به گزارش گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو» آرش براری، شاعر آئینی در کارگروه "خیزش بیداری ادبی" یادداشتی به شرح زیر منتشر کرده است: چرا شعرا سرمه معشوق خیالی را می بینند ولی اشک مظلوم حقیقی را نه؟
بیست و پنجم خرداد ماه سال 1390 بود که جمعی از شعرای آئینی سراسر کشور به دیدار رهبر معظم انقلاب اسلامی رفتند تا ضمن ارائه آثار ادبی-آئینی خود از رهنمودهای رهبر فرزانه انقلاب بهره بگیرند.
مجال برای پرداختن به شعر خوانی ها و نحوه برگزاری جلسه و همچنین گرامیداشت بزرگان شعر آئینی در این محفل نیست به همین دلیل از ابتدای سخن به بخشی از بیانات جامع رهبر انقلاب درخصوص این حوزه شعر می پردازیم.
لازم به ذکر است در این یادداشت سعی شده تنها به چند نکته از فرمایشات ایشان درخصوص شعر پرداخته شود که انشاالله در یادداشت های آتی به نکات و جهات دیگری از بیانات معظم له در این خصوص پرداخته خواهد شد.
رهبر انقلاب در سخننانشان شعر آئینی را جزو بهترین عرصههای به کار بردن قریحهی خدادادی شعر و یک موهبت بزرگ دانستند و فرمودند: "این قریحه، یک نعمت بزرگی است که خدا به کسی عطا میکند؛ این نعمت را نباید کفران کرد. شکرانهی این نعمت این است که انسان با این قریحه یک چیزی بیاورد وسط و به انسانها و افکار عرضه کند که برای آنها مفید باشد"
همانگونه که رهبر انقلاب خاطرنشان کردند استعداد سرایش شعر یک "نعمت الهی" است، نعمتی که باید به درستی از آن استفاده شود. علاوه بر استفاده از این نعمت، بنا به قول شیخ اجل "در هر نعمتی شکری واجب" است پس هر نعمتی احتیاج به شکر گزاری دارد که مقام معظم رهبری شکرانه نعمت شعر را استفاده درست از استعداد شاعرانگی عنوان می کنند.
اما قبل از اینکه بیشتر به این نعمت الهی بپردازیم بهتر است کمی درخصوص کفران نعمت که نقطه مقابل فرمایش رهبر انقلاب است و آثار سوء آن در کلام امام سجاد (علیه السلام) تدبر کنیم. حضرت در ابتدای دعای دوازدهم صحیفه سجادیه به معرفی سه خصلت می پردازد که انسان را از خدا دور می کند که یکی از آنها شکر نعمت است و میفرماید:
" نعمتى که به من بخشیدى و من در سپاسگزاریش کوتاهى نمودم..."
پس همانگونه که از کلام حضرت سجاد علیه السلام مستفاد می شود شکر نکردن نعمت موجب دوری از خدا خواهد شد. به فرموده معصوم هر نعمتی را شکری لازم است. پس اگر از نعمت ذوق و قریحه شعری خوب استفاده نشود نه تنها کفران نعمت گردیده بلکه موجب دوری از خداوند و گمراهی شاعر می شود یعنی همان نعمت دلیل ضلالت می شود. همچنین از طرفی نیز " لَئِن شَکَرْتُمْ لأَزِیدَنَّکُمْ " یعنی اگر شاعر از نعمت شعر به درستی استفاده کند و شکر آنرا بجای آورد نعمت ذوق و قریحه شعری وی روز به روز بیشتر می شود.
اما سوالی که مطرح می شود این است که شاعر از این نعمت قریحه کجا استفاده کند تا شکرگزار مُنعم خود قرار گیرد؟
رهبر انقلاب به درستی و عالمانه پاسخ این سوال را در فرمایشات خود میفرمایند که "انسان با این قریحه یک چیزی بیاورد وسط و به انسانها و افکار عرضه کند که برای آنها مفید باشد" و بهترین زمینه شعر را هم برای شکر این نعمت حوزه شعر آئینی عنوان می کنند.
نکته حائز اهمیتی که لازم است به آن پرداخته شود تبیین مرزهای حوزه شعر آئینی توسط معظم له می باشد.
ایشان درخصوص مرزبندی های شعر آئینی فرمودند: "مناجات هم جزو شعر آئینی است. شعر آئینی فقط مسئلهی مدح و مرثیه نیست. به برخی از موضوعات در شعرهای آئینی کم پرداخته میشود؛ از جمله موضوعات مربوط به مسائل انقلاب، مسائل جنگ و دفاع مقدس "
رهبری حوزه فعالیت شعر آئینی را به مرثیه و مدح محدود نمی کند و دامنه این حوزه شعری را خیلی وسیع تر می بیند.
با این تفاسیر مناسب است شعرای حاضر در آن جلسه پر برکت و دیگر شاعرانی که در حوزه شعر آئینی قلم فرسایی می کنند، پاسخگو باشند چگونه است که پس از گذشت 4سال از این دیدار و شنیدن این رهنمودها هنوز هم که هنوز است اقدامی در جهت منویات رهبر معظم انقلاب در این حوزه صورت نگرفته است؟
مگر نه اینکه رهبری ملاک اصلی شعر آئینی را منابع، ادعیه و آثار آل الله (علیهم السلام) معرفی کردند پس چگونه شعرا در مجامع نقدی دنبال این مضامین اهل بیتی هستند که تنها سلیقه و نکات ادبی ملاک شعر آئینی قرار می گیرد نه منابع روایی؟
چرا با وجود تاکید رهبر انقلاب در خصوص پرداختن به حوزه های دیگر شعر آئینی هنوز حوزه پر مضمونی مثل مناجات مهجور مانده است؟ چرا شعرا برای سرایش اشعار مناجاتی از منابع ادعیه مثل صحیفه سجادیه و مفاتیح الجنان بهره ای نمی برند؟
تنها قرآن و کلام معصومین علیهم السلام است که بی نقص است، پس اگر شاعر از این کلام پر نور و عاری از نقص برای سرایش شعر استفاده کند نه تنها شعرش از نظر محتوا بی عیب می شود بلکه خود آن شعر هم تشعشعی از نور کلام معصوم و پرتویی برای هدایت و روشنگری خواهد شد.
چرا هنوز شاهد کفران نعمت شعر توسط شعرای آئینی هستیم؟ آنهم کفران نعمتی که تبعات بسیار سوئی در جامعه دارد. امروز نقش "شاعر شیعی مقید"در جامعه شعر بسیار کمرنگ شده شاعرانی که همواره در تاریخ تشیع در همه زمینه ها پیشگام بودند و فعالیت داشتند و از نعمت الهی خود به خوبی استفاده و شکر می کردند.
چگونه است که شاعر آئینی امروز سنگ تشیع را به سینه می زند و برای مناسبت هایی که به اختلافات مسلمین دامن می زند ده ها بیت می سراید ولی برای زنان و فرزندان شیعه و ساداتی که در یمن و بحرین به جرم شیعه بودن کشته می شوند یک بیت هم نمی گوید؟
اگر واقعا شاعر دلسوز اسلام باشد قلم خود را در راه تفرقه به دست نمی گیرد بلکه شعرش سلاحی می شود در دست مسلمین برای دفاع از ارزش ها و اسلام ناب محمدی.
چطور می شود قریحه شاعر چشم سرمه کشیده و قطره اشک معشوقه خیالی خود را ببیند ولی اشک روان و چشم کبود مظلومین حقیقی را نبیند؟ آیا این کفران نعمت نیست؟
شاعر معتقد شیعی باید ابتدا رسالت شعر آئینی و در کل رسالت شعر را بشناسد و در مرحله بعد به این رسالت عمل کند. شاعر می تواند با "قول سدید" زبان برنده و کلام نافذی داشته و تاثیرگذار باشد. خداوند متعال در آیات آخر سوره شعرا می فرماید: وَالشُّعَرَاء یَتَّبِعُهُمُ الْغَاوُونَ * أَلَمْ تَرَ أَنَّهُمْ فِی کُلِّ وَادٍ یَهِیمُونَ * وَأَنَّهُمْ یَقُولُونَ مَا لَا یَفْعَلُونَ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَذَکَرُوا اللَّهَ کَثِیرًا وَانتَصَرُوا مِن بَعْدِ مَا ظُلِمُوا وَسَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنقَلَبٍ یَنقَلِبُونَ
خداوند شاعران را کسانی معرفی میکند که در هر وادی سرگردانند و گمراهان و اهل بغی از آنها پیروی می کنند بجز آن دسته از شعرانی که ایمان آورده اند و عمل صالح انجام دادند که آنگونه که مفسرین فرموده اند و از نص قرآن مستفاد می شود عمل صالح شاعر، بهره گیری از ذوق شعری خود در جهت دفاع از مظلوم و گفتن حق است و فقط اینگونه است که شاعر از نعمتی که در اختیار دارد به خوبی استفاده کرده است و شکر آنرا به جا آورده.
مرا به منزل "الا الذین" فرود آور
فرو گشای ز من طمطراق "الشعرا"
در این یادداشت سعی شد تا تنها به بخش کوچکی از رهنمودهای رهبر انقلاب در خصوص شعر آئینی پرداخته شود رهنمودهایی که نیاز به عملیاتی شدن دارند، امید است تا شعرا در این راستا و در جهت استفاده درست از قریحه شعری و شکرگزاری این موهبت الهی قدم بردارند.
در آخر بر خود لازم می بینم تا از محضر بزرگان شعر آئینی کشور عذرخواهی کرده و متذکر شوم مطالب عنوان شده آموخته های حقیر از این بزرگواران بوده و اولین مخاطب این یادداشت نویسنده آن است که در جهت کمکی به جریان شعر امروز کشور و با استفاده از رهنمودهای رهبر معظم انقلاب نگاشته شد. پناه می برم به خدا از وسوسه های شیطان و اشتغال به نفس.