

در رابطه با هنر ساخت فیلم که یکی از دغدغه های همیشگی ایشان در مقوله فرهنگ و هنر بوده است، ایشان  در طول سال های طولانی و در موقعیت های گوناگون مطالبات خود را بیان فرموده اند اما متاسفانه بدنه سینمای ایران جز در موارد معدود، نه تنها تا کنون توجه و همتی برای عمل به مطالبات ایشان از خود نشان نداده اند، بلکه اغلب فعالیت هایشان روند و نتیجه ای در مقابل دغدغه های ایشان داشته است.

 

مقام معظم رهبری در حوزه سینما تعاریف دقیقی از هنر مورد نیاز جامعه اسلامی تحت عنوان سینمای متعهد، انقلابی و دینی به جامعه هنرمندان ارائه داده اند. در این تعاریف وجوه اصلی هنر سینمایی پاک به صورت دقیق و منطقی بیان شده است.

 

سینمای متعهد

 

«هنرمند، هم در باب فرم و قالب هنرِ خودش و هم در قبال مضمون تعهد دارد.کسی که قریحه‌ی هنری دارد، نباید به سطح پایین اکتفا کند. این یک تعهد است. هنرمند تنبل و بی‌تلاش، هنرمندی که برای تعالی کار هنرىِ خودش و ایجاد خلاقیت تلاش نمی‌کند، در حقیقت به مسئولیتِ هنری خودش در قبال قالب عمل نکرده است ... علاوه بر این، تعهد در قبال مضمون است. ما چه می‌خواهیم ارائه بدهیم؟ اگر انسان محترم و عزیز است، دل و ذهن و فکر او هم عزیز و محترم است. نمی‌شود هر چیزی را به مخاطب داد، فقط به صرف این‌که او نشسته و به حرف‌های ما گوش می‌دهد.» ۱۳۸۰/۵/۱

 

این تعریف نشان از نگاه جامع، دقیق و علمی رهبری به موضوعات هنری دارد. یک نگاه اخلاق گرا و کاملا منطقی؛ مسئله اینجاست که اصحاب هنر و خانواده سینما، تا چه میزان به دنبال تحقق این خواسته به حق و بی طرفانه بوده اند؟! در این مقوله یا سینماگران ایرانی مستعد ساخت آثار قوی هستند، پس چرا سینمای ما تا این حد ضعیف و سطح پایین است؟! یا باید بپذریم که آثار ضعیف برخی سینماگران ایرانی منتهی توان آن هاست که در این صورت مسئولین باید پاسخ دهند، چرا به چنین افرادی بودجه ساخت فیلم تعلق می گیرد؟!

 

چه طور باید بپذیریم که برخی کارگردان‌ها برای احترام به مخاطب و برای مردم فیلم می سازند، در حالی که آثار آن ها نه تنها بسیاری از استانداردهای ساخت فیلم از لحاظ مضمون و فرم را رعایت نکرده اند، بلکه حتی در انتقال پیام خود به مخاطب نیز موفق نبوده و تماشای آن نمی تواند بار مثبتی برای مخاطب داشته باشد. مخاطب سینمای ایران نیز به کرات پیام خود در رابطه با علاقه مندی به ژانر، مضمون و فرم مورد نظر خود را با استقبال یا عدم استقبال از آثار سینمایی به اهالی سینما متنقل کرده است. مثلا مخاطب امروز سینمای ایران، بارها با اسقبال به شدت کمرنگی که از آثار برخی افراد به عمل آورده است، این پیام را به سینمای ایران داده است که این قبیل ساخته ها باب میل آن ها نیست؛ اما متاسفانه هر ساله شاهد ساخت و اکران آثاری از این دست و از افراد مذکور  هستیم.

 

سینمای دینی

 

«هنر دینی آن است که بتواند معارفی را که همه‌ی ادیان - و بیش از همه، دین مبین اسلام - به نشر آن در بین انسان‌ها همت گماشته‌اند و جان‌های پاکی در راه نشر این حقایق نثار شده است، نشر دهد، جاودانه کند و در ذهن‌ها ماندگار سازد. این معارف، معارف بلند دینی است ... هنر دینی این معارف را منتشر می‌کند؛ هنر دینی عدالت را در جامعه به صورت یک ارزش معرفی می‌کند؛ ولو شما هیچ اسمی از دین و هیچ آیه‌ای از قرآن و هیچ حدیثی در باب عدالت در خلال هنرتان نیاورید.» ۱۳۸۰/۵/۱

 

«هنر دینی به‌هیچ‌وجه به معنای قشری‌گری و تظاهر ریاکارانه‌ی دینی نیست و این هنر لزوماً با واژگان دینی به وجود نمی‌آید. ای بسا هنری صددرصد دینی باشد، اما در آن از واژگان عرفی و غیردینی استفاده شده باشد. نباید تصور کرد که هنر دینی آن است که حتماً یک داستان دینی را به تصویر بکشد یا از یک مقوله‌ی دینی - مثلاً روحانیت و غیره - صحبت کند ... آن چیزی که در هنر دینی به‌شدت مورد توجه است، این است که این هنر در خدمت شهوت و خشونت و ابتذال و استحاله‌ی هویت انسان و جامعه قرار نگیرد.» ۱۳۸۰/۵/۱

 

هنر دینی، هنری است که در خدمت شهوت، خشونت، ابتذال و استحاله هویت انسان و جامعه قرار نگیرد!!! این نکته مهم در بیانات مقام معظم پیرامون تبیین مضمون این قالب از هنر در حوزه سینما است به جرات می توانیم بگوییم تقریبا جز مواردی انگشت شمار در هیچ یک از آثار سینمای ایران رعایت نشده است.

 

شهوت جنسی، شهوت پول، شهوت مصرف، شهوت زیبایی و... را نه تنها در خلال نوع بازی ها، تصویرسازی ها و مضمون آثار سینمایی مشاهده می کنیم، بلکه این رذایل ناباورانه در برخی تولیدات سینمایی تبلیغ شده و به عنوان الگوی زندگی به جامعه معرفی می گردد.

 

آثاری همچون «مردان مریخی، زنان ونوسی» از جمله همین آثار است. البته لازم به ذکر است که این فیلم به صورت کاملا عیان و گل درشت مقوله شهوت جنسی را نمایش داده و حتی تبلیغ می کند، اما آثار بسیار زیادی دیگری نیز وجود دارد که در لایه های چندم خود به نمایش ابتذال و شهوت می پردازند. نمایش زرق و برق های ثروت، زیبایی و شهرت به صورت کاملا شهوت انگیز نیز تقریبا در قریب به اتفاق آثار ایرانی نمایش داده می شود، به گونه ای که حتی رسانه های غربی نیز به این مقوله اشاره کرده و پرداخته اند.

 

وقتی کارگردان یا فیلمساز را مورد سوال قرار می‌دهیم که چرا چنین مفاهیمی را به نمایش می‌کشد؛ بهانه‌هایی نظیر ساخت فیلم اجتماعی، ساخت دغدغه‌های خود و در نهایت ساخت مشکلات و معضلات جامعه را مطرح می کند. حال آنکه هنرمند ما هنوز به این تصمیم نرسیده که جایگاه هنر در ارتباط با جامعه چیست. متاثر است یا اثر بخش؟ حال آنکه سینمای دینی و انقلابی به عنوان یک ابزار در اختیار تفکر،‌سهم بیشتری در اثر بخشی و انسان سازی دارد و فیلمساز را در حد و اندازه یک رسول و پیامبر تعریف می کند. پیامبری برای رفع کژی ها و اصلاح امور.

 

سینمای انقلابی

 

«تمام منابع مادی و معنوی این ملت را [بیگانگان] به غارت بردند. با رنج‌ها و محنت‌های بسیاری، حرکت عظیمی در مقابل این پدیده‌ی شوم اتفاق افتاد و توانست با فدا کردن جان‌ها و با عریان کردن سینه‌ها در مقابل دشنه‌ی دشمن غدّار، به جایی برسد. این زیبا نیست؟ هنر چگونه می‌تواند از کنار اینها بی‌تفاوت بگذرد؟ این توقعِ انقلاب است. هنر انقلابی که ما از اول انقلاب همین‌طور گفتیم و آن را درخواست کردیم، این است. آیا این توقعِ زیادی است؟... توقعِ انقلاب از هنر و هنرمند، یک توقعِ زورگویانه و زیاده‌خواهانه نیست؛ بل مبتنی بر همان مبانی زیباشناختی هنر است. هنر آن است که زیبایی‌ها را درک کند» ۱۳۸۰/۵/۱

 

در این موضوع، نیاز به جستجوی چندان زیادی وجود ندارد، سینمای ایران متاسفانه طی این سی سال آنقدر از مقوله انقلاب تهی بوده و این موضوع در آن مغفول واقع شده است که اگر معدود آثاری هم در این زمینه ساخته شده در ذهن مخاطبان مانده است.

 

اینکه در سینمای جمهوری اسلامی و در ایام جشن پیروزی انقلاب اسلامی تقریبا هیچ اثری با مضمون «انقلاب اسلامی» در جشنواره فیلم فجر وجود ندارد، دغدغه چند ساله دلسوزان فرهنگی است. عجیب تر آنکه درهمین جشنواره حتی از افرادی که علیه این نظام فعالیت کرده، فیلم ساخته و بعضا حتی فیلم سازهای درباری آثار مستهجن پیش از انقلاب نیز بوده اند تقدیر به عمل می آید؛ از فیلم ساز سیاسی و زندانی به خوشی یاد شده و برای رهایی اش از زندان دعا می خوانند!!!

 

سینماگرانی که هیچ نقش موثری در انقلاب اسلامی نداشته اند و در مواقع حساس و سرنوشت سازی همچون دوران جنگ تحمیلی، در کنار ملت نبوده و در گعده های زیرزمینی خود مشغول همخوانی رمان های غیر اخلاقی هچون «لولیتا» بودند! حتی در هالیوود، سینمای فساد و شهوت نیز اهالی سینما در این زمان ها پشتیبان و در کنار مردم خود بودند و با حضور در جنگ جهانی چندین و چند رزمنده، جانباز و کشته شده به ملت خود تقدیم کرده اند، حال آنکه در طول تاریخ جنگ تحمیلی حتی یک نفر از اهالی آن زمان سینمای ایران در جبهه ها حضور پیدا نکردند!!! و اگر هم کسی حضور یافت نماینده‌ی سینما نبوده بل از دغدغه شخصی به جهاد پرداخته است.

 

البته حضور پررونق افرادی همچون ابراهیم حاتمی کیا، محمدحسین لطیفی، رسول ملاقلی پور و... را نمی توان نادیده گرفت. آثار بسیار ارزشمندی نیز از سایر کارگردان ها با رعایت این استانداردها وجود دارد که نباید مغفول واقع شوند. اما آثار این بزرگان سهم کوچکی از آثار تولیدی پس از انقلاب بوده است.

 

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
نظرات بینندگان
هستی
Iran (Islamic Republic of)
۲۶ فروردين ۱۳۹۴ - ۱۴:۲۷
کاش فقط یه فیلم انتقادی درست کنند که واقعیت باشه
0
0
پربازدیدترین آخرین اخبار