گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو» - فرزاد زعیم - چند روز پیش از این، جناب حجت الاسلام و المسلمین شیخ حسن روحانی، در همایش فرماندهان و مدیران نیروی انتظامی گفته بود: «پلیس موظف به اجرای اسلام نیست بلکه وظیفه پلیس اجرای قانون است و اگر غیر از این باشد، در مخمصه فکری قرار گرفته و مردم را نیز گرفتار خواهیم ساخت.»
و در ادامه به ذکر مثال های زیر اقدام نمودند:
«احکام شرع برخی در قانون وجود دارد و بخشی هم مجلس تصویب کرده که مخالف با شرع نبوده است؛ برخی احکام اسلام در قانون نیامده آیا پلیس میتواند در آن دخالت کند؟ مثلا هنگام نماز ظهر وارد یک بانک شود و به رئیس بانک بگوید وقت نماز است.
احسان به والدین یکی از واجبات بزرگ ماست ولی آیا میشود یک نفر را دستگیر کرد به خاطر اینکه در خیابان از پدرش جلوتر حرکت کرده است؟ یا آنکه به فردی بگوییم چرا نماز را تند خواندی؟ چرا کند خواندی؟»
پیرو صحبت های ریاست محترم جمهور و نسبت به بررسی حقوقی این اظهارات اقدام نموده ایم که گزارش آن در ذیل می آید.
تعاریف حقوقی
علمای علم حقوق و حقوق دانان، حقوق را دانشی می دانند که به تحلیل قواعد حاکم بر روابط اشخاص و سیر تحول آن می پردازد. موضوع دانش حقوق، قواعد قواعد و دستوراتی است که انسانها در هر جامعه برای حفظ اجتماع بر آن حاکم می کنند بنابراین دانش حقوق از چیزی بحث می کند که برای بقای جامعه و تمدن، وجود آن انکار پذیر است.
این علم دسته بندی های مختلفی دارد، اما در یک تقسیم بندی کلی به حقوق عمومی و خصوصی تقسیم می شود. حقوق خصوصی ناظر بر روابط اشخاص حقیقی و افراد است و حقوق عمومی ناظر بر اشخاص حقوقی و عمومی.
در تعریف دقیق تر، حقوق عمومی قواعد مربوط به سازمان دولت و طرز عمل آن و مقررات مربوط به سازمانهای دولتی و تنظیم کننده روابط بین مردم و دولت است. روابط دولت و سازمانهای وابسته به آن و مأمورین آنها با افراد جامعه در قلمرو این شاخه از حقوق میگنجند. مهمترین مقررات حقوق عمومی هر کشور در قانون اساسی بیان شدهاست.
حقوق عمومی به عنوان یکی از دو شاخه مادر حقوق در برابر حقوق خصوصی قرار میگیرد که به روابط افراد جامعه با یکدگر میپردازد. حقوق عمومی خود به چند شاخه تقسیم میشود که حقوق اساسی، حقوق اداری، حقوق جزا و حقوق بینالملل عمومی از مهمترین آن هاست.
حقوق اداری شاخهای از حقوق عمومی داخلی است و به مجموعه قواعد حقوقی گفته میشود که حقوق و تکالیف سازمانهای اداری دولت و روابط آنها با مردم را تعیین میکند.
حقوق اداری ناظر بر فعالیتهای مربوط به خدمات عمومی و حفظ نظم عمومی است که از وظایف اصلی دولت و سازمان های زیر مجموعه آن است.
در این بین برای تحقق اهداف فوق، واژه پلیس مطرح می شود.
علمای حقوق، واژه پلیس را دارای دو مفهوم می دانند؛ پلیس اداری عمومی و پلیس اداری اختصاصی.
پلیس اداری عمومی در برگیرنده مفاهیم «امنیت عمومی »، «آسایش عمومی » و «بهداشت عمومی » است و برای تامین این موارد بکارگیری و سازماندهی می شود.
پلیس اختصاصی از نظر هدف با پلیس عمومی تفاوتی ندارد اما بدلیل تبعیت از یک نظام حقوقی خاص از پلیس عمومی متمایز شده است. مثل پلیس راهنمایی و رانندگی، پلیس امنیت و ...
این اختصاص پلیس تا جایی ادامه یافته و گستره عمومی زندگی شهروندی را در بر گرفته است که منجر به تشکیل پلیس زیبایی شهر، پلیس ساختمان و پلیس حفظ آثار باستانی شده است.
نکته مشترک در تمام انواع پلیس، دخالت و نظارت بر امور عمومی است که با دو هدف صورت می گیرد: خدمات عمومی و حفظ نظم عمومی.
مقامات پلیس اداری استانداران، فرمانداران و بخشداران كه زیر نظر وزیر كشور فعالیت میكنند و نیروی انتظامی، تابع وزارت كشور و مكلف به اجرای دستورهای وزیر كشور، استاندار، فرماندار و بخشدار میباشد. شوراهای استان، شهرستان، شهر و بخش نیز از جمله این مقامات هستند.
غیر از مقامات مذكور دیگران حق دخالت در نظامات عمومی را ندارند مگر به اجازۀ صریح قانون، البته رئیس جمهور و وزیر كشور، به عنوان مافوق مقامات مذكور، حق تصمیمگیری در امور نظامات عمومی را دارند.
جایگاه احکام اسلامی در قانون اساسی جمهوری اسلامی:
در بند اول مقدمه قانون اساسی چنین آمده است: «قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مبین نهادهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جامعه ایران براساس اصول و ضوابط اسلامی است که انعکاس خواست قلبی امت اسلامی می باشد.»
در ذیل «شیوه حکومت در اسلام» آمده است: «ملت ما در جریان تکامل انقلابی خود ... به مواضع فکری و جهان بینی اصیل اسلامی بازگشت و اکنون بر آن است که با موازین اسلامی جامعه نمونه (اسوه) خود را بنا کند. بر چنین پایه ای، رسالت قانون اساسی این است که زمینه های اعتقادی نهضت را عینیت بخشد و شرایطی را به وجود آورد که در آن انسان با ارزش های والا و جهان شمول اسلامی پرورش یابد.»
مقدمه قانون اساسی در ادامه قوه مجره را چنین تعریف می کند: «قوه مجریه به دلیل اهمیت ویژه ای که در رابطه با اجرای احکام و مقررات اسلامی به منظور رسیدن به روابط و مناسبات عادلانه حاکم بر جامعه دارد و همچنین ضرورتی که این مساله حیاتی در زمینه سازی وصول به هدف نهایی حیات خواهد داشت بایستی راهگشای ایجاد جامعه اسلامی باشد.»
همچنین در اصل چهارم قانون اساسی آمده است: «کلیه قوانین و مقررات مدنی، جزائی، مالی، اقتصادی، اداری، فرهنگی، نظامی، سیاسی و غیر اینها باید براساس موازین اسلامی باشد. این اصل بر اطلاق یا عموم همه اصول قانون اساسی و قوانین و مقررات دیگر حاکم است و تشخیص این امر برعهده فقهای شورای نگهبان است.»
اصل یکصد و سیزدهم قانون اساسی نیز اشعار دارد که: پس از مقام رهبری رئیس جمهور عالی ترین مقام رسمی کشور است و مسئولیت اجرای قانون اساسی و ریاست قوه مجریه را جز در اموری که مستقیماً به رهبری مربوط می شود،برعهده دارد.
نتیجه گیری
با عنایت به تعارف فوق و نکات استخراج شده از قانون اساسی چند نکته محل تامل است:
براستی آیا مسائلی نظیر حفظ حجاب که جنبه حفظ امنیت اخلاقی جامعه را دارد و ورود پلیس را برای حفظ نظم عمومی جامعه میطلبد و حکم صریح اسلامی است را باید با مسئله ای مثل تندخوانی نماز در هم آمیخت؟ (البته نوع ورود پلیس به این مقوله و نوع اقدامات و فعالیتها و نگاه اسلام به این مقوله نیاز به بررسی و مطالعه دیگری دارد)
آیا مسئله ای مثل مکاسب حرام، و ضرورت ورود پلیس با احترام به والدین در یک کاسه است؟ و اساسا این دو مثال از یک جنس است؟
آیا مثالهای مطروحه متناسب با موضوع است؟
با توجه به اشراف ریاست محترم جمهور بر علوم اسلامی و نیز علم حقوق، تا جایی که خود را «حقوق دان و نه سرهنگ» نامیدند، چنین اظهاراتی عجیب به نظر می رسد که البته انتقاد مراجع عظام تقلید را نیز بر انگیخت. اما انتظار می رود ایشان با مرور مجدد قانون اساسی جمهوری اسلامی، هم بر جایگاه اسلام در قانون اساسی اشراف یابند و هم بر وظایفی که دولت نسبت به مردم دارد و کمتر به آن توجه شده است.
به هرحال با آرزوی توفیق بیشتر برای دولت و دعای خیر برای آنها، مشتاقانه آرزومند آنیم که قانون اساسی کشور و احکام و قوانین اسلام به دستان با کفایت این دولت، هرچه بیشتر محقق گردد.
خیلی
درضمن میشه بگید تو این مملکت افرادی مثل مراجع بیشتر درباره این گونه منکرات"عمل"کردند یا دولت تدبیر؟!!ای کاش هر چیز را که ادعایش را میکردیم عمل میکردیم.البته از کسی که خونه اش تو زعفرانیه است انتظار در افتادن با این چیزا یه ذره عجیبه.....
کسایی که به این بابا رای دادن باید از خدا طلب بخش کنن
علی جان خیلی مردی که اینو گفتی
بعضیا هنوز میگن از وقتی حسن اومده ارزونی اومده
لابد تو دوسال دوبار گرون شدن نون ارزونیه
درضمن بزرگترین گناه چپاول دین مردم....
البته اگه کسی جرات گفتنشو داشته باشه
اونوقت شما میگی یه پلیس نیروی انتظامی که فقط ضابط قضایی هست این اجازه رو داره از اجرای قانون خود داری کنه؟! حتی اگه قانون غیر اسلامی باشه؟!!!
این حرفا رو نزنید آقا!!!
مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان و مجلس تشخیص مصلحت نظام چنین حرفی نزدن!
روحانی حرف کلی زده و سره و ناسره رو قاطی کرده.اگه قانون بگه مجرم رو کتک بزن پلیس زنده دل باید اجراکنه؟کجای اسلام چنین حرفی زده؟
البته که هم پلیس ما اینجور نیست و هم قانون ما.ولی روحانی نباید ازین حرفها بزنه
نخست اینکه معلوم مىشود قوانین ما چیزى غیر از قوانین اسلامى است؛ در حالى که همه بر گرفته از اسلام است و همه افراد اعم از پلیس و غیر پلیس موظف به اجراى قوانین اسلام هستند.
اثر منفی دیگر اینکه، اینگونه سخنان روحیه نیروى انتظامى را تضعیف مىکند و زحماتى را که براى تهذیب اخلاق و مبارزه با منکرات متحمل شده است نادیده مىگیرند و آنها را در اجراى قوانین اسلامى سست مىسازد.
و از همه مهمتر چراغ سبزى است که به افراد آلوده به انواع مفاسد اخلاقى و مجالس کثیف و مانند آن داده مىشود که از این به بعد آزاد هستید و پلیس کارى به شما ندارد، آنها بدون این سخنان طوفان مىکنند واى اگر چراغ سبزى هم به آنها نشان داده
باید برای تفکیک مسئولیت ارزش قائل باشیم.مراجع تقلید مانند چراغی برای راهنمایی مردم در جاده تاریک زندگی هست.شکی درش نیست. اما این مراجع تقلید هستن که وظیفه ی رهنمود مردم رو دارن. نه نیروی انتظامی!
نیروی انتظامی ضابط قضایی هست. باید قانون رو اجرا کنه، چون قانون ما اسلامیه، اما بعضی احکام اسلامی هست که در قالب قانون نیومده.نه اینکه نباید اجراش کرد! بلکه الزامی برای اجرای اون توسط نیروی انتظامی نیست.
بلکه این مقوله میره در قالب امر به معروف و نهی از منکر
مانند مثالی که روحانی زد. "وقت نماز و بانک و این چیزا"
هرکسی مسئولیتی داره و بهتره در قالب مسئولیتش عمل کنه. نه کمتر، نه بیشتر
فرض کنیم یک موضوع اجتماعی از اسلام در قانون نیومده (فرض محال که محال نیست ) حالا چیکار باید کرد آیا پلیس نباید اونو اجرا کنه ؟؟؟
بیاید قبول کنیم که حرف بسیار ناشایستی از طرف مقام دوم نظام جمهوری*اسلامی* زده شده
هر مسلمانی به نظر من از اوضاعی اخلاقی جامعه ما دلش بدرد میاد اما بعضی ها . . .
واقعا متحیرم از کسانی که این واژه ی سرهنگ را برای ستیز با مجاهدان و مجاهدت ایثارگران انتخاب کرده فرهنگی شکل می دهند که سرهنگ را ننگ جلوه دهند. این در حالی است که طرفهای مناظره کننده مورد خطاب روحانی در مناظرات ریاست جمهوری اصلا و ابدا سرهنگ نبودند بلکه کسانی بودند که در فرم اولیه ی سپاه وقتی سوال شد چند ماه حاضر به همکاری هستید همگی نوشته اند تا شهادت. و بعدها عده ای که در مراجع تصمیم گیری قرار داشتند بنا بر اعطای درجه به این مجاهدان کردند که بدون شک آقای روحانی در این امر بی اثر نبوده اند. فتامل.
بابا جان بنده خدا چند تا کار با هم انجام بده
هم کارای سرهنگ روحانی رو انجام بده هم کارای حقوقدانها رو
نمیتونه خب
این از اون سرهنگا نیست که
این سرهنگ روحانیه
احکام اسلام باید پیاده شود، منتها از مسئولان شروع می شود. اگر مسئول پایبند به اسلام باشد و قانون اسلامی را پیاده کند دیگران هم از او یاد می گیرند، می شود «الناس علی دین ملوکهم»... اما اگر مسئولان اسلام را پیاده نکردند مردم هم اسلام را پیاده نخواهند کرد، هر چه هم عمر بگذرد اسلام پیاده نمی شود و آثار پیاده نشدن اسلام هم ظاهر می شود. زنها حجاب را رعایت نمی کنند، مردم نماز نمی خوانند و روزه نمی گیرند.
آیت الله خوشوقت (ره)
باسلام
http://atrack.ir/national-news/political-news/7355
شما فرض کن هر پلیسی بخواد بر اساس اسلام از دید خودش رفتار کنه به نظر شما هرج و مرج نمیشه؟
پلیس ما وظف به اجرای قانونه که قانون ما قانون اسلامیه
داری شورش رو داری در میاری ها ...
هههههههههه
نیروی انتظامی ای که قراره اسلام رو اجرا نکنه همینه دیگه
این است نقد منصفانه ای که حضرت آقا می فرمودند.
من به عنوان یک طلبه از این جواب لذت بردم!
توجیهاتی مانند متن نگارش شده دون شأن دانشجو است که باید ذاتی حقیقت جو و استدلال گر داشته باشد. اگر انتقاداتی که وارد می کنید مبنای فقهی، عقلی و علمی نداشته باشد، خود بخود طرد می شوید. من شخصا طرفدار آقای روحانی نیستم و فقط به عنوان رئیس جمهور به ایشان احترام می گذارم، همین.
ولی دوست دارم عزیزان دانشجو(اگر واقعا دانشجو باشند)، عالمانه و خردمندانه انتقاد کنند.
شما هم ......
آدم حسابتون کردن خیال برتون داشته
دیگه آخر اسلامه وظیفه شون
این حرف آقای رییس جمهور در واقع میخواد زمینه سازی کنه واسه بستنن بازوی اسلام در متن جامعه
وقتی به خلافت رسید گفت من به نماز خوندن و روزه گرفتن شما کاری ندارم من اومدم حکومت کنم
شباهت تا چه حد ....
مرد حسابی کشورو اداره کن
یارانه رو حذف کن خخخخخخخخخخخخخ