گروه دانشگاه «خبرگزاری دانشجو» - یادداشت دانشجویی*؛ شنبه غروب توفيقي بود که بار ديگر دانشجويان خدمت رهبر عزيزشان برسند و پاي صحبت هاي امام خامنه اي بنشينند.
امام خامنه اي در بخشي از صحبت هاي خود «پرهيز از سطحي نگري و کار عمقي روي مفاهيم اسلامي» را نخستين الزام تشکلهاي دانشجويي برشمردند. و در همين زمينه، به نقد برخي شعارها و سخناني پرداختند که ظاهري اسلامي اما باطني متفاوت دارد.
ايشان به عنوان يک مصداق افزودند: اصطلاح اسلام رحماني که اين روزها رايج شده است از ترکيب دو کلمه زيبا بوجود آمده اما معناي واقعي آن چيست؟ آيا منظور اين است که برخلاف قرآن که انسانها را به مؤمن، کافر، دشمن و دوست تقسيم مي کند بايد با همه انسانها، صرفاً با رحمت برخورد کرد؟ و با کساني که با اسلام و ملت ايران دشمني مي کنند، بر خلاف فرمان پروردگار با محبت، مودّت و مَعدِلَت رفتار کرد؟
ايشان، اينگونه حرفهاي بدون تأمل و سطحي را کاري غلط و گمراه کننده خواندند و افزودند: آيا اصطلاح اسلام رحماني، نشأت گرفته از ليبراليزم غربي است؟ اگر اينگونه باشد اين اصطلاح، نه اسلامي است و نه حتي رحماني و عاطفي، چرا که زيربناي ليبراليزم يعني تفکر اومانيستي براساس نفي پروردگار و معنويت شکل گرفته و بر پايه منافع گروههاي قدرتمند، استوار است.
و همچنين فرمودند: اگر اصطلاح اسلام رحماني به اينگونه مسائل اشاره دارد صد در صد غلط است و ربطي به اسلام واقعي ندارد.
امام خامنه اي با نگاه جامع و کاملي بحث اسلام رحماني را در چند جمله ي کوتاه مورد نقد قرار داده و رد کردند که در اين نوشته سعي مي کنيم اين چند جمله را بازخواني و تشريح کنيم.
در جملات بالا چند مفهوم کليدي وجود دارد که لازم به توضيح بيشتر است:
1. پرهيز از سطحي نگري و کار عمقي روي مفاهيم اسلامي
سطحي نگري در مفاهيم اسلامي بحثي است که گرفتار شدن در آن موجب فلج شدن جامعه اسلامي مي شود، در طول تاريخ نيز بارها تمدن اسلام با اين غده و مرض مواجه شده و نتيجه آن و رخنه پيدا کردن آن در جامعه اسلامي جز عقب افتادگي ملل اسلامي و مهجور ماندن جريان اسلام ناب محمدي ثمره اي نداشته است از جمله اين سطحي نگري ها و عدم کار عمقي در مفاهيم اسلامي زاده شدن جريان خوارج در زمان اميرالمومنين(ع) بود، خوارجي که ظاهر دين و احکام را به نيکي مي دانستند البته به ظاهر، اما واقعيت دين را درک نکرده بودند، و در مقابل امام شان مي ايستند و حکميت را تحميل مي کنند و...
براي مثال روزي عده اي از خوارج از مسيري مي گذشتند و چند دانه خرماي خشک بر زمين ديدند يکي از آن ها قصد خوردن کرد که ديگران به شدت او را منع کردند که اين چه کاري است؟! اين حق الناس است و... همين جماعت ساعتي بعد شکم زني را دريدند و نوزاد و زن و شوهر را کشتند و به دار آويختند! جرم آن خانواده آن بود که از محبين امام علي(ع) بودند. امروزه نيز داعش و تکفيري ها و آل سعود را اين گونه مي بينيم.
البته اين سطحي نگري در دين تنها با اين حالات بروز و ظهور نمي کند بلکه حتي در داخل کشور نيز شاهد اين نگرش در بين مردم و مسئولين هستيم؛ و اينکه امام خامنه اي به دانشجويان تذکر مي دهد که مراقب اين آفت باشيد نشان از يک نگراني برخواسته از يک سري واقعيت هاي موجود در جامعه است که البته اگر جوانان و دانشجويان بتوانند به اين نکته دقت کنند و بر روي مفاهيم اسلامي کار عمقي کنند و روشنگري کنند مطمئنا مسئله رفع خواهد شد.
حال اينکه اين مفاهيم چيست تا حدودي براي همه آشکار است و چيز عجيبي نيست و کافي است فقط از منابع ديني استخراج و تبيين گردد، از جمله اين مفاهيم مي توان به ايستادگي در مقابل جبهه هاي ضداسلام و ضد دين، پافشاري بر مباني حق و اسلام و دفاع از حق و حقيقت دانست.
2. اسلام رحماني و نشات گرفته از ليبراليسم غربي و تفکر اومانيستي
برخي تفکرها مرده شور اند! يعني کاري ندارند مرده چه کسي است فارغ از مسلمان يا کافر بودن او را مي شويند و در خاک مي گذارند مثل آلمان که در اوج جنگ ايران و عراق از هر دو هيئت ايراني و عراقي پذيرايي مي کردند. برخي مرده شور اند و کاري ندارند که چه کسي به بهشت و چه کسي به جهنم مي رود .... .
اين گروه ها و افراد سعي مي کنند با همه دوست باشند تا بتوانند مقاصد خود را پيش ببرند ، اما خواه اين مقاصد صيح باشد و خواه ناصواب اسلام با اين شيوه ي رفتار مخالف است و حرکت بين حق و باطل را ميانه روي نمي داند بلکه آن را نفاق مي داند.
متاسفانه اين اصطلاح يعني اسلام رحماني يا به قول عده اي اسلام کند و اسلام يواش و توجه به ظاهر بخشي از اسلام و نگاه کردن و ايمان آوردن به بخشي از اسلام و کافر بودن و ناديده گرفتن مفاهيم اسلام همواره محل سوء استفاده و سوء تعبيير بوده است و ابزاري در دست مستکبرين شده است براي جلوگيري از برخورد قاطع و بجاي مسلمانان در مواجهه با تبعيض ها و تضييع حقوق انسان ها.
قرار دادن اين دو واژه کنار هم جهت رسيدن به اين نتيجه که اسلام دين مهرباني و رافت است و نبايد با ديگر کشورهايي که حتي با ما دشمني هم دارند به شدت برخورد کرد، بلکه با دوستان مروت و با دشمنان مدارا و از اين دست توجيهات و نتيجه گيري هاي سطحي و نسنجيده چيز جديدي نيست و همواره لق لقه اي بوده است براي عقب راندن جريان اسلام از احقاق حقوق مسلمين و جوامع مسلمان.
در سال هاي نه چندان دور در کشور نيز تعابير مشابهي با همين مضون مطرح مي شد و براي مثال جهاد را امري خشن و شهادت طلبي را تفکري خطرناک و مخدوش کننده صورت رحماني و روحاني اسلام مي دانستند. حال آنکه جهاد جزء فروع دين است و زير سوال بردن آن با بهانه هاي واهي نشان از نگراني غربي ها و دوستدارانش از اين بخش و جلوه از اسلام است. و همچنين حس و منش شهادت طلبي و فدا کردن خود در راه آرمان ها از ابزارهاي مهم اعتلاء و پويايي انقلاب و اسلام است و الگوي ما در مسئله شهادت طلبي و آمادگي ايثار در راه خدا شهيدان کربلا هستند که نشان مي دهد کساني که سعي در استرليزه کردن اسلام دارند و بحث اسلام خنثي را مطرح مي کنند در مباني ديني شان دچار مشکل هستند.
البته بايد خاطر نشان کرد که بله اسلام دين مودت و مهرباني و رحمت است اما اين برخورد در شرايط مقتضي و در مواجهه با عمل غير انساني و غير الهي تغيير خواهد کرد و در قاموس اسلام مومن و کافر و دوست و دشمن يکي نيستند، نحوه برخورد و جزا و پاداش شان نيز يکي نيست، حال عده اي چه انتظاري دارند که با دشمنان اسلام با محبت و مودت برخورد شود؟
اما حال اگر اسلام رحماني را نيز نشات گرفته از غرب و نظام سرمايه داري هم بدانيم و کاري به تفکر اسلامي هم نداشته باشيم باز هم اين اصطلاح غلط است چرا که نه اسلام اسلام است در اين تفکر و نه رحمتي وجود دارد چرا که ملاک در اين جوامع پول و ماديات است و در اين سيستم وتفکر اومانيستي انسانها نسبت به هيچ قدرتي غير از خود مسئوليتي ندارند؛ و عقيده به خداوند موجب عدم پيشرفت افراد و جوامع شده است.
متاسفانه اين واژگان تبديل به ادبيات و گفتمان عده اي شده است و هر چند وقت يک بار با نظر به اين تفسير سطحي از اسلام موضوعاتي را مطرح مي کنند که منافي استدلالات عقلي و دستورات اسلام در مواجهه با دشمنان است و درباره بخشيدن سران فتنه و يا خواستار تغيير منش و شعارهاي مردمي در برابر برخي مستکبرين از جمله امريکا هستند.
استفاده از اين واژه و نگاه کردن به اسلام به عنوان يک دين، مجموعه و يا هر چيز ديگري که منفعل است و هيچ تمايزي بين خير و شر و خوب و بد ندارد غلط است و اين چنين اسلامي مورد قبول نيست بلکه اين نوع اسلام اسلامي آمريکايي و برگرفته از مکاتب فکري مبتني بر ماديات است.
حمزه مرادی تمدن-فعال دانشجویی
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تایید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.