به گزارش گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»اسماعیل امینی شاعر و مدرس دانشگاه در گفتگو با خبرنگار مهر در پاسخ به سوالی درباره ریشه های کم رنگ شدن الهام از کلام وحی در تولید ادبی معاصر اظهار داشت: به نظر می رسد که بر اساس یک روال طبیعی ارجاع به متون مقدس مانند قرآن کریم، و ادعیه و احادیث در شعر گذشته بسیار پر رنگ تر از شعر و ادبیات معاصر ماست و امروز بیشتر ارجاعات صریح گذشته را می توانیم به شکل استعاره و اشاره و تاثیرپذیری از آیات و احادیث دید.
وی ادامه داد: به شکل طبیعی شعر امروز ما صراحت خودش را از دست داده است. البته این مساله تعلق به دوران ما ندارد در گذشته نیز همین منوال رایج بوده است. وقتی اولین بار شاعری برای نامیدن زلف تیره از عبارت شب سیاه استفاده کرد در ادامه شاعران دیگری از اصلاحات پیچیده تری مانند کفر زلف برای این منظور استفاده کردند. به عبارت دیگر کاهش صراحت شعر و حرکت آن به سمت پیچیدگی یک روال طبیعی است. ما حتی در شعر سهراب سپهری نیز می توانیم ارجاع به قرآن و حدیث را ببنیم اما این ارجاعات صریح نیست.
امینی در ادامه به پروسه غیر طبیعی آموزش و پرورش در کشور نیز اشاره کرد و گفت: مساله غیرطبیعی در الهام نگرفتن ادیب معاصر ما از کلام وحی را باید در نظام آموزشیمان بجوییم. واقعیت این است که نظام آموزش و پرورش در کشور ما تغییرات زیادی داشته است. در قدیم شروع تحصیل سواد با عم جزء قرآن کریم بود و پس از آن هر کسی که باسواد می شد ملزم بود یک بار قرآن را دستخط خود بنویسد اما در حال حاضر ارتباط با قرآن جزو برنامه درسی ما به طور مشخص نیست.
این استاد دانشگاه افزود: در نظام دانشگاهی ما یک درس روخوانی قرآن وجود دارد که اگر کسی توانایی قرائت قرآن داشته باشد اصلا لازم نیست بر سرکلاسش حاضر شود. نزدیک ایام کنکور که می شود انواع و اقسام تکینکهای تست زنی را یاد می دهیم اما هیچ برنامه ای برای بارور کردن و آموختن اندیشه و فکر به فرزندان خود نداریم در حالی که در مقوله ادبیات به ویژه شعر بسیار مهم است شاعر با قرآن و تفسیر آشنا باشد.
به گفته امینی شاعری که منبع مطالعاتش امروزه وایبر و اینترنت است به طور مشخص ارجاعاتش نیز در چنین فضایی سوق پیدا می کند. پس اگر ارجاعی نیز به کلام وحی نمی بینیم باید ریشه اش را در دلمشغولی های اینچنینی دید.
این شاعر همچنین به مساله تمایز طبقاتی در جامعه سنتی و امروزی نیز اشاره کرد و تصریح کرد: در قدیم چیزی به نام مخاطب خاص و عام وجود نداشت و اصلا انتشارات نداشتیم. طبقه ممتاز و ثروتمند که باسواد بودند مخاطب شعر نیز بودند و این افراد سلیقه مشخصی نیز داشتند اما امروزه راه انتشار شعر ساده شده است و دائقه مخاطب عام ظهور پیدا کرده که از قضا ذائقه باسوادی نیز نیست. شاعر امروز مطابق با این خواست و ذائقه تولید اثر می کند که چندان هم با صناعت ادبی آشنا نیست. او شعر ساده می خواهد و شاعر نیز مطابق با خواست او تولید می کند.